ناگفتههای گفتنی
خاطرات و تاملات الیاس شوفانی متفکر برجسته فلسطینی درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
بنابراین اگر تصمیم به عقبنشینی، تنها یک تصمیم داخلی بود، چرا در طول هجدهسال پیش از آن، گرفته نشد؟ واقعیت این است که شتاب در عقبنشینی، نتیجه ناموفق بودن سیاست و اقدامات نظامی در شکستن شوکت مقاومت و افزایش فشار داخلی بر رهبری اسرائیل بهخاطر کشتهشدگان جنگ لبنان بود که هر روز در تابوتهای خود بازگردانده میشدند. زیادی این کشتهها و مجروحان بود که زمینهسازحرکتی در اسرائیل برای شتاب ورزیدن در عقبنشینی شد و اخلاق و ارزشهای انسانی نقشی در این زمینه نداشت.
در چارچوب مذاکرات سازش و مناقشههایی که پیرامون آن در درون ساختارهای فرهنگی عربی در گرفت، مقوله عادیسازی فرهنگی مطرح شد. برخی نیز وارد نبرد آتشین علیه بعضی از اندیشهها شدند، با این برداشت که این ایدهها و افکار، دنباله راهحلهای سازش مطرح شده است و در ذیل عادیسازی قرار میگیرد. برخی دیگر ترجیح دادند، عادیسازی فرهنگی را نوعی جنگ تمدنها بدانند و با پناه آوردن به باشگاهها و محافل فکری، کوشیدند این برداشت خود را ناشی از تمایل شدیدشان به فرهنگ عربی و رفتن پا به پای جهانیسازی معاصر معرفی کنند. گمان غالب ما این است که حلقه گمشدهای در این کشمکش وجود دارد. نگاه شما به این آرا و جریان این کشمکش چیست؟
جدای از گفتوگوهایی که درباره این مساله در گرفت و به باور من مسائل بنیادین را مورد توجه و بررسی قرار نداد، آنچه عادیسازی فرهنگی نامیده میشود، به معنای تحریف فکری و یکی از روشهای مهار، از طریق آفریدن نوعی آگاهی ساختگی و مغشوش درباره رویارویی با اسرائیل است که به دروغ، بینش و آگاهی جدید نامیده میشود. به دیگر سخن، فرهنگ خود را بر اساس فرهنگ دشمن دگرگون کنیم و آرای اسرائیلیها را پیرامون ماهیت رویارویی عربی - صهیونیستی و محتوای آن بپذیریم. این، راهی شناختهشده و یکی از شکل های رایج اقدام نیروهایی است که با جنبش ملتها در تضاد هستند. در وضعیت خاص مربوط به پایگاه نظامی شهرکنشینی که اسرائیل نامیده میشود، به لحاظ نظری، شکلهای مختلفی برای انجام نقش خدماتی این پایگاه، علیه محیط پیرامونیاش وجود دارد که چکیدهوار میتوان آنها را اینگونه ارائه کرد: پایینترین، سهلترین و سادهترین شکل آن، بر گمراهسازی برای پاک کردن و پوشاندن حقیقت تناقضهای موجود با اسرائیل و صهیونیسم تکیه دارد. اما یک شکل خطرناکتر در روند مهار و تسلیمسازی و سیطره، ویرانسازی اقتصادی است که منجر به تسلط بر نقاط اصلی رشد و جهت دادن به تحول جامعهها به سمت و سویی است که در خدمت اهداف نیروهای ضد ملتها در این منطقه باشد. اما شکل دیگر و ستیزهجویانهتر آن، نابود کردن و در هم کوبیدن نظامی است که پیش از تسلیمسازی سیاسی و با هدف تحمیل اراده دشمن با زور بر طرف دیگر انجام میشود.
jaberiansari۱۹۶۹@gmail.com