حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش قبل گفته شد که داعش کودکان را براساس یک تقسیم‌بندی آموزش می‌دهد. کودکان زیر 6 سال در مهدکودک درس می‌خوانند. بچه‌ها، یونیفورم بر تن نمی‌کنند اما لباس‌هایشان باید با قوانین «دولت اسلامی» منطبق باشد. دانش‌آموزان دختر باید از همان کلاس اول موهای خود را بپوشانند. موضوعاتی مانند نقاشی، موسیقی، ملی‌گرایی، تاریخ، فلسفه و مطالعات اجتماعی همگی حذف شدند. در عوض، به جای تمام این دروس، آموزش حفظ قرآن، توحید، فقه، نماز، عقاید، حدیث و سنت پیامبر آموزش داده می‌شود. در این مدارس همچنین نحوه استفاده از انواع سلاح‌ها نیز به آنها یاد داده می‌شود.

اجبار

اجبار مستقیم برای پیوستن به «دولت اسلامی» به‌طور کلی از طریق ربایش رخ می‌دهد و به خوبی مستند هم شده است. برای مثال، در 11 می‌2015 سربازان داعش که مسوول عضوگیری بودند وارد دبیرستان‌های مختلف در منطقه «حی التمیم» در شرق موصل شدند و به اجبار آنها را به عضویت «دولت اسلامی» در آوردند و کودکان هیچ حقی برای مخالفت نداشتند. همچنین از سوی رسانه‌های محلی هم تایید شد که این گروه مبادرت به تاسیس اردوگاه‌های نظامی برای کودکان در تلعفر (عراق) و رقه (سوریه) کرده است. در 14 می‌2015، 15 نفر از مبارزان داعش که گم شده بودند یا پیش‌تر از میادین نبرد عقب نشینی کرده بودند از سوی کودک سربازان در منطقه «حمدانیه» در دشت نینوا اعدام شدند. در ژوئن 2015، دفتر نمایندگی سازمان ملل در عراق همراه با دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل (UNAMI/ OHCHR) تخمین زد که داعش حدود 800 تا 900 کودک در فاصله سنی 9 تا 15 سال را از مناطق مختلف موصل ربوده است. داعش مبادرت به نام‌نویسی از کودکان در فاصله سنی 5 تا 10 سال در اردوگاه‌های آموزشی مذهبی می‌کرد؛ در حالی که کودکان در فاصله 10 تا 15 سال وارد اردوگاه‌های نظامی می‌شدند و آموزش‌های نظامی می‌دیدند. رسانه‌های محلی گزارش دادند کودکانی که دستورات داعش را نمی‌پذیرفتند یا تمرد می‌کردند شلاق می‌خوردند، شکنجه می‌شدند و مورد تجاوز قرار می‌گرفتند. افزون بر این، UNAMI/ OHCHR گزارش داد که در برخی موارد، خانواده‌ها در الانبار از سوی قبایل محلی مجبور می‌شدند تا کودکان خود را به عضویت داعش در آورند. خانواده‌هایی که امتناع می‌کردند، فرزندانشان از سوی داعش ربوده می‌شد و ادعا می‌کردند که آنها موظف به شرکت در جهاد هستند. داعش همچنین در اجبار غیرمستقیم و سیستماتیک هم مشارکت دارد آنجا که مردم، به‌ویژه خانواده‌ها، از ترس تحت فشار روانی برای پیوستن به این گروه قرار می‌گیرند. داعش همچنان به مجازات و کشتن افرادی ادامه می‌دهد که از قواعد رفتاری این گروه تخطی می‌ورزند یا میلی به تبعیت از آن ندارند یا با ایدئولوژی این گروه مخالفت می‌ورزند. برای مثال، در 5 ژانویه 2015، اعضای داعش یک مراسم عروسی را در شمال موصل به‌دلیل خودروهای تزئین شده و صدای بلند موسیقی متوقف کردند. وقتی مخالفت‌هایی با این کار در میان حاضران در عروسی صورت گرفت، داعشی‌ها همه را به گلوله بستند و در این میان عروس و داماد هم کشته شده و بسیاری هم زخمی شدند. داعش به‌طور منظم هر گروهی که «غیر» یا «دیگری» به حساب آید را تحت تعقیب قرار می‌دهد و به همین ترتیب اعضای اجتماعات مختلف قومی و مذهبی و مرتبطان به آنها هم متحمل آسیب‌هایی از این گروه شده‌اند مثلا در معرض اعدام و کشتارهای هدفمند، ربایش، تجاوز و دیگر اشکال خشونت جنسی (به‌ویژه زنان و کودکان) قرار می‌گیرند.

همکاری

در حالی که به‌طور گسترده اجبار برای پیوستن کودکان به این گروه مورد استفاده قرار می‌گیرد، در متن «خلافت» اما کودکان در یک بازه زمانی طولانی تر در معرض «افراط‌گرایی» قرار می‌گیرند. به این ترتیب، همکاری از طریق طیف مختلفی از ابزارها روش دیگری از عضوگیری است.

شرایط

پرداخت حقوق از سوی گروه‌های مسلح در گذشته به‌عنوان روشی موثر برای به عضویت در آوردن کودکان بوده است و این مساله در مورد کودکان در «دیار خلافت» مصداق دارد. درآمدهای نسبتا بالای پرداختی از سوی داعش انگیزه ای برای کودکان و والدین آنها در شرایط دشوار اقتصادی در کشورهای جنگ زده عراق و سوریه برای اعزام کودکان است.

ایدئولوژی

مبارزه با یک ایدئولوژی دلیل مهم دیگری است که کودکان در «دولت اسلامی» نام نویسی می‌کنند. طی اوایل نوجوانی، تاثیر ایدئولوژی در میان جوانانی که به‌دنبال شکل دادن هویت و شخصیت خود هستند بسیار قوی است. در خلال جنگ، حقیقت به‌دلیل دسته‌بندی‌های متعددی که نماینده تاکتیک‌ها و اهداف مختلف است به شدت دور از دسترس می‌شود. بنابراین، چشم‌انداز مبارزه برای یک ایدئولوژی کاملا تعریف شده در چارچوب «دولت اسلامی» انگیزه‌ای قدرتمند برای کودکان است زیرا هدف روشنی به زندگی‌شان می‌دهد. کودکان با ترسیم فضا و فرصتی برای نقش‌آفرینی بیشتر در «خلافت» فریفته می‌شوند. همچنین سختی زندگی در «دولت اسلامی» احساس قدرت و ساختارمندی را در بحبوحه عدم قطعیت‌های زندگی به‌دست می‌دهد. اینها انگیزه‌های قدرتمندی در جامعه جنگ زده است؛ جایی که بسیاری احساس سرخوردگی، محرومیت و ناتوانی می‌کنند.

اجتماع‌پذیری

اجتماع پذیری در ابتدا شامل تعامل متقابل با کودکان می‌شود و این معمولا در فضاهای عمومی یا مساجد رخ می‌دهد و موجب ترغیب مشارکت با آن دسته از نیروهای «دولت اسلامی» می‌شود که اسباب بازی و شکلات به کودکان می‌دهند یا فرصتی برای برافراشتن پرچم داعش و گاهی سلاح به کودکان می‌دهند. در این مرحله، کودکان در معرض ایدئولوژی داعش قرار گرفته و جذب روایت این گروه در مورد موفقیت‌های نظامی‌اش، جامعه آرمانی‌اش و مزیت‌های احتمالی برای آنان که به آن پیوسته‌اند می‌شوند.