غرب سال‌هاست که با کمک رسانه‌های اصلی خود روایت‌ها را از جنگ‌ها و عملیات‌ها به حریف و حتی جهان تحمیل می‌کند و تنها پس از یک یا چند دهه است که تحلیلگران مستقل وارد عمل می‌شوند و زمانی که آبها از اسیاب می‌افتد، مشخص می‌شود که آنها در کدام نبرد چه تعداد تلفات داده‌اند. این اتفاق از جنگ دوم جهانی، جنگ کره و ویتنام تا جنگ‌های عراق و افغانستان بارها رخ داده است. همان رسانه‌ها هم، اکنون از ضعف قدرت رسانه‌ای ایران استفاده کرده و در حال تحمیل روایات خود هستند و کارشناسان مستقل زیر فشار نهادهای داخلی قادر به ارائه پاسخی مناسب به پرسشگران تشنه اطلاعات نیستند. اما آیا این سکوت به زیان منافع ملی نیست؟ما می‌دانیم که مطابق اطلاعات ارائه‌شده از سوی منابع اسرائیلی هواپیماهای دشمن از مسیر سوریه و عراق به سمت ایران حرکت کرده و با استفاده از ضعف توان پدافندی کشورهای سوریه و عراق تا ۸۰۰کیلومتر از پایگاه‌های رامیت دیوید، هاتزیم و رامون فاصله گرفته و قصد حمله‌ای علیه اهدافی در ایران را داشته‌اند. با فعالیت سریع رادار ایلام و حرکت به موقع تعدادی اف۱۴ و میگ۲۹ از پایگاه‌های تبریز و اصفهان مرحله اول عملیات دشمن با مشکل روبه‌رو می‌شود و آنها با «پلن بی» وارد عمل شدند.

 پایداری سامانه‌های بومی سبب می‌شود تا حمله اصلی متوقف شود و همان پرتاب‌های دور ایستا در اولویت قرار گیرد. گفته می‌شود حدود ۹۳درصد موشک‌ها و پهپادها از بین رفته‌اند. کل این فرآیند در کمتر از ۲ دقیقه انجام می‌شود؛ چراکه فرماندهی ارتش اسرائیل یا باید دستور درگیری با رهگیرهای ایرانی و باور ۳۷۳ و سامانه ۳خرداد را می‌داد یا آنکه صرفا به شلیک از استان صلاح‌الدین عراق بسنده می‌کرد. قسمت سخت قضیه برای نیروی هوایی دشمن مراقبت از سوختگیرهای کی ۱۳۵ بود که هدفی آسان برای اف۱۴‌ها بودند. پدافندهای خاتم‌الانبیا نیز با ایجاد دیوار آتش و استفاده از موشک‌های ضد هوایی بیشتر موشک‌های دشمن به ویژه در مرکز کشور را منهدم می‌کنند. نیروهای اسرائیلی به همین سطح بسنده کرده و دستور بازگشت صادر می‌شود. اساسا موج دوم و سوم مطابق برنامه اولیه تقریبا انجام نشده است. تخریب چند ساختمان صنعتی و نه نظامی در حسن‌آباد فشافویه و شاهرود (که البته هنوز هم جای شک و تردید است) افسانه‌سرایی رسانه‌های غرب است. آنچه اسرائیل در پارچین زده فقط تعدادی ساختمان اداری خالی از سکنه بوده است.

در کل تنها چند عکس غیر واضح از موفقیت اسرائیل در منطقه پارچین و ساختمانی آبی رنگ ادعاشده در شاهرود و رادار ایلام منتشر شده و هنوز هیچ عکس معتبری درباره حتی انهدام رادار اس۳۰۰‌ها منتشر نشده است. هر گردان آتش‌بار اس۳۰۰ متشکل از چندین کشنده بزرگ و ده‌ها موشک عظیم است و حتی اگر یک رادار آن نیز از رده خارج شود، به معنای صدمه جدی به این مجموعه نیست. چیزی که حتی کارشناسان غربی در مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی که معمولا سیاستی علیه توان رزمی کشور را در پیش می‌گیرد، گفته‌اند. آنها معتقدند این حملات کوچک‌تر از آن بوده که ظرفیت دفاعی ایران را تحت تاثیر جدی قرار دهد. با این وصف و اینکه ما می‌دانیم این حملات حتی به شکل نسبی موفق نبوده آیا بهتر نیست با به دست گرفتن فضای رسانه‌ای اتفاق اخیر، مانع لیدری جریان خبری توسط دشمن و غرب شویم؟

حمله اسرائیل هرگز کوچک انگاشته نمی‌شود؛ اما حملات دشمن از نظر راهبردی بی‌فایده و از نظر تاکتیکی کم‌اثر بود و هرگز با حملات سنگین ایران به نواتیم قابل مقایسه نیست.  بدانیم که رسانه قدرتی کمتر از قدرت نظامی ندارد و بهتر است روابط عمومی‌های نیروهای مسلح همپای توان رزمی کشور اطلاع‌رسانی را  نیز دست کم نگیرند. غرب به‌ویژه آمریکا سال‌هاست که از رسانه‌های خود در جهت اهداف نظامی بهره می‌برد. واشنگتن‌پست، نیویورک‌تایمز، وال‌استریت ژورنال به‌عنوان رسانه‌های عمومی تا میدل‌ایست‌آی و اینترست به‌عنوان رسانه‌های تخصصی همه در چنین مواردی «درز‌دهنده عمدی اطلاعات» و در دست گرفتن فضای خبری در برخورد با حریف هستند. چرا رسانه‌های ما نباید چنین جایگاهی را داشته باشند؟ آیا یک رسانه خصوصی و یک رسانه دولتی نمی‌تواند چنین نقشی را ایفا کند؟ آیا کارشناسان رسانه در ایران نمی‌توانند کمکی به سربازان شجاع این مرز و بوم داشته باشند؟ مطالب متفرقه و گاهی غیر قابل باور توسط رسانه‌های متعدد نیز چاره کار نیست. لازم است چنین مورد مهمی توسط یک یا چند فرد معتمد رسانه‌ای انجام شود.