پیروزی دموکراسی بر خودکامگی در هند

به گزارش نشریه اکونومیست، این شرایط، فضای سیاست در کشور را آشفته‌‌‌تر و موجب ایجاد هراس و نگرانی در بازارهای مالی خواهد شد. با همه این احوال، این تحول می‌تواند کشور را در مسیر تغییر و دگرگونی و به سمت شرایط مطلوب سوق دهد. نتایج انتخابات پارلمانی، ریسک فرو افتادن کشور در گرداب خودکامگی را کاهش می‌‌‌دهد و با تحکیم و تقویت یکی از ارکان دموکراسی، مسیر جدیدی را برای ایجاد اصلاحات و توسعه کشور فراهم می‌‌‌کند؛ البته اگر آقای مودی برای پذیرش و تطبیق با شرایط جدید آمادگی داشته باشد. حزب بهاراتیا جاناتا (بی جی پی) به رهبری مودی انتظار داشت ۳۷۰ کرسی در مجلس سفلی از ۵۴۳ کرسی را به خود اختصاص دهد که اکثریتی حتی بیشتر از سال ۲۰۱۴ یا ۲۰۱۹ بود؛ اما در نهایت این حزب تنها توانست ۲۴۰ کرسی را به خود اختصاص دهد.

در حالی که شرکای ائتلافی قبلا نقش سیاهی‌‌‌لشکر داشتند، امروز اما حیات و بقای بی‌جی پی در قدرت به آنها وابسته است و هیچ معیاری برای تضمین وفاداری آنها وجود ندارد. اما این فقط یک شکست غیرمنتظره انتخاباتی نیست، بلکه به معنی شکست و نه گفتن به دکترین مودی مبنی بر نحوه حکومت‌‌‌داری در هند است. البته در پادکست اخیر اکونومیست اشاره شد که مودی چهره برجسته و شاخصی است، مردی که در فقر بزرگ شده، تحصیلات او با محوریت ایدئولوژی حفظ برتری و ارجحیت فرهنگ هندی بوده و باور ذهنی او آن بوده است که برای او این‌‌‌گونه مقدر شده تا عظمت و شکوه هند را دوباره بازگرداند.

از نظر مودی، هند قرن‌‌‌ها زیر سلطه و کنترل سلسله‌‌‌های اسلامی و امپریالیست‌‌‌های بریتانیایی بوده است و حتی پس از استقلال کشور، سوسیالیسم و هرج‌‌‌ومرج که جزء تفکیک‌‌‌ناپذیر تنوع و فدرالیسم است در این کشور وجود داشته است. برای بیش از یک دهه اما پاسخ مودی متمرکزکردن ارکان قدرت بوده است. این به معنای دستیابی به پیروزی قاطع در انتخابات بر مبنای شعارهایی که روی برند تعصب و وطن‌‌‌پرستی افراطی با تاکید بر ارزش‌‌‌های هندی و پیام‌‌‌های آرمانی و بلند‌پروازانه برای ایجاد رونق و شکوفایی در کشور بود. در جایگاه بالاترین مقام اجرایی کشور، روش مودی بهره‌‌‌گیری از قدرت اجرایی برای اجرا و عملی‌‌‌کردن سیاست‌‌‌هایی بود که موجب تقویت رشد و تحکیم سلطه «بی جی پی» در قدرت می‌‌‌شد.

