«مجیب مشعل» و «اریک اشمیت»، در گزارش ۱۵ جولای در نیویورک‌تایمز نوشتند: «طالبان مدت‌هاست اعلام کرده که ابتدا حاضر است صلح را با آمریکایی‌ها به بحث بگذارد؛ همان‌هایی که امارت شان را در سال ۲۰۰۱ در افغانستان از میان بردند. اما آمریکا اصرار دارد که دولت افغانستان هم باید مشارکت داشته باشد.» این تغییر استراتژی- که از سوی چندین مقام ارشد آمریکایی و افغان تایید شده است- به‌دنبال این است که این دو موضع [مذاکره طالبان با آمریکا و در عین حال، مشارکت دولت افغانستان در مذاکرات] را به هم نزدیک‌تر سازد و به یک مذاکرات گسترده و رسمی‌تر برای پایان دادن به این جنگ طولانی منجر شود.

«مشعل- اشمیت» معتقدند این تغییر به‌سوی «اولویت دادن مذاکرات آمریکا با طالبان بر آنچه فرآیند افغانی- افغانی نامیده می‌شود از این درک مقام‌های آمریکایی و افغان نشأت می‌گیرد که استراتژی جدید ترامپ در افغانستان تغییری اساسی در حذف دستاوردهای طالبان ایجاد نمی‌کند.» معنای این سخن این است که دولت افغانستان مخالفتی با مذاکرات آمریکا با طالبان ندارد زیرا هدف اصلی آمریکا هم کم اهمیت جلوه دادن دستاوردهای طالبان است. اگرچه تاریخی برای مذاکرات مشخص نشده و تلاش‌ها می‌تواند از مسیر خود خارج شود اما اراده و اشتیاق آمریکا برای دنبال کردن مذاکرات مستقیم نشانه‌ای است از حس اضطرار در دولت ترامپ برای شکستن بن‌بستی که دولت افغانستان در آن قرار دارد.

اندکی پس از استقرار ترامپ در کاخ سفید، وی با بی‌میلی پذیرفت که منابع بیشتری را به فرماندهان میدانی‌اش در نبرد با طالبان اختصاص خواهد داد و در کنار آن، چندهزار سرباز دیگر را به افغانستان فرستاد و شمار نیروهای آمریکایی در این کشور را به ۱۵ هزار تن رساند. اما یک سال بعد، این گروه شورشی [طالبان] همچنان تهدیدی بر شهرها و روستاهای افغانستان است و تلفات زیادی بر نیروهای امنیتی افغان تحمیل کرده است. گزارشگران نیویورک‌تایمز بر این باورند که دولت افغانستان هم‌اکنون از مجموع ۴۰۷ منطقه افغانستان چیزی حدود ۲۲۹منطقه را در کنترل دارد یا بر آن اعمال نفوذ می‌کند و طالبان بر ۵۹ منطقه کنترل دارد. ۱۱۹ منطقه باقی‌مانده هم محل مناقشه و ستیز میان دولت و طالبان است. این آماری است که «دفتر سربازرس ویژه بازسازی افغانستان» ارائه می‌دهد؛ نهادی که از سوی کنگره آمریکا برای نظارت و رصد میزان موفقیت در افغانستان راه‌اندازی شده است.

ارائه اختیارات بیشتر به دیپلمات‌های آمریکایی – اقدامی که ماه گذشته از سوی مشاور امنیت ملی ترامپ در مورد آن تصمیم‌گیری شد- به منزله بخشی از فشار و حرکت گسترده‌تر در راستای تزریق خون جدیدی به تلاش‌ها برای پایان جنگ تلقی می‌شود. این تلاش‌ها شامل «آتش بسی نادر» در ماه گذشته بود که فشار آمریکا بر پاکستان را برای توقف تامین پناهگاه برای رهبران طالبان به‌دنبال داشت. جنبش‌های ریشه دار صلح‌طلب در منطقه هم فشار بر تمام طرف‌ها را افزایش دادند. «مشعل- اشمیت» می‌افزایند طی هفته‌های گذشته مقام‌های ارشد آمریکایی برای زمینه‌سازی جهت مذاکرات مستقیم آمریکا- طالبان به افغانستان و پاکستان سفر کردند. مایک پمپئو، وزیر خارجه، هم هفته گذشته توقفی کوتاه در افغانستان داشت و «آلیس. جی. ولز»، دیپلمات عالی آمریکا در منطقه، چند روز را وقت برگزاری مذاکرات با بازیگران اصلی در افغانستان و پاکستان کرد.  تلاش‌ها به‌طور اخص بر ترغیب رهبری افغانستان متمرکز بوده که این مذاکرات به منزله جایگزینی برای مذاکرات دولت ائتلافی افغانستان با این گروه نیست بلکه ابزار یا روشی است برای شکستن «یخ» و زمینه‌سازی برای یافتن راهی برای خروج از بن‌بست. ازآنجاکه دولت افغانستان احساس می‌کرد که در دوران دولت اوباما از تلاش‌های صلح بیرون مانده است، اصرار داشت که این مذاکرات به‌طور مستقیم برگزار شود و این یکی از دلایل شکست مذاکرات در آن برهه بود. نه وزارت‌خارجه و نه سخنگوی طالبان راجع به این تغییر سیاسی اظهارنظری نکردند. «آلیس. جی. ولز» طی سفری که به کابل داشت خواستار انگیزه و انرژی تازه‌ای از سوی همگان شد تا تلاش‌ها برای یافتن راه جهت دستیابی به توافق از سر گرفته شود. چند روز پیش هم پمپئو در بیانیه‌ای اعلام کرد که هیچ پیش شرطی برای مذاکرات نیست و همه چیز از جمله حضور نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان می‌تواند برای مذاکره روی میز قرار گیرد.

