بخش صد و سیزدهم
آفتابپرستهای چشم آبی
در عین حال، سازمانهای جامعه مدنی در حال اقدام علیه بدرفتاری و تخلف از حقوق بشر هستند که در بازداشتگاههایی رخ میدهد که در سراسر یونان و در پاسگاههای پلیس به منزله بخشی از سیاست مهاجرتی هماهنگ شکل گرفته است. یک وکیل میگوید: «قربانیان خشونت نژادپرستانه ترسیدهاند. برخی از آنها افرادی با اوراق [هویتی] رسمی و برخی هم فاقد اسناد قانونی هستند، برخی پناهنده و تعدادی دیگر موسسه هستند. تمام آنچه آنها به آن توجه دارند مرهم نهادن بر زخمهای روحی و جسمی است. آنها میترسند که شکایتشان از مقامات عمومی شود زیرا آنها میترسند مورد حملات بیشتری قرار بگیرند».
به نظر میرسد مواضع یا دیدگاههای پاسخدهندگانمان این باشد که نژادپرستی بهعنوان سیاستی متنوع فضایی به دست میدهد- هرچند فضایی مشکلساز- برای توسعه اتحادها و پیوستگی بیشتر میان گروههای حاشیهای، سازمانهای کنشگر و افرادی که برای آنها تعهد به ضدنژادپرستی موضوع مشترکی است که از کشمکشهای خاصشان میگذرد خواه بهعنوان مهاجرانی رادیکالشده، پناهندگان، افراد مشکوک، رومانیاییها، مسلمانان و .... در حقیقت، جنبشهای ضدنژادپرستانه در یونان، در مواردی، اقدامات خود را در سطح ملی در برابر بسیج نیروهای نژادپرست، علیه تبعیض و نژادپرستی متحد میکردند. این اقدامات ملی متحد شامل این موارد میشود: توافق همکاری دایر شده در سال ۲۰۱۱ بین ۳۵ NGO و دیگر نهادهای مشارکتکننده که از سوی NCHR و UNHCR هماهنگ میشدند آن هم با هدف پر کردن شکاف ایجادشده بهدلیل فقدان نظام رسمی و کارآمد برای ثبت وقایع و روندهای مربوط به خشونت نژادپرستانه در یونان مطابق با تعهدات بینالمللی و اروپایی. «شبکه ثبت خشونت نژادپرستانه» [The Racist Violence Recording Network (RVRN)] که در سال ۲۰۱۲ تاسیس شد- یکی از جدیدترین کمپینهای این ۳۵ ارگان- نشان داد که نمیتوان با خشونت نژادپرستانه به شکل کارآمدی برخورد کرد بدون تضمین برای قربانیانی که در هیچ عرصهای در این فرآیند پاسخگو شناخته نخواهند شد (مثل فقدان اسناد قانونی و ...). چندین نفر از پاسخدهندگانمان از RVRN تاکید داشتند که تلاش برای گزارش دادن یک جرم نژادپرستانه از سوی شاهدان یا قربانیان مهاجرِ چنین حوادثی حتی دشوارتر میشود زیرا حمایت از فردی که گزارش میدهد تضمین نشده اگر آنها فاقد اقامت قانونی یا اجازه کار برای ماندن در کشور باشند بنابراین، با خطر دیپورت شدن به محض اعلام گزارش به مراجع مسوول مواجه خواهند شد. در بطن چنین اقدامات هماهنگی، یک نگرانی مداوم در میان کنشگران در خصوص چیزی وجود دارد که آنها آن را «تساهل نهادین بلندمدت» جرم با انگیزه نژادپرستانه در یونان و روش برهم زنندهای که جرائم نژادپرستانه با توجه به عدم کارآیی و ساز و کار تحقیقاتی مستقل از سوی سیستم قضایی به آن نزدیک شدهاند میخوانند؛ به گفته آنها، این همچنان یک کسری نهادین است که باید به آن پرداخته شود.
