به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، در این مقاله آمده است: ریاست‌جمهوری جنجال‌برانگیز دونالد ترامپ با فرارسیدن سال ۲۰۱۹ وارد نیمه دوم خود شده است. این درحالی است که دولت فدرال در تعطیلی به سر می‌برد، بازارها در نوسان هستند و عناصر اطمینان‌بخش دولت وی نظیر ژنرال جان کلی و جیمز متیس از کاخ‌سفید جدا شده‌اند. از سویی منتقدان ترامپ این رویداد‌ها را فاجعه می‌دانند؛ اما در طرف دیگر میدان حامیان او این انتقادات را وسواس‌آمیز می‌دانند؛ با این توجیه که همین افراد از ترامپ به‌دلیل حضور ژنرال‌ها در کابینه‌اش او را مورد نکوهش قرار می‌دادند.

یک ارزیابی به دور از جنجال از شرایط آمریکا در مقطع کنونی نیازمند آن است تا افراد اندکی خود را از محیط اخبار و رسانه‌ها دور کنند. درحالی‌که فاز دوم دوره چهارساله ریاست‌جمهوری وی آغاز می‌شود، این پرسش‌ها نیازمند پاسخ هستند. وخامت شرایط کنونی تا چد حدی است؟ اوضاع چقدر می‌تواند بحرانی‌تر شود؟ آمریکایی‌ها و دولت‌های خارجی باید خود را چگونه برای دوساله دوم نمایش ترامپ آماده سازند؟ ترامپ به قدری در اجرای سیاست‌های خود تک‌قطبی است که موجب می‌شود تا منتقدان او هر موضوعی را که ممکن است دستاورد به‌شمار آیند نیز نادیده بگیرند. اندکی پیش از سال نو میلادی وی یک طرح اصلاحی فراحزبی در زمینه عدالت و جرم را به امضا رساند. همچنین برخی از تغییرات اعمال‌شده در مقررات مدارس و شرکت‌ها کارآمد بوده‌اند. در زمینه روابط خارجی نیز تلاش برای مفاد و شرایط روابط اقتصادی آمریکا با چین نیز مورد استقبال عده فراوانی قرار دارد. اما هرگونه رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه و سنتی که طی دو سال حمایت مجلس نمایندگان و سنا را در اختیار داشته است نیز ممکن بود دستاورد‌های بیشتری از ترامپ کسب کند.

اما مهم‌تر از همه این دوره را باید غرایز و تمایلات غیر‌مسوولانه ترامپ دانست که موجب شد تا او در قامت یک اوراقچی عمل کند. تاکتیک‌های مخرب او قرار بود تا یک مافیای قدرت در واشنگتن را سرنگون کند با این حال دروغ‌پردازی‌ها و قلدرمآبی وی موجب بدتر شدن شرایط شده است. او در مورد مسائلی ‌مانند مهاجرت، کره‌شمالی و ناتو بیش از دیگر زمینه‌ها مواضع ترامپیستی از خود بروز داده است که باید در این زمینه‌ها همچنان منتظر اقدامات جدیدی بود. ترامپ با برنامه تغییر قوانین مهاجرتی آمریکا و تبدیل آن به نظام مهاجرتی اصولی مانند کانادا وارد کاخ‌سفید شد. اگرچه به‌دلیل اختلافات او و کارکنانش با کنگره در زمینه مهاجرت عملی شدن این هدف بعید به‌نظر می‌رسد.

از سوی دیگر کیم‌‌جونگ‌اون، رهبر کره‌شمالی هنوز برنامه هسته‌ای نظامی خود را در اختیار دارد و درحالی‌که هیچ‌گونه امتیازی به واشنگتن نداده است طلب پاداش نیز دارد. به‌دلیل هشدارهای ترامپ، دولت‌های اروپایی ممکن است بودجه‌های نظامی خود را افزایش دهند؛ اما ایالات‌متحده برای دهه‌ها با صرف میلیارد‌ها دلار تلاش داشته است تا روابط خود را با اروپا بسازد. اگرچه تنها دو سال از ریاست‌جمهوری ترامپ کافی بود تا این روابط به‌طرز بی‌سابقه‌ای شکننده شوند. اما در سال‌جاری می‌تواند شرایط بحرانی‌تر شود. در ابتدا باید گفت که خوش‌شانسی ترامپ ممکن است از او روی برگرداند. او در نیمه نخست این دوره چهارساله خوش‌شانس بوده است. او با هیچ‌یک از بحران‌هایی که دو رئیس‌جمهور پیش از او با آنها مواجه بودند دست‌و‌پنجه نرم نکرده است. پاره‌ای از این بحران‌ها ۱۱ سپتامبر، افغانستان، عراق، بحران مالی، و سوریه بوده است. پیروزی الکتورال، اقتصاد پررونق و بازارهای مالی پویا او را از این تهدیدات حفظ کرد.

اکنون پس از دو سال پرهرج‌ومرج مشخص شده است نمایش ترامپ روبه پایان است. شاید این خوش‌شانسی تداوم یابد و آمریکا و جامعه بین‌الملل با شرایط کنونی کنار بیایند؛ اما نمی‌تواند شانس اساسی برای ایجاد صلح و رفاه در نظر گرفته شود.