حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش قبل به نحوه حضور داعش در تونس پرداخته شد. همچنین اشاره شد که پیوندهای عمیقی میان داعش در لیبی و مصر با داعش در تونس وجود دارد. اگرچه جهادیون تونسی نیز پیوند تاریخی با القاعده داشتند اما آنها که به داعش پیوستند به جایگاه و مقام‌های بالاتری رسیدند.

حملات تروریستی و پیوندها با لیبی

داعش بر خلاف حملات کوچک‌تر خود به زیرساخت‌های امنیتی تونس به‌خاطر حملات خاص و در مقیاس بزرگ خود در این کشور نیز دارای شهرت است که هدف آن نابودی صنعت توریسم تونس و در نتیجه به ورشکستگی کشاندن اقتصاد این کشور است. مورد اول در 15 مارس 2015 رخ داد آنگاه که عوامل داعش یعنی «یاسین لبیدی» و «جابر خاشناوی» به موزه ملی «باردو» در تونس حمله کرده و 20 توریست و 2 تونسی را کشته و 50 نفر دیگر را زخمی کردند. مورد دوم در 26 ژوئن 2015 رخ داد آنگاه که عامل تنهای داعش یعنی «سیف‌الدین رزگوی یعقوبی» شروع به تیراندازی در هتل ساحلی «ریو امپریال مرحبا» کرد که 38 نفر را در آن ساحل کشته و 39 نفر دیگر را زخمی کرد. هر دوی این حملات بزرگ با زیرساخت‌های داعش در لیبی - و به‌طور اخص شهر صبراته- ارتباط داشت که حدود 62 مایلی مرز شرقی تونس است. اگرچه درست است که مبارزان خارجی تونسی از زمان آغاز طغیان علیه قذافی در سال 2011 به لیبی روی آوردند - آنگاه که داعش در میانه بهار و پاییز 2014 به شیوه‌ای ملموس‌تر در لیبی پایگاهی یافت- اما زیرساخت صادرات تروریسم به تونس [پس از مدتی] پیچیده‌تر شده و رسمیت یافت. پیش از آن، بیشتر تونسی‌هایی که به لیبی می‌رفتند درگیر فعالیت‌های تسهیل‌سازی و لجستیکی برای جهاد در سوریه و عمدتا درگیر تامین شرایط آموزش برای تونسی‌ها و سایر مبارزان خارجی بودند که به سوریه می‌رفتند. آنها همچنین در قاچاق سلاح در آنجا نیز کمک می‌کردند. اگرچه رهبران تونسی و سربازان پیاده بی‌تردید در عملیات داعش در درنه، بنغازی و سرت مشارکت داشتند اما بیشتر «تونسی‌های احتمالی» شبکه فعالیت‌های خود مستقر در سرت و تا حدی کمتر در زواره - لیبی- را داشتند که هر دو نزدیک به مرز تونس بودند. آنها که مشارکت داشتند شامل چند گروه بودند: تونسی‌هایی که با جبهه داعش در لیبی (کتائب البتار) از سوریه بازگشته بودند؛ تونسی‌هایی که از پیش در لیبی بودند، تصمیم گرفتند که بیعت خود را از انصار الشریعه به سوی داعش تغییر دهند و مبارزان خارجی تونسی که تازه واردانی در لیبی بودند.

با توجه به این گروه آخری، اولین درخواست عمومی از سوی داعش برای تونسی‌ها جهت پیوستن به لیبی در 7 آوریل 2015 رخ داد. در ویدئویی منتشر شده از سوی «ولایت طرابلس»، ابو یحیا التونسی از تونسی‌ها خواست تا به داعش لیبی ملحق شده تا «آموزش» و «معرفت» بیابند تا هنگام بازگشت به تونس بتوانند احکام داعش را در آنجا برقرار و توسعه دهند. چنین طرح‌هایی از طریق مشاوران رهبران تونسی داعش در صبراته به‌طور اخص «معز الفزانی»، «نورالدین شوشان»، «مفتاح مانیطه»، «عادل الغندری» و «شکری عبدالکاوی» اندیشیده می‌شد. دو نفر اول همچنین نقش مهمی به‌عنوان ناظران و برنامه‌ریزان حملات باردو و سوس داشتند.

