«توری»ها منتظر شکست تحقیرآمیز باشند
دست برتر حزب کارگر در انتخابات بریتانیا
تحلیلگران اکونومیست با بررسی دادههای مربوط به ۹۵هزار شهروند بریتانیایی، نگاهی موشکافانه به نظرسنجیها انداخته و به مقایسه رفتار رایدهندگان در انتخابات ۲۰۱۹ و تصمیم آنها برای انتخابات۲۰۲۴ پرداختهاند. در مدل انتخابی این نشریه، احتمال اینکه هر فرد رایدهنده براساس هشت ویژگی (از سن و میزان تحصیلات گرفته تا قومیت و وضعیت مسکن) به یک حزب سیاسی رای دهد محاسبه شده است. این بررسی نشان میدهد در میان گروهی که حزب کارگر را به سمت پیروزی سوق خواهند داد، رایدهندگان جوان جایگاه خاصی دارند. همچنین اتئلاف حامی حزب کارگر متشکل از اقشار متنوع و بیثبات است.
درحالیکه درگذشته، طبقه اجتماعی موتور محرک تحرکات سیاسی در بریتانیا بود، اما امروز تاریخ تولد (سن رایدهندگان) چنین نقشی را ایفا میکند. در انتخابات گذشته، سنی که در آن احتمال رایدادن فرد به حزب محافظهکار بیشتر از احتمال رایدادن او به حزب کارگر میشد، سن ۴۵سالگی بود؛ اما دادههای اکونومیست نشان میدهد برای انتخابات آتی این سن ۷۰سالگی است.
از نظر تاریخی البته این یک وضعیت استثنایی است. در سال۱۹۹۷، سالی که سر تونی اولین پیروزی قاطع خود را کسب کرد، ۲۷درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۴ساله به حزب محافظهکار رای دادند. دادههای اکونومیست نشان میدهد که سهم این گروه از محافظهکاران اکنون تنها ۸درصد است؛ حتی درحالیکه افراد جوانتر بهشدت به حزب کارگر گرایش پیدا کردهاند، رایدهندگان دیگر نیز در همین جهت حرکت میکنند. احتمال اینکه رایدهندهای به حزب محافظهکار رای دهد اگر بهصورت فرضی انتخابات همین فردا برگزار شود، برای ۹۶درصد از بزرگسالان بریتانیایی از سال۲۰۱۹ کاهش یافته است. در نتیجه ائتلاف انتخاباتی که حزب کارگر را به هم پیوند میزند بسیار گسترده است. هسته اصلی رای آن در میان جوانان شهری است؛ اما مدل اکونومیست نشان میدهد آن دسته از افرادی که شدیدا علیه محافظهکاران موضع گرفتهاند، در میان سفیدپوستان مسن، در شمال غربی انگلستان هستند.
در سال۲۰۱۹، این دسته از رایدهندگان به بوریس جانسون کمک زیادی کردند. در آن سال، چنین افرادی ۸۱درصد شانس رای دادن به محافظهکاران را داشتند. این احتمال اکنون فقط ۱۸درصد است. این دست نوسانات میتواند در میان رایدهندگان منجر بهنوعی بیثباتی و بیتصمیمی شود. در انتخابات اخیر، جانسون بیشترین درصد رای را از سال۱۹۷۹ کسب کرد.حزب کارگر کمترین تعداد کرسیهای خود را پس از جنگ به ثبت رساند. تغییر قابلتوجه در بخت حزب کارگر را میتوان تا حدی ناشی از تحولات و رویکرد نخبگان دانست. در دهه۱۹۶۰ حدود یکهشتم رایدهندگان بریتانیایی رای خود را بین انتخاباتها تغییر دادند. در اوایل دهه۱۹۸۰ این رقم به یکپنجم نزدیکتر بود. دادههای اکونومیست نشان میدهد دفعه بعد، سهم رایدهندگانی که قصد دارند به حزبی متفاوت رای دهند به دو پنجم خواهد رسید.
