آمریکا برای اولین بار از بزرگترین بمب غیرهستهای خود استفاده کرد
قدرتنمایی ترامپ
دنیای اقتصاد: وزارت دفاع افغانستان اعلام کرد ایالاتمتحده آمریکا بزرگترین بمب غیرهستهای خود را روز پنجشنبه در شرق افغانستان - ولایت ننگرهار- روی تونلهای داعش در این کشور فرو ریخت. به گزارش سیانان، بمب GBU-۴۳/ B که به «مادر تمام بمبها» (MOAB) مشهور است و نیرومندترین بمب غیرهستهای ایالاتمتحده محسوب میشود، سه تونل زیرزمینی و سلاحها و ذخایر نظامی داعش را نابود کرد. سیانان به نقل از وزارت دفاع آمریکا مینویسد که این حمله هیچ تلفات غیرنظامی نداشته است. سخنگوی نیروی هوایی آمریکا گفت بمب مذکور بزرگترین بمبی است که آمریکا تاکنون در جنگها از آن استفاده کرده و از یک هواپیمای ترابری MC۱۳۰ بر فراز تونلهای داعش رها شده است.
دنیای اقتصاد: وزارت دفاع افغانستان اعلام کرد ایالاتمتحده آمریکا بزرگترین بمب غیرهستهای خود را روز پنجشنبه در شرق افغانستان - ولایت ننگرهار- روی تونلهای داعش در این کشور فرو ریخت. به گزارش سیانان، بمب GBU-۴۳/ B که به «مادر تمام بمبها» (MOAB) مشهور است و نیرومندترین بمب غیرهستهای ایالاتمتحده محسوب میشود، سه تونل زیرزمینی و سلاحها و ذخایر نظامی داعش را نابود کرد. سیانان به نقل از وزارت دفاع آمریکا مینویسد که این حمله هیچ تلفات غیرنظامی نداشته است. سخنگوی نیروی هوایی آمریکا گفت بمب مذکور بزرگترین بمبی است که آمریکا تاکنون در جنگها از آن استفاده کرده و از یک هواپیمای ترابری MC۱۳۰ بر فراز تونلهای داعش رها شده است. سیانان مینویسد: «این بمب ۳۰ فوتی که ۲۱۶۰۰ پوند (۰۱ تن) وزن داشت اولین بار است که مورد استفاده قرار میگیرد.» روسیه در رقابت تسلیحاتی با آمریکاییها، بمبی ساخت به نام «پدر همه بمبها» یا «FOAB» که گفته میشود ۴ برابر از نمونه آمریکایی قویتر است.
مقامهای آمریکایی و افغان میگویند داعش طی سالهای اخیر کوشیده تا مجموعهای از غارها و تونلها را در درون افغانستان حفر کند تا هم بهعنوان پناهگاهی برای نیروهای این گروه مورد استفاده قرار گیرد و هم بهعنوان انبار تسلیحاتی این گروه مورد استفاده قرار گیرد. حمله اخیر به افغانستان سومین حمله از این دست طی کمتر از ۳ ماهی است که ترامپ وارد کاخ سفید شده است. اولین حمله به یمن بود؛ دومین حمله به سوریه به بهانه استفاده از تسلیحات شیمیایی بود و سومین حمله هم به افغانستان صورت گرفت. برخی کارشناسان، کرهشمالی را احتمالا چهارمین هدف میدانند. «حمدالله محب»، سفیر افغانستان در آمریکا میگوید طی هفتههای اخیر نبرد داخلی در افغانستان تشدید شده بود و این حمله پس از چند هفته تشدید درگیری در افغانستان صورت گرفته است؛ درگیریهایی که عمدتا میان نیروهای داعش و طالبان با نیروهای دولتی افغانستان و سپس درگیری مستقیم داعش و طالبان بر سر کسب حوزه نفوذ صورت گرفته است. سیانان معتقد است نیروهای آمریکایی و افغان بهدلیل مینگذاریهای گسترده داعش توان پیشروی نداشتهاند و این حمله آمریکا میتواند زمینه پیشروی نیروها را دوباره فراهم کند.