نتیجهگیری
مصاحبهها و دیگر دادههایی که جمعآوری کردیم برخی الگوهای خاص را نشان میدهد که در تمام این سه مطالعه موردی به شکل افقی ظاهر میشوند. مساله ملیگرایی و میهنپرستی و حفظ هویت و فرهنگ یونانی موضوعات مشترکی در تمام سه حزب سیاسی است. افزون بر این، تمام این سه حزب سیاسی مخالف سیاست مهاجرتی اروپا هستند بهویژه مقررات «دوبلین دوم» [Dublin II regulation] در مورد پناهجویان و حمایت از دیپورت مهاجران غیرقانونی و همچنین مخالف ساخت مسجد در آتن هستند. این نشاندهنده نوعی پیوستگی ایدئولوژیک در میان این گروههاست. با این حال، در مورد سپیده طلایی نمادهای این حزب مستقیما به نازیسم مربوط است، منکر هولوکاست است و نفرتپراکنی و جرائم مرتبط با «دیگری» را بهکار میگیرد. تمام مصاحبهشوندگان سپیدهطلایی را «مادر بودن» تحسین میکنند؛ نقشهای جنسیتی خاصی در خانواده و جامعه و انکار ضمنی برابری جنسیتی وجود دارد. همجنسگرایی آشکارا بهعنوان عملی شیطانی و شرارتی نامطلوب، بیماری روانی یا در بهترین حالت رفتاری غیرطبیعی شناخته میشود. کنشگران نسل قدیم در لائوس- و نه اعضای جوانتر آن- هم دیدگاههای مشابه دارند؛ حقیقتی که نشان از تغییر جدید و محتملی در ایدئولوژی حزب برای جدا کردن خود از سپیده طلایی دارد. مصاحبهشوندگان آنل اما چنین دیدگاهی ندارند و رویکرد آنها بیشتر حامی برابری جنسیتی و کمتر همجنسگرا هراس است. الگوی مشترک تمام این سه گروه رویکرد ضداروپایی، ضدسیستمی و ضدنهادهای رسمی است. آنها به ایده «اروپای کشورها» [Europe of nations] نزدیک هستند تا «اروپای ملتها» [Europe of people] و آشکارا دولتهای یونان را به پذیرش منفعلانه وامهای اتحادیه اروپا/ صندوق بینالمللی پول متهم کرده و آن را در برخی موارد خیانت تلقی میکنند. با این حال، یک طرح اخیر نشان میدهد درحالیکه مواضع سپیده طلایی و لائوس در این مساله همچنان قوی است اما آنل به شکل نمادین با تجدید ائتلاف با سیریزا تغییر مسیر داد که از سوی تروئیکا (کمیسیون اروپایی، بانک مرکزی اروپا، صندوق بینالمللی پول) مجبور شد بسته ریاضتی سخت و جدیدی را امضا کند. الگوی مشترک دیگری که در مصاحبه با تمام این سه گروه رخ نمود انکار هر گونه ارتباط با گروهها یا احزاب بینالمللی دیگر است به استثنای لائوس و UKIP. سپیده طلایی شبکهای بسیار سازمانیافته از سازمانهای محلی و سازمانهای جوانان را حول یونان نشان میدهد و مصاحبهشوندگان بر اینترنت بهعنوان ابزار مهم ترویج ایدئولوژی حزب تاکید داشتند زیرا همانطور که تمام مصاحبهشوندگان گفتند، این حزب از تمام جریانهای اصلی رسانهای طرد شده است. بر عکس، لائوس حضوری محدود در وبسایتها دارد و حضورش در سایتهای رسمی از سوی سازمانهای جوانان شکلی داوطلبانه دارد. آنل مسلما حزبی است که از طریق اینترنت ایجاد شد و از سوی رایدهندگان جوانی که کاربرانش نیز هستند، حمایت میشود. آنل بهتازگی سازمانهای جوانان خود را تشکیل داده است.
ارسال نظر