جاکوب ریس موگ فرشته نجات حزب توریها خواهد شد؟
دورخیز یک اشرافزاده برای خانه شماره ۱۰
دنیای اقتصاد: ترزا می مخالفان کمی ندارد. البته منظور جبهه رقیب نیست، منظور همین مخالفان داخلی هستند که در داخل خود حزب محافظهکار حضور دارند. دوست و دشمن اذعان دارند که اوضاع توریها اصلا خوب نیست.
آنها باید از اتحادیه اروپا خارج شوند اما در انتخابات زودهنگام بازی را آنگونه که دوست داشتند نتوانستند پیش ببرند و حالا در مذاکره با اتحادیه اروپا دستشان خالیتر از قبل شده است، چراکه نتوانستند دولت حداکثری تشکیل دهند و مجبور به ائتلاف شدند. بیشتر توریها بر این باورند که هدایت بد «ترزا می» و انتخابات نابهنگامی که برگزار کرد موجب شد توریها اکثریت نسبی خود را در پارلمان از دست بدهند.
دنیای اقتصاد: ترزا می مخالفان کمی ندارد. البته منظور جبهه رقیب نیست، منظور همین مخالفان داخلی هستند که در داخل خود حزب محافظهکار حضور دارند. دوست و دشمن اذعان دارند که اوضاع توریها اصلا خوب نیست.
آنها باید از اتحادیه اروپا خارج شوند اما در انتخابات زودهنگام بازی را آنگونه که دوست داشتند نتوانستند پیش ببرند و حالا در مذاکره با اتحادیه اروپا دستشان خالیتر از قبل شده است، چراکه نتوانستند دولت حداکثری تشکیل دهند و مجبور به ائتلاف شدند. بیشتر توریها بر این باورند که هدایت بد «ترزا می» و انتخابات نابهنگامی که برگزار کرد موجب شد توریها اکثریت نسبی خود را در پارلمان از دست بدهند. مجله ویک اما میگوید فردی در این حزب وجود دارد که شاید بتواند ناجی آنها باشد.
جاکوب ریس موگ، یک محافظهکار بریتانیایی است که برخی از او بهعنوان نخستوزیر آینده بریتانیا یاد میکنند. ویک مینویسد: چگونه این امر اتفاق افتاد؟ مردی که به تفنگ دولول معروف است و دانشآموخته کالج «اتون» است و خود یکی از کاتولیکهای سرسخت که یک زن و شش بچه و یک پرستار بچه دارد تبدیل به فردی شده است که میتواند عمده افراد حاضر در حزب توریها را به اجماع برساند.
در اواسط ماه جاری میلادی در بریتانیا یک نظرسنجی برگزار شد و جاکوب ریس موگ بهعنوان فردی شایسته برای نخستوزیری بریتانیا معرفی شد. از نظر توریها او دومین فرد محبوب این حزب از قرن هجدهم به بعد به حساب میآید. موگ در این مدت توانسته است در شبکههای اجتماعی محبوبیت فراوانی برای خود کسب کند و جنبشی که به سود او راه افتاده به «Moggmentum» شهره شده است. جیمز دلینگپول از نویسندگان مجله اسپکتیتور میگوید: من در این نظرسنجی به موگ رای دادم. او فردی بسیار مودب، بااصول و هوشمند است.
از نظر این نویسنده مسائل سیاسی، موگ یک شخصیت قابل تحسین است که از ویژگیهای برجستهای در اصول محافظهکاری برخوردار است. او در این اصول به مالیات کم، ارزشمند بودن خانواده و دولت کوچک بسیار اعتقاد دارد و توانسته خود را از دامهای افکار پوپولیستی رها سازد. سم لایت در ایوینینگ استاندارد یک توصیف جالب از ریس موگ دارد و او را یک ایده خوب برای کارتونیستها میداند، زیرا بیش از حد نجیبزاده بهنظر میرسد و مردم هم به همین دلیل وی را دوست دارند.
او برای فرزندان خود اسمهای احمقانهای مانند «آنسلم» و «سیکتوس» انتخاب کرده و تاکنون نیز یکبار هم پوشک بچه خود را عوض نکرده است، زیرا این کار را وظیفه پرستار بچه میداند. او به زبان لاتین توییت میکند و نقل قولهایی هم از «سر پلهام، گرنویل وودهاز» نویسنده برجسته و فکاهینویس قرن بیستم دارد. ریس موگ بهکار پرستاری بچه اهمیت فوقالعادهای قائل است. متیو پریس در تایمز مینویسد: وقت آن رسیده تا مزخرفاتی که در مورد پرستار بچهها و دایهها گفته میشود کنار گذاشته شود. البته او مخالفانی هم دارد و مخالفان وی، او را شخصیتی غیرقابل انعطاف میدانند. کتی بالز، نویسنده مجله اسپکتیتور در بلاگ خود مینویسد: برای محافظهکاران، جاکوب ریس موگ ممکن است به مثابه شوکران باشد. او رفتار خوبی دارد اما افکار او سمی است. عقاید او درباره هر مسالهای، از جمله ازدواج دگرباشها، کاهش هزینهها و برگزیت مثل «سرهنگ بلیمپ» است.
سرهنگ بلیمپ یکی از نیروهای سرسخت بریتانیا در جنگ جهانی دوم بوده که به دلیل سختگیریهایی که داشته، شهره شده است. با این حال بالز در بلاگ خود مینویسد: بیش از اینکه بسیار غرق ماجرا شویم، بهتر است گوشزد شود که ما در ماه اوت
هستیم. او بر این باور است که این داستانهای احمقانهای است که گاهی اوقات از کنترل خارج میشود.برخی میگویند حتی اگر موگ چشم به خانه شماره 10 دوخته باشد، ممکن است سایر کاندیداها علیه این نامزد سرکش متحد شوند و اقداماتی علیه وی ترتیب دهند. جاکوب ریس موگ این موضوع را به خوبی میداند اما او گفتوگوها برای رهبری را هم خوب میداند و همین موضوع شانس او را برای ورود به خانه شماره 10 بیشتر از سایر کاندیداها میکند.
