بخش صد و بیست و هفتم
نه «صلح آمریکایی» نه «صلح چینی»
امروز واقعیت وضعیت خلعسلاح هستهای با نقشه راه ایدهآل چین منطبق نیست، با این حال این کشور همچنان حامی تلاشهای مختلف و موجود خلعسلاح هستهای است و فعالانه در فرآیند خلعسلاح هستهای از طریق نشستهای دو و چندجانبه مشارکت داشته و این فرآیند را ترویج میکند. با این حال از همان آغاز یعنی زمانی که چین به تسلیحات هستهای دست یافت، روشن کرد که هدفش نابودی کامل و تمامعیار تسلیحات هستهای است و در عین حال، به صراحت با تهدید هستهای و باجخواهی هستهای مخالفت کرده و پیشنهاد منع جامع و نابودی کامل تسلیحات هستهای را داده است.
موضع چین در مورد خلعسلاح از دهه ۸۰ تا پایان جنگ سرد
پس از سال ۱۹۷۶، سیاست داخلی چین شروع به بازگشت به وضعیت عادی کرد و نوسازی به اولویت ملی اصلی تبدیل شد. در سال ۱۹۷۸، چین سیاست اصلاح و بازگشایی خود را شروع کرد؛ یک سال بعد، چین و آمریکا روابط دیپلماتیک رسمی برقرار کردند و تبادلات میان دو کشور بهشدت نزدیک شد. در سال ۱۹۸۲، چین و شوروی مشورتهای دائمی و پیوسته میان معاونان وزرایخارجه داشتند و کانالهایی برای دیالوگ را برقرار کردند و توسعه دادند. چین شروع به مشارکت جامع و فراگیر در گفتوگوهای بینالمللی کرد و دیپلماسی خلعسلاحش بهتدریج وارد فاز فعالانهای شد. این کشور اصلاحات مربوط به سیاستهای خلعسلاح و کنترل تسلیحات خود را انجام داد و بهتدریج انتقاد خود از طبیعت تبعیضآمیز معاهده منع اشاعه هستهای (NPT) را مورد بازنگری قرار داد و از شدت آن کاست. افزون بر این، پکن تعهد خود به «سیاست سه نه» (three-no’s policy) در مورد منع اشاعه را اعلام کرد: نه حمایت، نه تشویق و نه مشارکت در اشاعه تسلیحات هستهای. این کشور سپس جلوگیری از اشاعه هستهای را به جزء مهمی از سیاست خلعسلاح خود تبدیل کرد. در جبهه دیپلماتیک، چین فعالانه در فعالیتهای خلعسلاح بینالمللی مشارکت کرد. این کشور نمایندگانی به اولین نشست ویژه مجمع عمومی سازمان ملل (که فعالیتشان معطوف به خلعسلاح در نیویورک بود) و کنفرانس خلعسلاح در ژنو اعزام و در سال ۱۹۸۳، اولین سفیر خود را برای امور مربوط به خلعسلاح اعزام کرد.
