بحران سیاسی در آلمان، قاره سبز را دچار آشوب میکند
عصر پرچالش در اتحادیه اروپا
در ۱۲ سال صدراعظمی، آنگلا مرکل توانسته بود با سرسختیهای خود در اتحادیه اروپا اعتباری کسب کند. او شاید انتقادهای زیادی به جان خریده باشد اما توانسته بود بهدلیل ایجاد سازش در داخل اتحادیه احترامی برای خود کسب کند. او در مرکز تحمیل تحریمها به روسیه قرار داشت و بهدلیل اینکه در برابر هر دو رئیسجمهور آمریکا، یعنی باراک اوباما و دونالد ترامپ ایستادگی کرده، مورد ستایش اتحادیه اروپا قرار گرفته است.روزنامه نیویورکتایمز همچنین درباره تواناییهای مرکل مینویسد: بهطور خلاصه باید گفت که رهبری مرکل برای اتحادیه اروپا واجب و ضروری است. هر نوع تضعیف وی در داخل آلمان، به بلوک اتحادیه اروپا که تلاش میکند سرپا بایستد، ضربه میزند. درد این مساله زمانی بیشتر شد که امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه سعی و تلاش میکند تا اصلاحاتی در اتحادیه اروپا بهوجود آورد. اما نکته اساسی در این مساله است که اصلاحات مدنظر مکرون بدون حمایت آلمان مقدور نیست.
به گفته برخی مکرون فرد با جسارتی است، اما تازهکار است و هنوز برخی از رهبران به وی با تردید نگاه میکنند. به همین دلیل کمتر رهبری در اروپا به وی به چشم یک رهبر اصلی نگاه میکند.مارک لئونارد، مدیر شورای اروپایی در روابط خارجی میگوید: حتی اگر مرکل در داخل تضعیف میشد، اما در بیرون از آلمان اقتدار خوبی داشت و یک سبک خوب برای ایجاد ائتلاف در خارج از کشور داشت. او میافزاید: او قابلیت خوبی داشت تا کشورها را در باب یک موضوع به اجماع برساند اما مکرون نمیتواند از عهده چنین کاری به تنهایی بربیاید.با این حال با توجه به اینکه مرکل در خانه ضعیف شده است و این امکان هم وجود دارد که تا پیش از بهار یک انتخابات دیگر در این کشور برگزار شود، اصلاحات در اتحادیه اروپا با یک تاخیر دوباره روبهرو خواهد شد.درحال حاضر، سیاست در آلمان مانند بازی پوکر است. بازیگران اصلی با استفاده از تهدید انتخابات جدید بهدنبال این هستند که در دولت ائتلافی که احتمال ضعیفی دارد شکل بگیرد، امتیاز بگیرند.
در این شرایط خبرگزاری آلمان گزارش داد به دنبال بنبست سیاسی در تشکیل دولت ائتلافی در آلمان، اکنون نقش فرانک والتر اشتاینمایر، رئیسجمهوری این کشور به منظور خروج از این بنبست پررنگتر شده و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان اکنون به اشتاینمایر نیاز دارد. در شرایط عادی صدراعظم آلمان قدرتمندترین سیاستمدار این کشور و رهبر دو فاکتو محسوب میشود اما این رئیسجمهوری آلمان است که رئیس دولت بهحساب میآید. ریاستجمهوری آلمان اگرچه عمدتا نقشی تشریفاتی دارد اما مسوولیت تضمین ادامه دموکراسی آلمان را به عهده دارد.
به این سبب فرانک والتر اشتاینمایر، رئیسجمهوری فعلی در حال حاضر نقش بسزایی در حل بنبستی که جلوی تشکیل دولت بعدی آلمان را گرفته، پیدا کرده است. نظام سیاسی آلمان طبق این اصل عمل میکند که رهبران وظیفه دارند اراده رایدهندگان را که در انتخابات ابراز میشود، عملی کنند. به همین دلیل است که اشتاینمایر روز دوشنبه به احزاب سیاسی گوشزد کرد که آنها در وهله نخست بهدنبال سازش و تشکیل ائتلافهای جدید باشند نه اینکه بهدنبال انتخاباتی جدید باشند. این در شرایطی است که در یک نظرسنجی مشخص شده است که نیمی از آلمانیها خواستار برگزاری انتخابات جدید هستند. به گزارش رویترز، یک نظرسنجی که پایگاه INSA برای روزنامه بیلد انجام داده نشان داد: ۹/ ۴۹ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی موافق برگزاری انتخابات دیگری هستند.
ارسال نظر