شمال غرب
مثلث استراتژیک در ناو جنگی مدیترانه شرقی
با اینکه ۴۷درصد از ذخایر نفتی و ۴۳درصد از منابع گاز طبیعی جهان در منطقه خاورمیانه قرار دارد ولی مدیترانه شرقی برخوردار از ۷/ ۱ میلیارد بشکه نفت و ۱۲۲ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی است و بهعنوان یکی از مناطق مهم در تولید و توزیع منابع انرژی در جهان شناخته میشود. از این رو نه تنها شرکتهای سرمایهگذار در بخش انرژی که بسیاری از کشورهای غربی نیز برای حضور در این منطقه و استفاده از موقعیتهای راهبردی دست به رقابت شدیدی زدهاند. بالا بودن میزان انرژی در این حوزه، آغازگر تنشها و بحرانهای جدیدی شده است. بهطوری که موقعیت ژئوپلیتیک مدیترانه شرقی و بهخصوص قبرس باعث شده است که ترکیه حضور گسترده خود را نشان دهد و بهعنوان یکی از کشورهای تاثیرگذار در تثبیت استقرار سیاسی، اقتصادی و نظامی در منطقه ایفای نقش کند زیرا دروازهای باز و مهم در دسترسی به اژه، دریای سیاه و اطلس بهشمار میرود.
ترکیه با درک این مسائل از چندی پیش اهمیت استراتژیک انرژی را به اهداف و سیاستهای رقابتی خود افزوده است. گفتنی است که نخستین کاوشها در رابطه با وجود منابع انرژی در سال ۱۹۹۸ توسط رژیم صهیونیستی در منطقه لئویاتان انجام گرفت و سپس در سال ۲۰۰۸ کارشناسان بخش انرژی ایالاتمتحده آمریکا اقدام به تشکیل سازمان تحقیقات انرژی کرده و فعالیت اکتشافی خود را در منطقه با مجوز جمهوری قبرس در دوره بیعملی ترکیه تثبیت کرده و منطقه آفرودیت را با ۱۳ پارسل مشخص کردند و به این ترتیب کار اکتشاف و حفاری و استخراج را به کنسرسیوم شرکتهای بینالمللی در بخش انرژی واگذار کردند. دولت قبرس منطقه یادشده را با استناد به معاهده دریایی مصوب ۱۹۸۲، در زمره منطقه انحصاری اقتصادی قرار داد. طبق معاهده یاد شده کشورهای حوزه حق استفاده از منابع خود اعم از بادی، آبی و هیدروکربن در ۲۰۰ مایلی (حدود ۳۷۰ کیلومتری) مرز ساحلی را دارند که ترکیه نیز در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۱ آن را با در نظر گرفتن مرزهای دریایی جمهوری ترکنشین قبرس به امضا رساند.
