نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی

در 16 اکتبر 1964، چین به‌طور موفقیت‌آمیزی اولین آزمایش تسلیحات هسته‌ای خود را با انفجار یک بمب اتمی انجام داد. در همان روز، دولت چین بیانیه‌ای صادر کرد که اعلام می‌کرد «هرگز و تحت هیچ شرایطی در استفاده از تسلیحات هسته‌ای آغازگر نخواهد بود.» متعاقب آن، چین همچنین وعده داد که «از تسلیحات هسته‌ای علیه کشورهای غیرهسته‌ای و مناطق عاری از سلاح هسته‌ای تحت هیچ شرایطی نه استفاده خواهد کرد و نه تهدید به استفاده خواهد کرد.» این تعهد از سوی چین به عدم استفاده و عدم تهدید به استفاده از تسلیحات هسته‌ای علیه کشورهای غیرهسته‌ای تحول منطقی تعهد چین به آغازگر نبودن در استفاده از تسلیحات هسته‌ای است.

چین از تمام کشورهای هسته‌ای دیگری که طبق NPT به رسمیت شناخته شده‌اند متفاوت است، زیرا این کشور اصرار دارد که هرگز، در هیچ زمانی و تحت هیچ شرایطی آغازگر استفاده از تسلیحات هسته‌ای نخواهد بود. این نشان می‌دهد که این کشور استفاده از تسلیحات هسته‌ای را برای جبران کمبود در نیروهای متعارف درنظر قرار نداده و اینکه این کشور درنظر ندارد از تسلیحات هسته‌ای در نبردهای نظامی متعارف استفاده کند. استفاده از تسلیحات هسته‌ای در جنگ‌های متعارف به‌طور اخص در اسناد رسمی دولت چین مورد اشاره قرار نگرفته است. اما سوابق بسیاری از سخنرانی‌های رهبران عالی چین طی سال‌ها، درک عمیق آنها را از تخریب غیرقابل اجتناب، غیرانسانی و تراژیکی که رخ می‌دهد - و به‌ویژه تاثیر آن تخریب بر شهروندان غیرنظامی- در صورتی که از تسلیحات هسته‌ای از سوی طرفین درگیر استفاده شود نشان داده است. بر خلاف همتایان غربی‌شان، رهبران ارشد چین اعتقاد ندارند که از تسلیحات هسته‌ای بتوان به سادگی در میادین نبرد متعارف استفاده کرد؛ در مقابل، آنها اعتقاد دارند سیاست آغازگر بودن در استفاده از تسلیحات هسته‌ای در بیشتر موارد به‌صورت عملی میسر و امکان‌پذیر نیست.

مائو چهره‌ای اصلی در توسعه تسلیحات هسته‌ای چین و ترتیب دادن جایگاه و نقشی برای آن در استراتژی امنیتی این کشور بود. دیدگاه او درمورد کاربست تسلیحات هسته‌ای مبنایی تئوریک برای سیاست آغازگر نبودن چین فراهم آورد. او یک‌بار آشکارا اعلام کرد که تسلیحات هسته‌ای «ببرهایی کاغذی» هستند. پس از آنکه ایالات‌متحده در پایان جنگ جهانی دوم دو بمب اتمی بر سر ژاپن فروریخت و زمانی که آمریکا متعاقب آن شروع به استفاده از بمب‌های اتمی به مثابه چماقی بزرگ در راستای ایجاد هژمونی جهانی خود کرد، مائو گفت: «بمب اتمی فقط یک ببر کاغذی است که مرتجعان آمریکایی برای ترساندن مردم استفاده می‌کنند. بمب اتمی ترسناک به نظر می‌رسد اما در واقع، چنین نیست.» او بعدها خاطرنشان کرد که «احمق‌ها همچنان درحال صحبت از بمب اتمی هستند اما هرگز دیگر از بمب اتمی استفاده نخواهد شد. این بمب خود را در انفجارهای بزرگ در ژاپن نابود کرد، زیرا مردم جهان درحال شورش علیه آن هستند.» درست پیش از توسعه موفقیت‌آمیز تسلیحات هسته‌ای چین، او پیش‌بینی کرد که «کشور ما ممکن است تعداد اندکی از بمب‌های اتمی را در آینده تولید کند اما قصدی برای استفاده از آنها نداریم. از آنجا که ما به‌دنبال استفاده از این تسلیحات نیستیم، چرا باید به ساختن آنها روی آوریم؟ اینها تسلیحات دفاعی ما خواهند بود. در حال حاضر، برخی قدرت‌های خاص، به‌ویژه آمریکا، از بمب اتم برای ترساندن مردم استفاده می‌کنند. مردمان اقصی نقاط دنیا مخالف کشتار با استفاده از بمب‌های اتمی هستند.»