ولز در همین رابطه می‌گوید: «فکر می‌کنم آقای پمپئو روشن گفت. ما آماده تسهیل، حمایت و مشارکت هستیم. بنابراین، هیچ چیزی نیست که ما را از مشارکت با طالبان بازدارد. آنچه ما آماده انجامش نیستیم، انجام کار به هزینه دولت افغانستان است. این تفاوت اساسی ماست.» این دیپلمات آمریکایی افزود: «ما هر کاری بتوانیم انجام می‌دهیم تا تضمین کنیم که اقدامات مان به طالبان و دولت افغانستان برای نشستن دور یک میز کمک می‌کند.» اگرچه تمرکز روی آغاز مذاکرات است اما هنوز خیلی زود است که در مورد معامله نهایی و قابل پذیرش بودن یا نبودن آن برای طرف‌ها سخن گفت. اشرف غنی، رئیس‌جمهوری افغانستان، ماه گذشته گفت که فرآیند صلح فرآیندی پیچیده و چند لایه است و چندین مرحله دارد و ما تازه در مرحله آغازین آن هستیم. او مذاکره با طالبان را رد نکرد و از «ایده‌های خلاق و متفاوت» استقبال کرد.

مقام‌های افغان و رهبران سیاسی بر این باورند که مذاکرات مستقیم آمریکا با طالبان احتمالا به مذاکراتی منجر خواهد شد که شامل طالبان، دولت افغانستان، آمریکا و پاکستان می‌شود. ولز با اشاره به مذاکرات سال ۲۰۰۱ در شهر آلمان که موجب شکل‌گیری دولت پساطالبانی در افغانستان شد، می‌گوید: «اگر به عقب بازگردیم، فرآیند بُن پارادایم خوبی برای یک فرآیند صلح است.»

یک اجماعی در میان مقام‌های آمریکایی و افغان شکل گرفته مبنی بر اینکه تنها راه برای خروج از جنگی ۱۷ ساله این است که آمریکا نقش مستقیم‌تری در مذاکرات بر عهده بگیرد. این درک بر چند حقیقت اتکا دارد: اینکه طالبان یک گروه شورشی سرسخت است؛ اینکه آنها در خواسته خود برای مذاکره مستقیم با آمریکا کوتاه نیامدند و اینکه دولت افغانستان (که غرق در مخالفت سیاسی و درگیری است) تلاش می‌کند تا یک دستور کار صلح جامع بدون کمک آمریکا را به پیش ببرد. «داگلاس. ای. لوت»، سفیر سابق آمریکا در ناتو که به دولت‌های بوش و اوباما در مورد افغانستان مشاوره می‌داد، می‌گوید از دستورات جدید ترامپ در مورد این تغییر و تحول رویکردی استقبال می‌کند اما در جایگاهی نیست که در مورد آنها تصمیم‌گیری کند. ترامپ در جلسه هفته گذشته ناتو اعلام کرده بود که «مردم از جنگ افغانستان به تنگ آمده اند.» ترامپ بارها از جنگ ابراز ناراحتی کرده و خواستار پایان آن شده است. گزارشگران نیویورک‌تایمز می‌افزایند در سال ۲۰۱۱ وقتی دولت اوباما سیاست خود را تغییر داد و خواستار پایان جنگ از طریق مذاکره شد، فرماندهان نظامی هنوز باور داشتند که می‌توانند طالبان را شکست دهند.

 اکنون، آنها هدف خود را معتدل‌تر تعریف کرده‌اند: دور نگه‌داشتن طالبان از پیروزی تا دستیابی به یک توافق سیاسی. ژنرال «جان. دابلیو. نیکولسون»، فرمانده نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان، در آغاز مذاکرات آتش‌بس ماه گذشته نقشی حیاتی داشت. او نقش فعالی در فرآیند صلح جدید داشت. او در سال ۲۰۱۱ هم نقش مهمی در آغاز تماس‌ها با طالبان داشت.