جاده جدید امپراتور

در شمال، این کشور درگیر جنگ داخلی میان ببرهای تامیل و دولت سریلانکا بود. در روز انتخابات، راجاپاکسا از یک مرکز رای‌گیری بیرون آمد و دو وعده داد. اول، او وعده «آوردن صلحی شرافتمندانه» به سریلانکا را داد. دوم، او «سریلانکای جدیدی خواهد ساخت.» وقتی آرا شمارش شد، راجاپاکسا به‌صورت ناپلئونی برنده شد و فقط اندکی بیش از نیمی از آرا را به‌دست آورد. پس از دهه‌ها صعود، مرد هامبانتوتا به عرش رسید.

 به هامبانتوتا کمک کنید

راجاپاکسا به‌عنوان رئیس‌جمهور همان قدر که برای خانواده و دوستان و نزدیکانش سخاوتمند بود، در برابر دشمنان و مخالفانش بی‌رحم و سرکوبگر بود. او ۵۲ وزیر کابینه تعیین کرد و رکورد جهان برای بزرگ‌ترین کابینه را به جا نهاد. در میان آنها سه تن از پنج برادر راجاپاکسا هم بودند و همین به خانواده او اجازه داد که کنترل بیش از ۸۰درصد از بودجه کشور را به‌دست گیرند. برادرش «گوتابایا» به‌عنوان وزیر دفاع ناظر بر عملیات نظامی برای پایان‌دادن به درگیری‌های تامیل بود. بیش از ۱۰۰ هزار نفر در این عملیات نظامی جان خود را از دست دادند؛ از جمله بنا بر اعلام سازمان ملل، ۴۰ هزار نفر از غیرنظامیان تامیل به دست نیروهای دولتی کشته شدند. راجاپاکسا در انظار اقلیت تامیلی یک شرور بد اما برای بسیاری از شهروندان سینهالی یک قهرمان است. سینهالی ها سه‌چهارم جمعیت را تشکیل می‌دهند. درحالی‌که نبرد در شمال ادامه داشت، راجاپاکسا زمان اندکی را صرف ساخت‌وساز به‌ویژه در جنوب می‌کرد. تحقیقی از سوی روزنامه‌نگاری به نام «سونالی ساماراسینگ» ادعا می‌کرد که راجاپاکسا و دستیارانش از کمک‌های بین‌المللی ارائه‌شده برای حل مشکلات سونامی‌زدگان یک‌میلیون دلار اختلاس کرده‌اند. او ادعا کرد که آنها بخشی از این پول‌ها را به حساب شخصی‌شان واریز کردند که نام آن را «به هامبانتوتا کمک کنید» گذاشته بودند. دولت تحقیق دراین‌رابطه را آغاز کرد؛ اما دیوان عالی دستور خاتمه آن را صادر کرد؛ تصمیمی که رئیس دادگستری آشکارا از آن پشیمان شد. ساماراسینگ و شوهرش «لاسانتا ویکرماتانگ» تا سال ۲۰۰۹ مورد آزار و اذیت دولت بودند و در همین زمان بود که لاسانتا کشته شد و ساماراسینگ مجبور به ترک کشور شد.