جان نیکلسون، فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان، گفت بهدلیل خساراتی که اخیرا به داعش بهویژه گروه خراسان وارد شده آنها به ساخت بمبهای کنار جادهای و نیز ایجاد تاسیسات و حفر تونلهای محکم برای ارتقای سطح دفاعی خود در افغانستان پرداختهاند. بمب GBU۴۳ در سال ۲۰۰۳-۲۰۰۲ در پی حمله آمریکا به عراق مراحل پایانی آزمایش و ارتقای خود را پشتسر گذاشت و ارتش آمریکا آخرین آزمایش خود روی این بمب بسیار نیرومند را سال ۲۰۰۳ انجام داد. سیانان به نقل از مقامهای نظامی آمریکا مینویسد که قرار بود این بمب در روزهای آزمایش بهعنوان ابزاری برای «عملیات روانی» استفاده شود.
هدف، داعش است
مواضع داعش که از سوی این بمب عظیم هدف قرار گرفت در منطقه «آشین» در ولایت ننگرهار قرار دارد. گفته میشود در این ولایت ۶۰۰ تا ۸۰۰ جنگجوی داعش وجود دارد. منابع محلی میگویند بیش از ۳هزار خانواده از زمان استقرار داعش در این ولایت از آنجا گریخته اند. یکی از شهروندان این منطقه که بهدلیل ترس از انتقام داعش هویت خود را پنهان ساخته بود به سیانان میگوید دیگر هیچ غیرنظامیای در این منطقه وجود ندارد. این منطقه که هم مرز با پاکستان است دارای کوهها و غارهای فراوانی است که بهترین مکان برای اختفای داعش و تونلهای دفاعی این گروه است. اگرچه هدف قرار دادن این گروه در داخل این تونلها دشوار است اما سیانان مینویسد ۳۶ داعشی کشته شدند. این حمله را برخی هشداری به پاکستان دانستهاندتا مراقبت بیشتری از مرزهای خود به عمل آورد. اگرچه برخی مقامهای افغان اعلام کردهاندکه هیچ اطلاعی از پیش در مورد این حمله نداشتهانداما برخی مقامهای وزارت دفاع میگویند این حمله «با هماهنگی» نیروهای نظامی افغان رخ داد.
اگرچه تحولات سوریه و کرهشمالی باعث شده بود وضعیت افغانستان تقریبا به فراموشی سپرده شود اما حمله آمریکا بار دیگر افغانستان و وضعیت این کشور را بر سر زبانها انداخت. پیتر برگن، تحلیلگر امنیتی سیانان میگوید: «جنگ در افغانستان به نقطه فراموشی رسیده بود و متحدان آمریکا نیز پس از سقوط طالبان چندان توجهی به این کشور نداشتند. او میگوید طالبان یکسوم افغانستان را در کنترل دارد یا برای کنترل آن مبارزه میکند. این یعنی ۱۰ میلیون نفر زیر لوای طالبان زندگی میکنند و این رقم بسیار بیش از جمعیتی بود که در دوران اوج قدرت داعش در عراق و افغانستان زیر لوای این گروه زیست میکردند.
برخی معتقدند عملیاتهای نظامی هدفمند، گذرا و بدون هزینه آمریکا نگرش انزواگرایانهای که ترامپ به آن دامن زده بود را زایل کرده است. سیانان مینویسد ترامپ روزگاری حمله به افغانستان را اشتباه نامیده بود اما اکنون در تغییر نگرشی آشکار اعلام کرده «همواره حامی مشارکت نظامی آمریکا در این کشور بوده است.» برخی این رویکرد را نشانه تغییر در سیاست خارجی آمریکا نسبت به دوره اوباما دانستهاند و از آن با عنوان «سیاست خارجی ترامپ» نام میبرند.