مائو نگرشی فوق‌العاده محتاطانه درباره تسلیحات هسته‌ای داشت و هرگز حامی استفاده از آن نبود. در مصاحبه‌ای در سال 1960 مائو چنین گفت: «بمب اتمی را چگونه می‌توان به‌صورت تصادفی فرو انداخت؟ نباید آنها را به‌صورت تصادفی فرو ریزیم حتی اگر دارای این تسلیحات باشیم زیرا استفاده تصادفی جرم است.» این تفکر به نقطه آغاز سیاست آغازگر نبودن چین در استفاده از تسلیحات هسته‌ای تبدیل شد. در عین حال، رهبران ارشد چین- که مائو نماینده‌شان بود- نقش تسلیحات هسته‌ای را به‌صورت دیالکتیک درک کرده‌اند. برای مثال، وقتی مائو تئوری «ببر کاغذی» خود را توضیح می‌داد، گفت: «آنچه گفتم یک استعاره زنده است، یک ملاحظه استراتژیک و وسیله‌ای برای مردمانی که به‌دنبال لاف زدن در مورد این هستند که بمب‌های اتمی چقدر شگفت‌آور هستند و چه کسی از آنها برای ترساندن مردمان مهربان استفاده خواهد کرد.» او در برابر مخاطبان جهانی دیدگاه خود را این‌گونه تبیین کرد: «باید تصور کنیم که چه تعداد از مردمان در صورت انفجار بمب هسته‌ای تلف خواهند شد. از جمعیت 7/2 میلیاردی جهان، ممکن است یک‌سوم آنها را از دست بدهیم؛ البته اندکی بیشتر و ممکن است نیمی از این جمعیت را از دست بدهیم. این ما نیستیم بلکه آنها هستند که می‌خواهند بجنگند و وقتی بجنگند، می‌خواهند بمب اتم و بمب هیدروژنی بر سر ما بریزند. این را با یک سیاستمدار خارجی در میان نهاده‌ام. او فکر می‌کند که انسان‌ها منقرض خواهند شد اگر یک جنگ اتمی شروع شود. من- با یک حالت شدید- گفتم، نیمی از مردم تلف خواهند شد اما نیمی دیگر از آنها باقی خواهند ماند. هنوز 7/2 میلیارد انسان- یا بیشتر- در سال‌های آتی باقی مانده‌اند. ما چینی‌ها هنوز باید دولت خود را تکمیل کنیم و به صلح امیدوار باشیم. با این حال، اگر امپریالیست‌ها بر شروع درگیری اصرار داشته باشند، چاره‌ای نداریم جز جسارت و عزم برای مبارزه تا آخر پیش از آنکه دولت خود را بسازیم. اگر از جنگ واهمه داشته باشید، در صورتی که جنگ در نهایت شروع شود چه خواهید کرد؟ من ابتدا گفتم که بادهای شرقی بر بادهای غربی فائق خواهد آمد و جنگ شروع نخواهد شد و اکنون این تبیین‌ها را به وضعیت در صورت وقوع جنگ افزوده‌ام. هر دو احتمال در نظر گرفته شده‌اند.» سخنان مائو آشکارا نه تنها تحقیر او نسبت به تسلیحات هسته‌ای که تحقیر او نسبت به امپریالیست‌هایی را نشان داد که یک چماق هسته‌ای بزرگ را نشان می‌دهند و تهدید به باج‌گیری هسته‌ای می‌کنند. او تاکید کرد که در مواجهه با سیاست‌های هسته‌ای اجباری امپریالیست‌ها، چین عقب نمی‌نشیند یا از فداکاری نمی‌هراسد اما در عوض باید از شجاعت برای نبرد تا پیروزی برخوردار باشد. با این حال، مائو و دیگر رهبران چین هوشیارانه تایید کردند که بمب اتم - چنان‌که در سخنرانی سال 1958 او بیان شد- «ببرهای واقعی، ببرهای آهنین و ببرهایی هستند که می‌توانند مردم را ببلعند آنگاه که دیگران آن را دارند و شما ندارید» و این درک برای رهبران چین بسیار واقعی و دردناک بود.