مخاطرات آینده

مودی با همه سیاست‌‌‌های خوب و بد دولتش اما هند را دگرگون کرده است. رشد سریع اقتصادی، امیدها برای بدل‌‌‌شدن هند به سومین اقتصاد بزرگ جهان تا سال ۲۰۲۷ را زنده کرده است. هند زیرساخت‌های مطلوبی دارد، نظام ارائه خدمات رفاهی دیجیتال نوین به نیازمندان و از همه مهم‌تر نفوذ فزاینده در حوزه ژئوپلیتیک. با این‌‌‌حال، یافتن شغل مطلوب و مناسب بسیار دشوار است، مسلمانان در کشور از تبعیض رنج می‌‌‌برند؛ کشور تحت یک نظام شوم و محدودکننده و نهادهای زیر سلطه بی‌جی پی که رسانه‌‌‌ها و مخالفان دولت را سرکوب و مورد آزار و اذیت قرار می‌‌‌دهد، روزگار می‌‌‌گذرانند.بی جی پی امسال رؤیای پیروزی قاطع در انتخابات و تثبیت جایگاه و نفوذ خود را در سراسر کشور در سر می‌‌‌پروراند. با این‌‌‌حال دستیابی به چنین قدرتی خطر استبداد و خودکامگی را نیز افزایش داد.

بسیاری از اعضای حزب امیدوار بودند که هویت ملی واحدی را بر اساس هندوئیسم و زبان هندی ایجاد کنند و قانون اساسی لیبرال هند را که به‌‌‌عنوان یک ساختار غربی تلقی می‌‌‌کردند، تغییر دهند.اگر این اتفاق روی می‌‌‌داد سلطه و نفوذ مودی بر همه کشور حاکم می‌‌‌شد. با این‌‌‌حال هر سلسله پایانی دارد. اگر همان‌طور که انتظار می‌‌‌رود، بی‌جی پی و متحدانش دولت بعدی را تشکیل دهند، آقای مودی باید بر صدر کابینه‌‌‌ای قرار گیرد که شامل احزاب دیگری نیز می‌شود و تصمیمات دولت با نظارت موشکافانه پارلمان مواجه خواهد شد.این برای فردی که مدت طولانی به‌‌‌عنوان یک مدیر اجرایی با اختیارات فراگیر جهت اتخاذ تصمیمات بزرگ عمل کرده، شوکی بزرگ خواهد بود. در این میان حتی بحث‌‌‌های مربوط به جانشینی، به‌‌‌خصوص در داخل بی‌جی پی هم مطرح خواهد شد.

حتی اگر مودی بتواند یک دوره کامل دیگر را در قدرت باقی بماند، احتمال اینکه وی بتواند قدرت را برای دوره بعدی حفظ کند هر روز کم‌‌‌رنگ‌‌‌تر می‌شود. اما افول جایگاه مودی، مخاطراتی را نیز به همراه دارد. او ممکن است برای تثبیت جایگاه خود، دوباره به حمله به مسلمانان متوسل شود. این سیاست اگرچه ممکن است منجر به رانده‌‌‌شدن بسیاری از مردم هند شود، اما ممکن است اقتدار ازدست‌‌‌رفته او را در میان طرفداران حزب متبوعش ترمیم کند. یک دولت ائتلافی حرکت در مسیر ایجاد تغییرات اقتصادی را دشوارتر می‌‌‌سازد. مداخله احزاب کوچک‌تر و مطالبه سهم از قدرت، می‌تواند روند تصمیم‌گیری را با اختلال مواجه سازد.

این موارد همه مخاطراتی واقعی هستند؛ اما وعده‌‌‌های انتخاباتی بر آنها پیشی گرفته است.اما پرسش کلیدی که هند با آن مواجه است آن است که آیا مودی می‌تواند از یک چهره سیاسی تفرقه‌‌‌افکن به یک سیاستمدار اجماع‌‌‌سازی بدل شود. با انجام این کار، او تضمین می‌‌‌کند که دولت هند باثبات است - و رویه جدید در روند سیاستگذاری کشور شکل‌‌‌گرفته است که قادر به اجرای اصلاحات لازم برای کسب اطمینان از ادامه تحول در کشور بعد از پایان دوره ریاست مودی خواهد بود. در واقع این همان صورت واقعی عظمت و شکوه است که هند برای دستیابی به آن تلاش می‌‌‌کند. خوشبختانه باید گفت حتی اگر مودی در این مسیر شکست بخورد دموکراسی هند آن‌‌‌قدر قدرت دارد تا او را بابت اشتباهات گذشته بازخواست کند.