بخش صد و یازدهم
نه «صلح آمریکایی» نه «صلح چینی» - ۲۸ شهریور ۹۶
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
تعداد اندکی از دانشمندان مشروعیت برخورداری از تسلیحات هستهای را زیر سوال بردهاند. این دسته از دانشمندان باور دارند که کشورهای مربوطه از جمله چین باید به سوی خلعسلاح کامل حرکت کنند. باورهای آنها عمدتا از چشمانداز ویژگیهای اخلاقی تسلیحات هستهای نشات میگیرد. برخی دانشمندان از نابودی تسلیحات هستهای پشتیبانی نمیکنند، اما چنین استدلال میکنند که افزایش امنیت ملی با این تسلیحات چیزی بیش از افسانه نیست در عوض، باور دارند که تسلیحات هستهای و امنیت ملی ارتباطی معکوس باهم دارند.
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
تعداد اندکی از دانشمندان مشروعیت برخورداری از تسلیحات هستهای را زیر سوال بردهاند. این دسته از دانشمندان باور دارند که کشورهای مربوطه از جمله چین باید به سوی خلعسلاح کامل حرکت کنند. باورهای آنها عمدتا از چشمانداز ویژگیهای اخلاقی تسلیحات هستهای نشات میگیرد. برخی دانشمندان از نابودی تسلیحات هستهای پشتیبانی نمیکنند، اما چنین استدلال میکنند که افزایش امنیت ملی با این تسلیحات چیزی بیش از افسانه نیست در عوض، باور دارند که تسلیحات هستهای و امنیت ملی ارتباطی معکوس باهم دارند. آنها باور دارند که بهدلیل تغییر و تحولات اخلاقی در جامعه بینالملل، احتمال شروع حمله هستهای از سوی یک دولت هستهای علیه قدرت هستهای دیگر تقریبا صفر است. این دانشمندان تصور میکنند که چین باید یک سیاست فعالانه کنترل تسلیحات هستهای داشته باشد. آنها مدعیاند که نهتنها چین باید همچنان آغازگر بودن در استفاده از تسلیحات هستهای را رد کند، بلکه باید بهطور یکجانبه کل زرادخانه تسلیحات هستهای خود را کنار بگذارد و به صفوف دولتهای غیرهستهای بپیوندد.
فرض ۲: کنار گذاشتن سیاست آغازگر بودن و دنبالکردن نمونه دولتهای هستهای دیگر
تعداد اندک دیگری از دانشمندان استدلال کردهاند که چین باید سیاست آغازگر نبودن را کنار بگذارد، اما دیدگاه آنها از سوی دیگر بام میافتد. مواضع این دانشمندان عموما مبتنی بر 5 فرض است: اول، اگر چین در جنگی متعارف که منافع اساسیاش مانند بقا و یکپارچگی و وحدت ملی را دربر میگیرد شکست بخورد، ابتدا مجبور به استفاده از تسلیحات هستهای خواهد شد. برای مثال، چین از بعد ابزارهای متعارف نظامی هنوز برابر با آمریکا نیست و در صورتی که ستیز نظامی بر سر تایوان اوج بگیرد، چین چارهای نخواهد داشت جز تهدید به استفاده (آغازگر بودن) از تسلیحات هستهای به منظور تضمین بازدارندگی در برابر آمریکا، بنابراین چین نباید دستان خود را ببندد. دوم، برخی فکر میکنند که چین باید به درستی حد تحمل (threshold) خود را برای استفاده از تسلیحات هستهای پیش از آغاز جنگ کاهش دهد تا مانع از وارد آوردن ضربه متعارف کشورهای دیگر علیه خود شود. بهطور خاص، اگر کشور دیگری تهدید به وارد آوردن ضربهای به اهداف اساسی چین - مانند مراکز هستهایاش- کند یا برای ممانعت از ادغام دوباره چین با تایوان دست به مداخله بزند، چین باید فعالانه از بازدارندگی هستهای خود برای محدود یا مهارکردن اقدامات نظامی متعارف طرف دیگر استفاده کند. این دانشمندان مدافع آغازگر بودن واقعی در استفاده از تسلیحات هستهای نیستند؛ اما اعلام کردهاند که چین تهدید به آغازگر بودن در استفاده از تسلیحات هستهای را مدنظر داشته باشد.
سوم، همچنین دیگرانی هم هستند که تصور میکنند که کنار گذاشتن سیاست آغازگر نبودن به چین اجازه میدهد تا بازدارندگی به معنای استراتژیک را تقویت کند. برای مثال «کیائو لیانگ» (Qiao Liang) از دانشگاه دفاع ملی، تصمیم روسیه برای کنار گذاشتن سیاست آغازگر نبودن را میستاید که به هدف استراتژیک هشدار و بازداشتن ناتو دست یافت. او همچنین بر این باور است که «رویکرد روسیه ارزش الگوبرداری، تامل و آموختن از سوی چین را دارد.» چهارم، سیاست آغازگر نبودن مانع تلاشهای آمریکا برای مهار چین نشده و به چین برای خلق یک محیط صلحآمیز و باثبات پیرامونی کمک نکرده است. در مقابل، تسلیحات هستهای همچنان در میان همسایگان چین گسترده است و چتر امنیتی آمریکا به کشورهای کوچک و متوسط اجازه گستاخی در برابر چین را داده است، از اینرو وضعیت همسایگان چین ظاهرا در حال بدتر شدن است. پنجم، در مجموع این دانشمندان استدلال میکنند که چین باید از روسیه و آمریکا بیاموزد. بنابراین آغازگر بودن در استفاده از تسلیحات هستهای را با هدف بازدارندگی در نظر بگیرد تا بتواند با آمریکا رقابت کرده و از حاکمیت و یکپارچگی سرزمینی خود دفاع کند.
این موضع دوم، در مقایسه با موضع کنار گذاشتن تسلیحات هستهای، بیشتر در میان افکار عمومی چین طنین یافته است. بخشهای خاصی از افکار عمومی چین ایده کنار گذاشتن سیاست آغازگر نبودن را تکرار کردهاند و این دیدگاه حامیانی نیز در میان ارتش آزادیبخش خلق دارد. این موضع با احساسات روزافزون ملیگرایانه در چین پیوند دارد و به نوبه خود، موجب افزایش چنین احساساتی بوده است.
ارسال نظر