رسوخ داعش به افغانستان
با توجه به اینکه داعش در عراق و سوریه زیر فشار شدید قرار گرفته است، نیروهای این گروه بهدنبال دست و پا کردن پایگاه جدیدی برای خود هستند. به همین دلیل، زیرشاخه داعش در افغانستان یعنی «ولایت خراسان» فعال شده است. داعش طی یکی دو سال اخیر مسوولیت چند حمله انتحاری در افغانستان را پذیرفته است. داعش ابتدا در سال ۲۰۱۵ در شرق افغانستان ظاهر شد و به سرعت توانست پایگاه و مناطقی برای خود دست و پا کند زیرا نیروهای طالبان دچار شکاف شده و جوانان افغان نیز بهدلیل سالها جنگ داخلی از انگیزه لازم برای پیوستن به این گروه برخوردار بودند.
برخی بر این باورند که بهدلیل رویکردهای خشن داعش، پیوند میان نیروهای داعش در عراق و سوریه با زیرشاخهاش در افغانستان چندان قوی نبود. به همین دلیل، این دیدگاه وجود دارد که مبارزان افغانی داعش در واقع افرادی هستند که در پاکستان بوده و در این کشور آموزش دیدهاند. آنها در اصل، زیرشاخه پاکستانی داعش به شمار میآیند. صرفنظر از صحت و سقم این دیدگاه، حقیقت این است که پس از مرگ ملاعمر شکاف در طالبان بهجایی رسید که گروههای دیگری از دل طالبان زاده شد و در این راستا، برخی فرصت را برای پیوستن به داعش غنیمت شمردند.
به دلیل فقدان شغل و بیکاری گسترده در افغانستان، «پول» یکی از انگیزههای لازم برای پیوستن به داعش است. اکنون مبارزان سرسخت داعش و هستههای این گروه در افغانستان در حال عضوگیری هستند درست به همان شکل که در عراق به عضوگیری میپردازند. وقتی سربازان یا شبهنظامیان سابق که دارای تجربه نظامی هستند به این گروه میپیوندند بر ظرفیت داعش میافزایند. داعش در ضمن حملات خود در افغانستان «بذر» خشونتهای فرقهگرایانه را نیز میکارد. این استراتژی به آنها اجازه میدهد تا از هرج و مرج بهرهبرداری کنند و خلأ قدرت را به نفع خود پرکنند. تحلیلگران بر این باورند که اگرچه روابط حسنهای میان داعش با طالبان وجود ندارد اما هر دو دشمنان مشترکی دارند: شیعیان و نیروهای دولتی افغانی و غربی. سیانان معتقد است داعش غیر از عراق و سوریه در ۲۹ کشور دیگر نیز دست به حمله زده است. با هر حمله، اجتماعات سرخورده و ناراضی مسلمان انگیزه لازم برای پیوستن به این گروه را مییابند.
داعش در افغانستان به دو «نیمه» تقسیم میشود: نیمهای روی زمین که با دشمنان خود میجنگند و نیمهای در زیرزمین و در تونلها، غارها و مخفیگاهها که بهعنوان نیروی ذخیره عمل میکنند. براساس ارزیابیهای آمریکا، ۶۰۰ تا ۸۰۰ مبارز داعشی در ننگرهار حضور دارند. اما تعداد نیروهای زیرزمینی این گروه معلوم نیست. گاردین مینویسد: «با افزایش خسارات داعش خراسان (ISIS-K)، آنها به استفاده از بمبهای دستساز، کناره جادهای، مینگذاری، پناه بردن به تونلها و پناهگاهها روی آوردهاند.» حمله عظیم غیرهستهای به تونلهای داعش در افغانستان نشان میدهد که «نقطههای فراموششده» در سیاست آمریکا بار دیگر در حال به سطح آمدن است. افغانستان و داعش در این کشور یکی از این نقطهها است. مقامهای آمریکایی میگویند داعش در اولویت اول سیاست آمریکاست و «ما این تهدید را بسیار جدی میگیریم.» اگر حملات آمریکا به افغانستان علیه داعش ادامه داشته باشد، نشان میدهد که داعش افغانستان را نیز حوزهای خطرناک برای خود میبیند و احتمالا یا بهدنبال دست و پا کردن منطقه دیگری برخواهد آمد یا افغانستان را به عراق و سوریهای دیگر تبدیل خواهد کرد، چرا که استراتژی این گروه برای عقبنشینی بالا بردن هزینههای دولت میزبان و کشورهای غربی و بر جا گذاشتن «زمین سوخته» است.
ارسال نظر