ترامپ تصمیم گرفته است در کنار ولیعهد بماند
اعمال فشار به جای تغییر بنسلمان
«دیوید کرک پاتریک» و «بن هوبارد»، گزارشگران نیویورکتایمز، در گزارش اول نوامبر (پنجشنبه ۱۰ آبان) نوشتند: «با وجود کهنسالی و بیماری ملکسلمان، انتظار و البته شواهد بسیار دال بر این است که این ولیعهد ۳۳ ساله جانشین پدر خواهد شد و احتمالا برای نیم قرن آینده بر عربستان سعودی مسلط خواهد شد.» مقامهای کاخ سفید از همان تماس تلفنی ۹ اکتبر با محمد بنسلمان دریافتند که ولیعهد، خاشقجی را یک «اسلامگرای خطرناک» تلقی میکرد. دو نفر که از نزدیک با ماجرای این تماس آشنا بودند به نیویورکتایمز گفتند که کاخ سفید از همین تماس به این حقیقت پی برد که ولیعهد از انگیزه بالقوهای برای این قتل برخوردار بود. به گفته این دو مقام آشنا به تحولات، دولت ترامپ با سرمایهگذاری گسترده روی او بهعنوان محرک و پیشبرنده دستور کار آمریکا در منطقه (و البته فشاری که بر کاخ سفید برای حمایت از او از سوی رهبران اسرائیل و مصر وارد میشد) دولت را به این نتیجه رساند که «محدود کردن قدرت او احتمالا نشدنی است.»
«پاتریک- هوبارد» در ادامه گزارش خود نوشتند که کاخ سفید به دیگر دولتهای منطقه پیوسته است. کاخ سفید در پی دریافتن این حقیقت است که قتل خاشقجی چه تاثیری میتواند بر توانایی اعمال قدرت ولیعهد داشته باشد و چه نفعی احتمالا میتوان از تضعیف بالقوه او بهدست آورد. محیا یحیا، مدیر مرکز کارنگی در بیروت، میگوید: «همه دارند این ماجرا را هم میزنند. هر کسی میخواهد این ماجرا را به نفع خود تمام کند و نفع خود را از این قتل بجوید.» اما این سود و زیان برای واشنگتن چه میتواند باشد؟ این دو منبع نزدیک به تصمیمگیری ترامپ که با ماجرای خاشقجی هم آشنا هستند اما خواستار محفوظ ماندن نام خود شدهاند، میگویند: «برای این دولت نفع یعنی اعمال فشار بر ولیعهد در راستای اتخاذ گامهایی برای حل و فصل محاصره قطر و توقف بمباران یمن.» در همین راستا بود که جیمز متیس و مایک پمپئو، وزرای دفاع و خارجه آمریکا، بهعنوان بخشی از این برنامه خواستار پایان دادن به بمباران یمن طی ۳۰ روز آینده شدهاند.
این منابع همچنین افزودند که مقامهای دولت ترامپ پیشنهادهایی را مطرح کردهاند مانند فشار بر پادشاه ۸۲ ساله سعودی برای انتخاب نخستوزیری قدرتمند یا مقام ارشد دیگر برای کمک به رصد روند حکمرانی در داخل یا سیاست خارجی. اما این ایدهها به سرعت به حاشیه رفتند زیرا کسی در خود نمیبیند که به معارضه با ولیعهدی برخیزد که تمام قدرت (از جمله نهادهای اطلاعاتی و امنیتی بهعنوان چشم و گوش پادشاه) را در کف دارد.
محققان و دیپلماتها میگویند برای ولیعهد غیرقابل تصور است که بهخاطر خوشامد دولتهای غربی اقتدار خود را کنار بگذارد یا تقلیل نقش خود را بپذیرد یا مسوولیتهای خود را با دیگری شریک شود. قدرت در پادشاهی مطلقه عربستان وفادار به فرد است نه جمع. گزارشگران نیویورکتایمز به نقل از «برنارد هایکل»، محقق دانشگاه پرینستون که متخصص عربستان است، مینویسند: «تمام قدرت از شخص پادشاه نشات میگیرد. پادشاه قدرت را به فرد تفویض میکند و قدرت تا زمان مرگ پادشاه به آن فرد تعلق دارد.» با این حال، مرگ خاشقجی توانایی بنسلمان را برای «ترساندن» مخالفان (حتی در میان خانواده، شاهزادگان و دیگران) در این پادشاهی افزایش داده است.