هشتگ « Moggmentum»
هشتگ موگمنتوم در بریتانیا یکی از نشانههای خواست عمومی برای نخستوزیری جاکوب ریس موگ است. در توصیف این هشتگ آمده است که طرفداران توریها از نخستوزیری موگ حمایت میکنند. او از سرسختان ایده کاهش مالیات است و این امر موجب شده تا چپها و طرفداران کوربین به وی حمله کنند. او همچنین بر این باور است که بریتانیا باید روی تنباکو، نفت و زغالسنگ سرمایهگذاری بیشتری کند. سایت بریتانیایی اکسپرس مینویسد: درحال حاضر موگ توانسته در بین جوانان حزب محبوبیت خوبی بهدست آورد. سایت سامرست هم نوشته است که موگ توانسته در یکسال گذشته در شبکههای اجتماعی هم محبوبیت خوبی بهدست آورد و این میتواند برای او یک سرمایه به حساب آید. باور طرفداران او این است که موگ بهتر از ترزا می میتواند مسائل پسابرگزیت را هدایت کند. در عین حال چنانچه موگ بهعنوان نخستوزیر انتخاب شود، رویارویی وی با رهبر چپها هیجانانگیزتر خواهد بود و شاید وی بتواند شکست ترزا می را در دوران انتخابات جبران کند.
موگ نقشه راه را تغییر میدهد
در روز انتخابات با نظرسنجی اشتون کرافت مشخص شد جامعه بریتانیا نه براساس طبقه و منطقه، بلکه براساس سن به دو شق تقسیم شده است. گروه سنی 45تا54 تقریبا بهطور مساوی بین دو حزب اصلی تقسیم شده بود: کسانی که در این دامنه، سن بالاتری داشتند در روز انتخابات به حزب محافظهکار رای دادند و جوانترهای این دامنه به حزب کارگر. در بین افراد 18 تا 24 سال نیز تنها 18 درصد به توریها رای دادند، درحالی که حزب کارگر بریتانیا از حمایت 67 درصدی جوانان برخوردار شده بود. در بین 24 تا 35 سالهها هم این رقم برای توریها به 22 درصد رسیده بود. همچنین در روز انتخابات مشخص شد که حزب حاکم در بریتانیا حمایت جوانان را در این کشور از دست داده و جرمی کوربین توانسته است بیشترین یارگیری را از بین این گروه سنی داشته باشد. پال گودمن در اسپکتیتور مینویسد: جوانان اصلا در مورد سوسیالیسم هیچ حضور ذهنی ندارند و نمیدانند که چرا هرگز موفق نبوده است، برای همین این وظیفه توریهاست تا نقشه راه جدیدی ترسیم کنند. یکبار دیوید کامرون چنین کرد و با برنامه «آموزش برای پیروزی» توانست شکست سنگینی را به حزب کارگر وارد کند. در این مورد هم توریها باید جوانان را به سمت خود جلب کنند.
پال گودمن ادامه میدهد: بخش جداییناپذیری از موفقیت کوچک کردن دولت است. توریها در دوران مدرن مدام در تله بزرگ کردن دولت افتادهاند و این نه تنها برای آزادی فردی خطرناک است بلکه به انسجام اجتماعی هم آسیب میرساند. با یک نگاه به کشور مورد علاقه کوربین یعنی ونزوئلا، متوجه یک هرج و مرج عظیم میشویم. بزرگ کردن دولت هیچ نتیجهای جز مصیبتهای اجتماعی و سیاسی ندارد. محافظهکاران همواره بیشتر از سوسیالیستها به دولت کوچکتر باور داشتهاند. ترزا می هم پیشتر گفته بود که دولت باید کوچک، قوی و راهبردی باشد اما هرگز این گفتهها پیگیری نشد و این به آن معنا است که همگان معتقد به کوچک شدن دولت هستند اما همواره این امر نادیده گرفته میشود. برخی بر این باورند که بخشی از این نادیده گرفته شدن بهخاطر مسائل انتخاباتی است اما این نکته هم باید در نظر گرفته شود که تفاوت توریها با حزب کارگر در «اندازه دولت» است. با این حال موانع دیگری هم در این راه وجود دارد.
سرمایهداری دیگر مثل 25 سال گذشته حقوق خوبی پرداخت نمیکند و امنیت را برای یقه آبیها و یقه سفیدها فراهم نمیکند. از اینرو رایدهندگان انتظار دارند دولت قدم به قدم عقب برود و برای حمایت از کارگران بیشتر دست به جیب شود. مدارس را راسا بهبود ببخشد و جوانان را خود آماده ورود به بازار کار کند. برای کارگران خانه فراهم کند و تامین زیرساختهای حملونقلی و دیجیتالی را خود بهعهده بگیرد. ترزا می در این مدت نتوانست این مسائل را کنترل کند و حتی او جمله «کارهای خوبی که دولت میتواند انجام دهد» را مورد ستایش قرار داد. این درست نقطه تفاوت «می» با «موگ» است. او نیز مانند کامرون رویای اجتماع بزرگ را دارد که نقش بخش مستقل را بیش از پیش افزایش خواهد داد. تکیه کلام اصلی موگ همواره در شبکههای اجتماعی «دولت کوچکتر» بوده و او میتواند مدلی موفق از دولت کوچکتر را احیا کند.
ارسال نظر