برخی تحلیلگران بر این باورند که چنین چیزی قاعدتا نباید رخ می‌داد. ترامپ طی چند ماه گذشته منتقدانش را به‌دلیل ارتباطش با ولادیمیر پوتین دیکتاتور روسیه خشمگین کرده و به کشاورزان آمریکایی به‌دلیل سیاست‌های حمایت‌گرایانه‌اش آسیب رسانده است.

با عمیق‌تر شدن پرونده مایکل کوهن، وکیل سابق و شخصی رئیس‌جمهوری آمریکا که توسط بازرس مولر پیگیری می‌شود، رسوایی‌های شخصی‌اش نیز روز به روز بیشتر عیان می‌شود. پس سوال اینجا است که چرا طرفداران ترامپ از او دل نکنده‌اند؟ برای این امر سه دلیل می‌توان آورد: نخست اینکه آنها به مباحثی که از سوی سیاست‌مداران و رسانه‌ها درخصوص ترامپ مطرح است، هیچ اهمیتی نمی‌دهند. دوم اینکه، ترامپ به چیزهایی اهمیت می‌دهد که برای آنها نیز مهم است مانند مساله مهاجرت. و سر آخر و از همه مهم‌تر اینکه اقتصاد قوی است. امیلی اکینز، مدیر موسسه نظرسنجی لیبرتارین کاتو که مشخصات رای‌دهندگان ترامپ را به تفصیل منتشر کرده‌اند، می‌گوید: ترامپ خلق و خوی تعداد زیادی از افراد را تغییر داده است. او می‌افزاید: اما بیشتر مردم کاری ندارند که در واشنگتن و نیویورک مردم به چیزی اهمیت می‌دهند و آنها راه خود را می‌روند. برای این منظور اقتصاد شاخص مهمی به حساب می‌آید. نرخ ثابت طرفداران ترامپ در عین حال که می‌تواند یک خبر خوب باشد، یک خبر نیز برای ترامپ است. او دارای یک هسته مرکزی از طرفداران خود است که تحت هر شرایطی حامی او هستند. این طرفداران بی‌چون و چرا در حدود ۳۰ درصد از طرفداران ترامپ را تشکیل می‌دهند و این بیانگر آن است که میزان محبوبیت ترامپ به زیر ۳۰ درصد نمی‌رسد.

اما ترامپ ۱۲ تا ۱۵ درصد طرفدار متغیر دارد که نرخ آنها ثابت نیست و با ضعیف شدن اقتصاد می‌توانند ریزش کنند. از طرفی این آمار نشان می‌دهد که حتی با یک اقتصاد قوی و پایین‌ترین نرخ بیکاری که ۴ درصد است، میزان محبوبیت ترامپ بالاتر نرفته است. این درحالی است که چنین نرخ بیکاری در زمان بیل کلینتون به‌دست آمد و در آن زمان محبوبیت ۶۰ درصدی برای وی رقم زد. درحالی‌که کلینتون توسط مجلس نمایندگان به‌دلیل ارتباط غیراخلاقی با مونیکا لوینسکی کارآموز کاح سفید استیضاح شده بود. در تحقیقی که از سوی گروه مطالعاتی رای‌دهندگان تامین دموکراسی که یک موسسه خصوصی بوده صورت گرفته است، «اکینز» ۵ گروه را جزو رای‌دهندگان اصلی ترامپ قلمداد کرده است. این تحقیق نشان می‌دهد که چرا طرفداران ترامپ به وی چسبیده‌اند و این همه جار و جنجال نظر آنها را تغییر نداده است.

گروه اول و دوم محافظه‌کاران اصیل و آمریکایی‌های متعصب که پایگاه اصلی طرفداران ترامپ به‌حساب می‌آیند. این گروه نیمی از آرای اختصاص یافته برای ترامپ را تشکیل می‌دهند. آنها باورمندان شعار «اول آمریکای ترامپ» هستند. آنها بومی‌های آمریکایی هستند که با هر نوع برنامه مهارپذیری مخالف هستند، زیرا اعتقاد دارند که مهاجران یک خطر بالقوه برای فرهنگ آمریکا به‌حساب می‌آیند. سیاست ضدمهاجرتی ترامپ برای آنها یک آمال دور و درازی بوده که درحال برآورده شدن است و احتمالا آنها تحت هیچ شرایطی از ترامپ دل نخواهند کند.

گروه سوم، حاشیه‌نشین‌های آمریکایی که جزو این دسته به حساب می‌آیند. آنها گروه کوچکی از طرفداران ترامپ هستند که چندان از سیاست سر در نمی‌آورند اما همواره حس می‌کرده‌اند که فاقد تاثیرگذاری هستند و در این اقتصاد مدرن به حال خود رها شده‌اند. اظهارات عوام‌فریبانه ترامپ در مورد مسلمانان و مهاجران و اینکه ممکن است از سوی آنها مورد تعرض قرار گیرند، موجب شد تا نزد آنان اعتبار به‌دست آورد.

گروه چهارم و پنجم، طرفداران بازار آزاد و ضدنخبگان که بیشتر میانه‌رو هستند. آنها جزو جمهوری‌خواهان کلاسیک هستند که خارج از وفاداری حزبی‌شان به ترامپ رای داده‌اند. آنها از تجارت آزاد و یک دولت کوچک که بر اقتصاد تاثیر مثبت می‌گذارد، حمایت می‌کنند اما جای تعجب دارد که آنها به کسی رای داده‌اند که عملا خود جزو مداخله‌گران در امور دولتی است. در این شرایط برخی از آنها از اینکه به ترامپ رای داده‌اند اظهار پشیمانی کرده‌اند و جایی که ترامپ ممکن است آرای بیشتری از دست بدهد، مربوط به این گروه می‌شود.

اگر او بیش از حد به سیاست‌های حمایت‌گرایانه خود بها دهد، ممکن است بیشتر آرای این دسته را از دست بدهد. در چنین شرایطی میزان محبوبیت او از ۴۵ درصد قطعا به ۳۰ درصد سقوط خواهد کرد. شکننده‌ترین گروهی که طرفدار ترامپ بوده، همین گروه به‌حساب می‌آید. طرفداران بیل کلینتون متوجه شدند این اقتصاد زبان‌نفهم بوده که در سال ۹۲ به کمک وی آمده و توانسته است جورج بوش پدر را شکست دهد. برخی اما می‌گویند چنین چیزی را نمی‌توان برای ترامپ متصور شد. این در حالی است که شیشه عمر ترامپ بیش از هر رئیس‌جمهور دیگری در تاریخ ایالات‌متحده به اقتصاد وابسته است. یک اقتصاد ضعیف می‌تواند ترامپ را در موقعیت شکننده‌ای قرار دهد. اکینز می‌گوید: او با توجه به اصول اقتصادی عملکرد نامناسبی داشته است. این نشان می‌دهد که اگر کاری اصولی نباشد چه بلایی ممکن است سر یک نامزد بیاورد. اگر این مبانی و اصول (اقتصادی) تضعیف شود، روزهای خوشی در انتظار ترامپ نخواهد بود.

 

04-01