اگرچه پیشنهاد آغازگر نبودن چین پیش از این پاسخ سردی از سوی سایر دولتهای هستهای دریافت کرد اما در سال ۱۹۷۸ در مجمععمومی سازمانملل، «هوانگ هوا» (Huang Hua)، رئیس هیات چینی و وزیرخارجه این کشور در آن زمان، یکبار دیگر به شکل یکجانبه در یک سخنرانی اعلام کرد که «در هیچ زمانی و تحت هیچ شرایطی از تسلیحات هستهای علیه کشورهای غیرهستهای استفاده نخواهیم کرد.» طی این دوران، چین بار دیگر براساس اصلی که میگفت این دو ابرقدرت باید رهبری را بهدست گیرند طرحی استوار برای فرآیند خلعسلاح ارائه داد. هوانگ ادعا کرد که «خلعسلاح باید با کاهش تسلیحات از سوی دو ابرقدرت آغاز شود. این باید یک اصل در راستای پیگیری خلعسلاح باشد و شاخص مهمی است که آیا تلاشهای خلعسلاح به راستی قرین پیشرفت شده یا خیر.» او همچنین اقدامات خاصی پیشنهاد داد که هم آمریکا و هم شوروی باید ابتدا بپذیرند، سپس با متوقف کردن مسابقه تسلیحاتی شروع کنند و در نهایت طی مراحلی اندازه زرادخانه هستهای خود را کاهش دهند. تفکر چین در مورد خلعسلاح هستهای طی این دوره از تفکرش طی مذاکرات خلعسلاح هستهای میان آمریکا و شوروی متفاوت است. پیشنهاد چین ملزم میدارد که هدف غایی خلعسلاح هستهای نابودی کامل و تمامعیار تسلیحات هستهای باشد، درحالیکه گفتوگوهای میان آمریکا و شوروی بر نحوه و چگونگی اتخاذ اولین گام به سوی این هدف متمرکز بود.
موضع دولت چین در مورد خلعسلاح پس از جنگ سرد
نظم بینالمللی تغییرات شگرفی را در عصر پسا جنگسرد به خود دیده است. خطر جنگجهانی- خواه بهواسطه تسلیحات هستهای، خواه بهواسطه درگیریهای متعارف در مقیاس وسیع- کاهش یافته است و کشورهای جهان استراتژیهای امنیتی و نظامی خود را به این ترتیب با شرایط و تحولات جدید منطبق ساختهاند. فروپاشی شوروی آنچه را که توازن سخت قدرت با شرق نامیده میشد به کلی تغییر داد. از یکسو، آمریکا و روسیه همچنان مذاکرات متناوب خلعسلاح را در مورد تسلیحات استراتژیک انجام میدهند و بهتدریج پیشرفتهایی بهدست آوردهاند؛ اما از سوی دیگر، دستیابی به هدف منع اشاعه سلاح هستهای بهتدریج دشوارتر شده است. با پیشرفت فرآیند خلعسلاح هستهای روسیه- آمریکا، چین با محیط بهشدت دشواری برای خلعسلاح و کنترل تسلیحات هستهای مواجه شده است. مسائل مربوط به کنترل تسلیحات هستهای و خلعسلاح در رقابت هستهای بینالمللی برجستهتر شده و درخواستهای زیادی از چین برای افزایش شفافیت هستهای و مشارکت در تلاشهای خلعسلاح هستهای شده است.
از نظر چین، شدت مسابقه تسلیحاتی بهطور چشمگیری کاهش یافت، آنگاه که آمریکا و روسیه موافقت کردند که اندازه زرادخانه هستهایشان را کاهش دهند. برای مثال، مسابقه تسلیحاتی در گرانیگاههای مهم در آن زمان، مانند کامبوج و افغانستان فروکش کرده است. با این حال منطقه آسیا- پاسیفیک در حوزه کنترل تسلیحات پیشرفتهای قابلملاحظهای بهدست آورده است [این نظریه البته با هستهای شدن کرهشمالی و سرازیر شدن تسلیحات آمریکایی بهسوی سئول و توکیو نقض شده و فضای منطقه بهسوی مسابقه تسلیحاتی پیش میرود]. چین و روسیه بهطور پیوسته موفق به اجرای چند کار شدهاند: کاهش تسلیحات در مناطق مرزی، استفاده از اقدامات اعتمادساز و برقراری خطوط ارتباطی اضطراری که موجب یک محیط امنیتی بیرونی مطلوب برای چین شد. برای ایجاد و حمایت از این محیط امنیتی سودمند، چین در تعاملات بینالمللیتر مشارکت کرده و تعهدات بینالمللیتری هم داده است. چهار اصل زیر موضع چین در مورد خلعسلاح هستهای در این بازه زمانی را خلاصه میکند.
ارسال نظر