تسخیر ناکام «بن قردان»

در اوایل مارس 2016، «دولت اسلامی» تلاش کرد تا شهر مرزی میان بن‌قردان و برخی روستاهای کوچک‌تر در مناطق پیرامون را تسخیر کند. هدف توسعه بازوی داعش در سراسر مرز لیبی- تونس بود تا همچون عراق و سوریه بتواند مرز دیگری را از میان بردارد. به گفته «ناجی الزیری»، روزنامه‌نگار محلی در تونس، طرح ریزی برای این تسخیر و تصرف تقریبا از اواخر دسامبر 2015 شروع شد و تصور بر این است که این طرح‌ریزی در خانه الغندری در صبراته انجام گرفته است. مانیطه اولین رهبر ولایت‌ها بود، عبدالکاوی قاضی شرع و الغندی وزیر خزانه‌داری بودند. داعش - همچون روش مشابه خود در عراق و سوریه - تلاش کرد تا با قبایل محلی درآمیزد و با خانواده‌های آنها مراسم ازدواج برگزار کند. به لحاظ اقتصادی، این وضعیت تا حد زیادی به کارهای قاچاقی قوی میان این دو مرز متکی بود. شوشان و فزانی در لیبی ماندند تا به‌عنوان ناظر بر تحولات تونس، انجام فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی و حمله به داخل این کشور به فعالیت ادامه دهند. در روز حمله، 7 مارس، داعش هسته‌های خفته را فعال کرد در حالی که دیگر هسته‌ها از مرز لیبی عبور کرده و شروع به انجام حمله به ژاندارمری‌ها و پادگان‌های ارتش در بن‌قردان کردند. یک گروه داعشی هم در بلندگو خبر حمله را به اطلاع ساکنان محلی می‌رساند. به گفته شاهدان محلی، داعش می‌گفت: «نگران نباشید. ما دولت اسلامی هستیم. ما اینجاییم تا از شما در برابر دولت‌های کفر حمایت کنیم.» افزون بر این، مبارزان داعش یک پست ایست و بازرسی ایجاد کردند و شروع به سوال و جواب از ماشین‌های عبوری کردند و کارت شناسایی افراد را نیز کنترل می‌کردند. در یکی از این ایست و بازرسی‌ها، داعش یکی از مقام‌های گمرکی را کشت. اگرچه در مورد این طرح بسیار اندیشیده شده و سازماندهی شده بود اما شکست خورد زیرا مردم محلی و بومیان در برابر داعش برخاستند. مقاومت آنها همچنین فضا و مشروعیت بیشتری به ارتش تونس برای کشتن و بیرون راندن و تاراندن بازمانده‌های داعش از این شهر را داد. ساکنان همچنین شروع به پرتاب سنگ به سوی مبارزان داعش کردند. این «شوکی» برای داعش بود زیرا بن‌قردان برای تعدادی از مبارزان خارجی که به داعش پیوسته بودند و در گذشته نیز به سلف این گروه پیوسته بودند بدنام بود و شهرت خوبی نداشت. ابومصعب الزرقاوی حتی یک‌بار گفته بود «اگر بن‌قردان نزدیک فلوجه قرار گرفته بود، عراق را آزاد می‌کردیم.» اما تسخیر ناکام بن‌قردان هم اسباب تعجب بود و هم موجب سرخوردگی و نگرانی زیرا باعث شد بعدها شبکه داعش در تونس و فرماندهی و نظام لجستیکی‌اش در لیبی بی‌اعتبار شوند. پس از آن، مانطیه و شوشان جان خود را از دست دادند، عبدالکاوی و فزانی دستگیر و الغندری هم فراری شد.

نتیجه

تونس در چهار راه «دولت اسلامی» بوده است. داعش نه‌تنها علیه زیرساخت‌های امنیتی تونس دست به عملیات زد و حملات تروریستی نیز علیه توریست‌های خارجی در تونس انجام داد تا اقتصاد این کشور را فلج کند، بلکه به‌دنبال استیلا بر تونس و اعمال حاکمیت سرزمینی در این کشور نیز بوده است. اگرچه تونس توانمندی داعش برای انجام عملیات تروریستی را تا حد زیادی بی‌اعتبار کرد و تلاش این گروه برای اعمال حاکمیت بر بن‌قردان را ناکام گذاشت اما نکته در این است که نباید تهدید داعش را فراموش کند زیرا این گروه از قدرت سازگاری و تطبیق با شرایط برخوردار است. افزون بر این، هنوز بسیاری از تونسی‌ها در صفوف داعش در لیبی هستند. اگرچه نیروهای این گروه پراکنده شده‌انداما امید دارند تا بار دیگر به تونس بازگردند.