راجاپاکسا با کمک به خودش همچنان به کمک به هامبانتوتا ادامه داد. بندر هامبانتوتا شناخته‌شده‌ترین پروژه اوست؛ اما واگذاری آن به مالکان چینی بدون دنبال‌کردن پروژه‌های مشکوک در همان زمان اتفاق نمی‌افتاد. هر پروژه جدید موجب افزایش بدهی سریلانکا می‌شد و بسیاری از آن پروژه‌ها آن‌قدر فعالیت اقتصادی نداشت یا آن‌قدر اقتصادی نبودند که بتوانند از پس پرداخت وام‌ها برآیند. بدترین این پروژه‌های باارزش سه وجه مشترک داشتند: از تامین مالی چین، پیمان‌کاران چینی و نام راجاپاکسا برخوردار بودند. سال‌ها بعد، یک وجه اشتراک چهارمی هم پیدا شد: آنها چندان مورداستفاده قرار نمی‌گرفتند. بخشی از مردم باور داشتند که این پروژه‌ها می‌توانند موفق شوند یا مایل بودند (پیش از ناکام شدن این پروژه‌ها) چنین بگویند. در سال ۲۰۰۶، شرکت مشاوره دانمارکی «رامبول» دومین مطالعه امکان‌سنجی درباره بندر هامبانتوتا را تکمیل کرد. این مطالعه دیدگاهی نسبتا خوش‌بینانه از ظرفیت بندر ارائه داد و پیش‌بینی‌های ترافیکی را بر مبنای رشد آینده سریلانکا و سرریز از بندرهای موجود در کلمبو، گال و ترینکومالی قرار داد. برآورد این شرکت این بود که تا سال ۲۰۴۰ این بندر تقریبا ۵/ ۶برابر کانتینرهایی که بندر کلمبو در سال ۲۰۰۶ داشت، ظرفیت خواهد داشت. حتی با ارزیابی خوش‌بینانه، راجاپاکسا سخت تلاش می‌کرد تا پول لازم برای پرداخت هزینه‌های بندر را بپردازد. هندوستان، بزرگ‌ترین شریک تجاری سریلانکا در آن زمان، از تامین مالی خودداری کرد. بانک توسعه آسیایی (ADB) هم از این کار سر باز زد. این امر دست چین را باز کرد؛ زیرا این کشور نه‌تنها مایل به تامین مالی پروژه بود، بلکه نسخه‌ای جاه‌طلبانه‌تر از آن پروژه را دنبال می‌کرد. برنامه‌های اولیه برای هامبانتوتا بر ارائه خدمات سوختی متمرکز بود؛ اما در دوره راجاپاکسا این موضوع افزایش یافت و شامل فعالیت‌های دیگر هم شد؛ فعالیت‌هایی که بسیاری از آنها قبلا در کلمبو انجام شده بود. ازدست‌دادن این تکرار برای مقام‌های چینی سخت بود، چه رسد به مقام‌های سریلانکایی، باتوجه‌به اینکه آنها هم به توسعه کلمبو کمک کرده و بعدا شروع به اجرای یکی از ترمینال‌های کانتینری کردند.

طی یک گشت در بندر کلمبو، متوجه علائم ظریفی از نفوذ چینی‌ها هم شدم. تجهیزات بندر حکایتی از رشد چین در تولید و تجارت دریایی را نشان می‌دهد. قدیمی‌ترین جرثقیل‌ها، اروپایی بودند. برخی تجهیزات ژاپنی و کره جنوبی هم وجود داشت. اما جدیدترین ماشین‌آلات کاملا چینی بودند و کانتینرهای حمل‌ونقل هم زیر سلطه شرکت‌های چینی بودند. تقریبا دوسوم از ۵۰ بندر برتر جهان سرمایه‌گذاری‌های چینی را به خود جذب کرده‌اند. در مجاورت بندر، سریلانکا درحال‌توسعه «شهر بندری» بود؛ یک مرکز مالی در زمین‌های باز پس گرفته شده که در نهایت به وسعت مرکز لندن خواهند بود، تقریبا دوبرابر اندازه کلمبو. پیشنهادهای مربوط به توسعه به سال ۲۰۰۴ بازمی‌گردد؛ اما طرح بزرگی که رخ نمود، رد چین را در همه جای خود دارد. در سال ۲۰۱۱، شرکت ساخت‌وساز ارتباطات چین (CCCC) این پروژه را مطرح و پیشنهاد سرمایه‌گذاری ۴/ ۱میلیارد دلاری برای تامین مالی را داد. این پیشنهاد دوپنجم زمین‌های جدید را برای مدت ۹۹سال اجاره می‌کند. این برنامه کار به ترفندی جادویی با الهام از دبی می‌ماند که یک کلان‌شهر کوچک از دل هیچ بیرون می‌کشد. ماشین‌های لایروبی در تمام ساعت‌ها مشغول کار هستند و شن را از کف اقیانوس مکیده و به بیرون می‌پاشد. با بیرون کشیدن سانت به سانت این شن و ماسه‌ها، جزیره به‌آرامی بیرون‌آمده و گسترش می‌یابد. این می‌تواند چشم‌اندازی در حال شکل‌گیری یا حبابی باشد که به‌سوی انفجار در حال بسط یافتن است.

«شهر بندری» نشان‌دهنده خطرات پیشنهادهای ناخواسته است. بیشتر اهداکنندگان بین‌المللی، پیشنهادهای خود را در پاسخ به پیشنهادهایی از سوی کشورهای گیرنده ارائه می‌دهند. درخواست‌های عمومی می‌تواند منجر به پیشنهادهای بیشتر، رقابت شدیدتر و در نهایت معامله‌های بهتر برای گیرندگان شود. اما برای «شهر بندری» و چندین پروژه دیگر در سریلانکا، شرکت‌ها و مقام‌های چینی به‌طور موثری پیشنهادهایی دادند. در این موارد، چین میز مذاکرات را مرتب کرد و با ارائه پیشنهاد، تامین مالی و پیمانکاری که آماده شروع کار است، تا حد زیادی این فرآیند را ساده می‌سازد.

p04 (2) copy