اما از هم اکنون تا هنگام برگزاری انتخابات همه چیز میتواند تغییر کند. استارمر ممکن است همه چیز را خراب کند. برخی از محافظهکاران بدخلق ممکن است به جمع گذشته بازگردند. اما این تصویر برای بریتانیا به چه معناست؟ رایدهندگان متزلزل خیلی بهتر از رایدهندگانی هستند که بهصورت قبیلهای رای میدهند. اگر مردم از حزبی حمایت دائمی کنند، سیاستمداران در درون حزب بر سر اینکه چه کسی حمایت رادیکالها را به سمت خود جلب میکند، رقابت خواهند کرد و مشوقی برای تلاش برای بهبود حکمرانی وجود نخواهد داشت.
همچنین پیروزی یک ائتلاف انتخاباتی جوان، پتانسیل تغییر سیاست به سمت بهتر را دارد. بزرگترین مشکل بریتانیا رکود اقتصادی است و یکی از دلایل آن ناتوانی در بخش ساختوساز است. انگلستان خانههای کمتری برای هر نفر در مقایسه با دیگر کشورهای بزرگ و ثروتمند دیگری دارد. محافظهکاران کمترین محبوبیت را درمیان مستاجران، بدهکاران وام مسکن و ساکنان مسکنهای اجتماعی دارند. مطابق یافتههای موسسه آدام اسمیت، یک اندیشکده بازار آزاد، رایدهندگان حزب کارگر بیشتر از حزب محافظهکار عقیده دارند که منطقه آنها از بحران مسکن رنج میبرد و بیشتر از پروژههای ساختوساز در مقیاس وسیع حمایت میکنند.
مشخص نیست که محافظهکاران برای تغییر اوضاع قبل از روز انتخابات چه کاری میتوانند انجام دهند. اما آنچه مشخص است، کارهایی است که آنها نباید انجام دهند. محافظهکاران تلاش کردهاند با تمرکز بر هسته حامیان، میزان حمایت از حزب را افزایش دهند و جایگاه خود را تقویت کنند. اگر آنها همچنان به راست متمایل باشند، ممکن است از کرسیهای خود در مقابل Reform UK (یک حزب شورشی که بهشدت از مهاجرت گسترده انتقاد میکند) محافظت کنند. اما این رویه به پیروزی آنها در انتخابات آتی کمکی نخواهد کرد.
در اینجا برای حزب کارگر هم درسی نهفته است. این حزب در شرف کسب رای آن دسته از مردمی است که دیدگاهها و نظرات بسیار متفاوتی دارند. از نظر اجتماعی محافظهکار، سفیدپوست، شمالیهای طبقه کارگر و جوانها، لیبرالها و جنوبهای رنگینپوست. ملیگرایان و اتحادیهگرایان در اسکاتلند. اما حزب کارگر ممکن است در حوزه مسائل فرهنگی جایی که ترقیخواهان قشر جوان تصمیم دیگر رایدهندگان را تغییر میدهند، آسیبپذیر باشد. مشاجرات تلخ درباره جنگ در غزه نشان میدهد که چگونه چنین فشارهایی ممکن است این ائتلاف انتخاباتی را از هم بپاشد: استارمر باید مراقب باشد که پایگاه خود را به قیمت راندن رایدهندگان مردد از دست ندهد.
بیثباتی رایدهندگان بریتانیایی همچنین نشان میدهد که حزب کارگر نمیتواند تصور کند که زمان زیادی برای انجام کارها دارد. استارمر شور و شوق زیادی را القا نمیکند. او فضای محدودی برای مانور در زمینه بودجه دارد. پتانسیل بروز نارضایتی زیاد است. از سال۱۹۷۹ یکی از طرفین برای بیش از یک دهه در یکزمان در داونینگاستریت اقامت داشته است. اگر رایدهندگان عزم خود را جزم کنند و به پای صندوقها بروند، آن دوران ممکن است به پایان خود نزدیک شود.