بخش چهل و نهم
نه «صلح آمریکایی» نه«صلح چینی» - ۱۵ تیر ۹۶
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
این نظر وجود دارد که مساله تایوان میتواند به عامل اصلی نزاع و درگیری در غرب پاسیفیک میان آمریکا و چین تبدیل شود. دو طرف باید اقدامات اعتمادساز انجام دهند تا از برخوردها و اصطکاکهای نظامی در آینده بپرهیزند. اگرچه پیشنهادهایی ازسوی آمریکا داده شده اما بهدلیل یکجانبهنگری عمدتا از سوی چین رد شده است.
بنابراین، یک نسخه کمینهگرایانه [مینیمالیستی] از ترتیبات مربوط به توازن قدرت باثبات با نیمنگاهی به تایوان، شامل اقدامات اعتمادسازی (CBM) میشود که بر مبادله ضمنی «تعهد بدون استقلال» (no-independence pledge) از سوی واشنگتن برای تعهد عدم استفاده از زور ازسوی پکن در چارچوب حرکت بزرگتر بهسوی «وضعیت قوای متقابل بازدارنده» و تصویب اقدامات گستردهتر اعتمادساز و سازوکارهای مدیریت بحران (CMMs) مبتنی است.
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
این نظر وجود دارد که مساله تایوان میتواند به عامل اصلی نزاع و درگیری در غرب پاسیفیک میان آمریکا و چین تبدیل شود. دو طرف باید اقدامات اعتمادساز انجام دهند تا از برخوردها و اصطکاکهای نظامی در آینده بپرهیزند. اگرچه پیشنهادهایی ازسوی آمریکا داده شده اما بهدلیل یکجانبهنگری عمدتا از سوی چین رد شده است.
بنابراین، یک نسخه کمینهگرایانه [مینیمالیستی] از ترتیبات مربوط به توازن قدرت باثبات با نیمنگاهی به تایوان، شامل اقدامات اعتمادسازی (CBM) میشود که بر مبادله ضمنی «تعهد بدون استقلال» (no-independence pledge) از سوی واشنگتن برای تعهد عدم استفاده از زور ازسوی پکن در چارچوب حرکت بزرگتر بهسوی «وضعیت قوای متقابل بازدارنده» و تصویب اقدامات گستردهتر اعتمادساز و سازوکارهای مدیریت بحران (CMMs) مبتنی است. در واقع، چنین تعهداتی با توجه به تایوان احتمالا پیششرطهای لازم برای حرکت بهسوی چنین وضعیت قوایی به دست میدهد.
محیط محدود غیرنظامی و مشترکا توسعهیافته دریاهای چین جنوبی و شرقی
در سالهای اخیر، مناقشات حاکمیتی در حال افزایش درخصوص ادعاهای سرزمینی- دریایی بلندمدت میان چین و برخی از همسایگانش، از جمله متحدان آمریکا، بهطور قابلتوجهی اهمیت این مساله را در روابط امنیتی کلی چین- آمریکا و بهعنوان عاملی در ثبات بلندمدت آسیا افزایش داده است. امروز، تعداد روزافزونی از ناظران، از جمله برخی در دولت آمریکا یا نزدیک به آن، تلاشهای قاطعانهتر پکن برای پیشبرد این ادعاها و واکنش آمریکا را مملو از «معانی وسیع استراتژیک» مینگرند. برای چنین افرادی، اقدامات چین شاخصی از توانایی این کشور برای به چالش کشیدن قوانین بینالملل، اعمال کنترل بر بخشهای وسیعی از غرب پاسیفیک و تضعیف آمریکا و در نهایت فشار به ایالاتمتحده برای خروج از منطقه تبدیل شده است. از این رو، در این نگاه، رفتار چینیها به آزمونی برای قدرت و اعتبار آمریکا در آسیا بهویژه در چشمان آن دسته از متحدانی که درگیر این مناقشات با چین هستند- یعنی ژاپن و فیلیپین- تبدیل شده است.
اگرچه تمام ناظران (و متحدان) آمریکا اهمیت استراتژیک به این مناقشات سرزمینی نمیدهند اما واشنگتن آشکارا و به شدت - شاید به میزانی قابلتوجه- در آنها مداخله داشته آن هم با اشاره به اینکه این کشور نقش امنیتی منحصربهفرد و مهمی در جلوگیری از اجبار، تجاوز و نقض ادعایی حقوق بینالملل از سوی چین و سایر طرفهای منازعه ایفا میکند. چین هم به نوبه خود آنچه را که مداخله آمریکا در مناقشات سرزمینی محلی/ منطقهای مینامد با این ادعا رد میکند که اقدامات آمریکا در تحریف این مناقشات، نظامی کردن منطقه از طریق افزایش حضور کشتیهای نظامی خود و ترغیب مستقیم یا غیرمستقیم دیگر طرفهای منازعه به مشارکت در فعالیتهای تحریکبرانگیز، بررسی و حلوفصل آنها را دشوارتر کرده است. در واکنش به این تحریکات، پکن در سالهای اخیر تا حدودی توانمندی و حضور خود را در مناطق مورد مناقشه در دریاهای چین جنوبی و شرقی افزایش داده است.
ارسال نظر