به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد» نشریه اکونومیست سرمقاله روی جلد این هفته خود را به بروز نوع جدیدی از نژادپرستی در آمریکا اختصاص داد و نوشت: این رویکرد هنوز همه‌گیر نشده است اما در حال حرکت از محیط‌های آکادمیک به اتاق‌های خبری و حتی منازل شهروندان آمریکایی است. اگر این رویکرد با ارزش‌های لیبرال جایگزین شود، ترس و ارعاب مانع از شکل‌گیری مباحث و گفت‌و‌گوهای آزاد خواهد شد و با افزایش دامنه اختلافات، همه افراد از قبیل سیاه و سفید متضرر می‌شوند.   مشکل آمریکا با نژادپرستی را می‌توان بر دو قسم دانست. یک بخش شامل هزاران مورد بی‌عدالتی است که کماکان جامعه آفریقایی-آمریکایی را یکصد و پنجاه سال پس از پایان عصر برده‌داری عذاب می‌دهد.  اما بخش دوم طریقه‌ای است که فرقه‌های جناح راست از اختلافات نژادی به‌عنوان نوعی ابزار سیاسی بهره‌برداری می‌کنند. مثالی برای بخش اول قتل جورج فلوید سیاهپوست توسط یک افسر پلیس است.  اما نمونه‌ای برای بخش دوم نیز در سوم جولای رخ داد زمانی که تصویر دونالد ترامپ در کوه راشمور و با پشت‌زمینه مهم‌ترین روسای جمهور ایالات‌متحده منتشر شد و او تلاش کرد تا با این اقدام بر آتش منازعات فرهنگی بدمد تا بتواند شانس دومین پیروزی خود در انتخابات نوامبر را افزایش دهد. اگر قرار باشد کمپین مبارزه با نژادپرستی به موفقیت برسد، باید مقابله و مواجهه با هر دو مورد را در دستور کار خود قرار دهد.  ایدئولوژی جدید که همه‌چیز را در قیاس با نژادپرستی توضیح می‌دهد به ترویج خود از طریق انتخابات یا متقاعد‌سازی جامعه نمی‌اندیشد بلکه دست به سوی ارعاب و قدرت دراز می‌کند. در این نوع رادیکالیسم هر فردی که عقیده‌ای خلاف را بیان کند دشمن است و باید ساکت شود. اغلب زمان‌هایی که افراد سیاه در مورد پایان دادن به برتری نژادی سفیدپوستان سخن می‌گویند، ایده‌های مثبتی مثل برقراری عدالت در سر دارند. اما ایده‌های خطرناکی نیز وجود دارند که نتیجه رادیکالیسم هستند و البته این روش نمی‌تواند به نابرابری نژادی در آمریکا نیز پایان دهد چراکه دربردارنده یک تغییر سودمند برای افراد نیست. این نوع مخالفت رادیکال با نژادپرستی تنها بهانه‌ای به دست برخی از جناح‌های دست راستی آمریکا می‌دهد تا از آن به عنوان یک ابزار سیاسی برای نیل به اهداف خود استفاده کنند و بر آتش شعله‌های نزاع نژادی بدمند.  اما لیبرالیسم شاید بتواند بهترین راه‌حل برای این چالش باشد. لیبرالیسم در واقع بازاری از ایده‌های مختلف است که با تجربیات و مباحث بیشتر، غنی‌تر می‌شود. این مکتب با استفاده از قدرت با قدرت نمی‌جنگد که ریسک جایگزینی یک رژیم ظالم با رژیم ظالم جدیدی را در خود دارد، بلکه با استفاده از واقعیات تلاش می‌کند تا به ایستادن ضعفا در برابر اقویا کمک کند.