کشورهای ترکیه، جمهوری قبرس، بخش ترکنشین قبرس شمالی، مصر، لبنان، رژیم اسرائیل و فلسطین از نظر قانونی حق برخورداری از منابع انرژی را دارند اما فلسطین از احراز حقالسهم به دلایل سیاسی محروم مانده است. با این حال عمدهترین بازیگران رقابت اقتصادی بر محور انرژی جمهوری قبرس، یونان، اسرائیل و اتحادیه اروپا بهشمار میروند. از اینرو کشورهای یاد شده تلاش دارند که در بخش انرژی، ترکیه را دور از حوزه قرار دهند که ترکیه نیز با اعتراضهای لازم حضور فیزیکی خود را نیز با اعزام کشتیهای حفاری و اکتشافی بارباروس خیرالدین پاشا و فاتح با پشتیبانی رزمناوهای دریایی در مدیترانه آغاز کرده است. آنچه در این میان باید به آن توجه کرد اینکه، قاره اروپا ۶۵درصد از نیاز خود به انرژی را از روسیه تامین میکند و برای کاهش وابستگی به روسیه از تحولات اقتصادی- سیاسی حوزه مدیترانه شرقی حمایت کرده و حامی رونق یابی بازار انرژی در این حوزه است. با توجه به اینکه جزیره قبرس در تمامیت خود برای کشورهای عضو سازمان ملل اهمیت دارد، فعالیت فیزیکی در اکتشافات منابع انرژی توسط ترکیه را مداخلهگرانه و ماجراجویانه تلقی میکنند و دولت جمهوری قبرس نیز به هر بهانهای ترکیه را اشغالگر بخش شمالی معرفی کرده و هنوز هم تحریمهای سیاسی-اقتصادی علیه بخش ترکنشین قبرس درحال اجراست. حال بماند که کشورهای بریتانیا، آمریکا و فرانسه ضمن اینکه اقدام به تاسیس پایگاههای نظامی کردهاند، معاهدات بسیار مهمی بین اسرائیل- یونان- قبرس- مصر برای ایجاد خط انتقال انرژی و حتی برق در بستر دریا به امضا رسیده و به نحوی کفه مطرود ساختن ترکیه از منطقه سنگینی میکند.
دولتهای قبرس، یونان، اتحادیه اروپا، مصر، اسرائیل و ایالاتمتحده واکنش جدی به عملکرد ترکیه داشتهاند. طبیعی است که چنین روندی خواهد توانست مشکلات سیاسی و اقتصادی خاصی را برای آنکارا ایجاد کند. ترکیه ۹۹درصد نیاز خود به سوخت را از طریق واردات تامین میکند که تنها ۵۰درصد از این مقدار گاز طبیعی است. کارشناسان بر این عقیده هستند که در صورت دستیابی ترکیه به منابع گازی در مدیترانه شرقی، آنکارا خواهد توانست نیاز خود را تا ۵۰۰ سال آینده تامین کند. از اینرو مدیترانه شرقی برای ترکیه از نظر اقتصادی- سیاسی جنبه حیات و ممات دارد. ایالاتمتحده آمریکا با توجه به برخورداری از منابع گازی حوزه دریایی و افزایش ذخایر خود درصدد حاکمیت بر منابع انرژی مدیترانه شرقی نیست، بلکه مایل است مدیریت کریدور انرژی را در دست داشته باشد؛ کریدوری که در آن اسرائیل و اتحادیه اروپا نقش اساسی دارند. در چنین شرایطی ترکیه نیازمند توسل به سیاست ورزی منطقی است. ترکیه در میدانی وارد رقابت شده است که جبهه قوی تری موجود است و در زمینه حضور کنسرسیومهای نفتی در منطقه نیز شرکت بزرگی مانند اکسون موبیل و قطر پترولیوم دیده میشوند.
چنانچه معاضدت میان اعضای اروپا در گروه جی ۷ را با ایالاتمتحده در نظر بگیریم، ترکیه برای رسیدن به اهداف اقتصادی خود و ماندن در مجموعه کشورهای توسعه یافته نیاز به استفاده از پشتوانه اقتصادی چین و تکنولوژی روسی در بخش دفاعی است. بازی اس- ۴۰۰ و تاسیس نیروگاه هستهای آک کویو با کمک روسیه از این مقوله است. زیرا ایالاتمتحده و اروپا یا باید ترکیه را در جبهه خود ببینند که به همین منظور تمایل به واگذاری پاتریوتها در چند روز اخیر و حتی آمادگی به تاسیس نیروگاه هستهای توسط شرکتهای اروپایی مطرح شده یا اینکه ترکیه را از دست بدهند که برایشان تبعات زیادی خواهد داشت. زیرا ترکیه به همراه روسیه و چین خواهد توانست دولتهای ژاپن و هندوستان را نیز برای سرمایهگذاری در مدیترانه شرقی جذب کند.
ادامه در صفحه ۶
ارسال نظر