بهدلیل ظهور نرم بنسلمان طی ۳ سال گذشته، بسیاری از شاهزادگان پول و نفوذ خود را از دست دادهاند. بازگشت احمد بنعبدالعزیز، عموی ولیعهد، به عربستان این گمان را دامن زده که طرحی برای ولیعهد وجود دارد («دنیای اقتصاد» روز پنجشنبه در گزارشی با عنوان «بازگشت رقیب بنسلمان به عربستان» به ماجرای این بازگشت به تفصیل پرداخته بود). اما یک احتمال هم هست که بازگشت احمد ممکن است گامی در راستای نشان دادن «انسجام خانوادگی» هم باشد. یک عضو از اعضای یکی از شاخههای خاندان سلطنت که با ظهور محمد عملا به حاشیه رفتهاند معتقد است که در این طایفه (طایفه سدیریها) هیچ جایگزینی برای محمد متصور نیست. این عضو خاندان به حاشیهرفته سلطنت میافزاید: «همه از محمد متنفرند. اما چه میتوانند بکنند؟ اگر حرفی بزنیم به زندان میرویم.» ولیعهد جوان تمام شاهزادگان را یا تحقیر کرده، یا زندانیشان کرده، یا تحت نظرشان قرار داده است. وقتی در قضیه کنفرانس «داووس صحرا» محمد خندان در برابر دوربینها ظاهر شد، چندین مقام غربی اعلام کردند که سادهلوحانه است اگر تصور کنیم که این ترتیبات جدید و تغییرات رخ داده پس از مرگ خاشقجی بتواند قدرت ولیعهد را محدود یا مهار سازد. یک دیپلمات غربی میگوید: «اگر ولیعهد محدود و مهار شود، او سعی خواهد کرد این محدودیت را بشکند. او به تهدیدی علیه کسانی تبدیل خواهد شد که با او چنین کردند.»
«پاتریک- هوبارد» در گزارش خود مینویسند کارآیی محمد در منطقه نزد بسیاری از مقامهای غربی محل سوال است. بنابراین، بسیاری از دولتهای غربی به این نتیجه رسیدهاند که «اپیزودهای مربوط به گذشته اخیر را مورد ارزیابی دوباره قرار دهند.» بمباران یمن یک فاجعه بشردوستانه و یک بنبست نظامی را بهوجود آورده است. دستور سال گذشته او برای بازداشت ۲۰۰ شاهزاده و تاجر، بازداشت نخستوزیر لبنان و محاصره قطر از مواردی است که باعث نگرانی کشورهای غربی شده است. به نوشته این گزارشگران تحولات یکی، دو سال اخیر باعث شده رهبران غربی به صراحت ولیعهد عربستان را فردی «بهشدت پرخاشگر، بیپروا و عجول و بهشدت بیثبات» بخوانند. «دیوید اچ. راندل»، یکی از مقامهای سابق سفارت آمریکا در ریاض که ۱۵ سال را در عربستان سپری کرده، میگوید: «اگر به چهره ولیعهد خدشه وارد شود به این دلیل است که نهادها و حکومتها دیگر مایل به تعامل با او نیستند.» با این حال، راندل میافزاید: «اما پیوندهای گسترده با سعودیها به حدی است که بعید است دولتهای غربی از همکاری با او سر باز زنند.» شاید بیجهت نباشد اگر بگوییم محمد توانسته دولتهای غربی را به بردگان یا غلامان گوش به فرمان خود تبدیل کند و این میسر نبود مگر با پول.
«اندرو میلر»، مدیر پروژه دموکراسی خاورمیانه و مقام سابق وزارتخارجه که تجربیاتی در منطقه دارد، میگوید لکه ماندگار بر چهره ولیعهد مانع از این میشود که هم او طرفدار غرب شناخته شود و هم غرب وی را مدافع خود ببیند. غرب سعی میکند از این مساله احتراز جوید. اگرچه کنگره خواهان برخی تحریمها شده اما کاخ سفید به دنبال تحریمهای محدود است تا مانع اصطکاک با ولیعهد شود. ژنرال جوزف ووتل، فرمانده آمریکایی در خاورمیانه، میگوید:«هیچ تغییری در روابط نظامی ما با عربستان وجود ندارد.» این نشان میدهد که مرگ خاشقجی و فشار بر کاخ سفید برای اعمال فشار بر ریاض شاید راه به جایی نبرد: «تعامل چیز بدی نیست. این به این معنا نیست که از همه چیز چشم بپوشید.»
ارسال نظر