ناگفتههای گفتنی
خاطرات و تاملات الیاس شوفانی متفکر برجسته فلسطینی درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
بنابراین ترور «ابو جهاد» شبیه به «زدن دو نشان با یک تیر» بود: اول، رهایی از مردی که از انتفاضه پشتیبانی میکرد و دوم از میان بردن موانع موجود در برابر کسانی که میخواستند به نوعی از مذاکرات پناه آورند که بعدتر در چارچوب اسلو خودنمایی کرد.
در کتاب خود به نام «شکست اسرائیل در لبنان» بر این نکته تاکید کردهاید که اسرائیل شکست سنگینی از مقاومت خورد. درحالیکه برخی تحلیلگران و همراه با آنها، بعضی از طرفهای سیاسی به این ادعا گرایش دارند که عقبنشینی اسرائیل از لبنان [۲۰۰۰]، صرفا نتیجه تصمیم داخلی اسرائیل بوده و ارتباطی با تاثیر ضربههای قدرتمندانه وارد شده به نیروهای اشغالگر اسرائیلی از سوی «حزبالله» نداشته است. نظر شما درباره این برداشتها چیست؟
هیچ تردیدی در این ندارم که اسرائیل در لبنان دچار شکست شد. تصمیم «باراک» برای عقبنشینی نیروهای اسرائیلی از لبنان، پس از به شکست انجامیدن سیاستهای اسرائیل در این کشور و رسیدن به این باور بود که جنگ لبنان ممکن نیست به اهداف خود برسد. اسرائیل به لبنان ضربه زد و آن را ویران کرد؛ اما در نهایت لبنان به «استخوان در گلو»ی اسرائیل تبدیل شد. لبنان دیگر چیزی نداشت که از دست دهد و از همین رو تسلیم شدن آن در برابر اراده اسرائیل ممکن نبود. نکته پایانی اینکه اسرائیل در دوره «نتانیاهو» نیز خواهان عقبنشینی از لبنان بود؛ اما میخواست این عقبنشینی به هر شکل ممکن از طریق نوعی توافق انجام شود. در همان زمان هنگامی که ایده عقبنشینی یکجانبه و بدون توافق، از سوی دولت «نتانیاهو» مطرح شد، ارتش اسرائیل به فرماندهی «شائول موفاز» در برابر این ایده ایستاد و دولت «نتانیاهو» نیز زیر فشار ستاد کل ارتش از اجرای آن عقبنشینی کرد.
در دوره «باراک» نیز ستاد کل ارتش اسرائیل کوشید اراده خود را بر او تحمیل کند؛ اما در نتیجه خسارتهای روزافزونی که به ارتش اشغالگر در لبنان وارد میشد، در این سیاست خود موفق نشد. اسرائیل از عملیات «تصفیه حساب» تا «خوشههای خشم» انواع ابزارهای نظامی و سیاسی را در لبنان بهکار گرفت؛ اما نتیجهای نگرفت. عملیات «خوشههای خشم» کوششی برای کنار گذاشته شدن شهروندان از دایره عملیات بود. با این باور که ارتش اسرائیل در رویارویی با حزبالله از دست بالاتری برخوردار است. امری که در عمل، خلاف آن ثابت شد. از همین رو اسرائیل دوباره به هدف گرفتن شهروندان رو آورد تا بر دولت «لبنان» فشار آورد و این دولت به سهم خود بر «سوریه» فشار بیاورد؛ با این امید که «دمشق» نیز بر حزبالله برای توقف فعالیت نظامی خود، فشار وارد کند. این اقدام، در کنار شتاب «باراک» برای مطرح کردن ایده گشودن راه مذاکرات با «سوریه» انجام میشد؛ با این هدف که عقبنشینی از «لبنان» در سایه مذاکرات با «سوریه» انجام شود. هدفی که باز، برآورده نشد. بدینسان اسرائیل از یکسو نتوانست اراده خود را به شکل نظامی بر «لبنان» تحمیل کند و از سوی دیگر موفق نشد از دولت لبنان باجگیری سیاسی کند. در چنین شرایطی، ارتش اسرائیل کوشید هیبت خود را نگه دارد و فرماندهی ارتش عزم آن داشت که به حضور خود در لبنان ادامه دهد؛ اما «باراک» به خوبی میدانست که امور به کدام سمت و سو میرود. از همین رو در دقیقه۹۰ تصمیم گرفت برای حفظ آبروی اسرائیل از «لبنان» خارج شود. البته فرماندهی ارتش هم از بغض «باراک» در اجرای این برنامه همکاری کامل نکرد و در نتیجه، عقبنشینی به شکل بههم ریخته و برنامهریزینشده، انجام شد. «باراک» در پویش انتخاباتی ۲۰۰۱، تصمیم خود برای عقبنشینی از «لبنان» را بهعنوان برگ برنده و با هدف افزایش آرای خود بهکار گرفت.
در مجموع، جنگ لبنان در برآورده کردن هدفهای خود شکست خورد. اگر به گذشته بازگردیم، هدفهای این جنگ همانگونه که پیشتر گفتیم، عبارت بود از: اول، حذف سازمان آزادیبخش برای به زانو در آوردن مردم فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه. این هدف محقق نشد. انتفاضه داخل از راه رسید و بهرهکشی از این حرکت مردمی، زمینهساز تعامل اسرائیل با سازمان آزادیبخش فلسطین پس از خالی کردن آن از محتوای خود شد. فراموش نکنیم که اسرائیل، پیشتر تعامل با سازمان را نمیپذیرفت. هدف دوم، تحمیل قیمومت بر «لبنان» بود که با لغو توافقنامه ۱۷ مه، شکست خورد. امری که بعدتر مخالفان «شارون» از آن علیه او در انتخابات و رویارویی بر سر نخستوزیری بهره گرفتند. ادعای «شارون» در یکی از شعارهای انتخاباتی خود که صاحب تحربه است و صلح را با خود به ارمغان خواهد آورد، با اشاره به توافقنامه ۱۷ مه بهعنوان توافقی که پیش از خشک شدن جوهر آن، لغو شد، به سخره گرفته شد. هدف سوم به تسلیم واداشتن «سوریه» و ورود این کشور به مذاکراتی از نوع کمپدیوید بود که این هدف نیز محقق نشد. در پرتو این شکستها بود که بعدها دیدیم رسانههای اسرائیل، از تجربه ناموفق حمله به لبنان یادی نمیکنند و در جشنهای پنجاهمین سال تاسیس اسرائیل هم از جنگ لبنان هیچ یادی نشد.
jaberiansari۱۹۶۹@gmail.com