بخش هشتاد و ششم
پدیده شوم قرن جدید - ۱۸ اسفند ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که آینده کودکان در سرزمین خلافت یک مشکل جدی است. هم اکنون حدود ۳۱ هزار زن باردار در «دیار خلافت» وجود دارد. در بخش قبل مقدماتی در مورد دلایل و چگونگی استخدام کودکان در «ارتش خلافت» آورده شد. همچنین به تعریف کودک در قوانین جهانی اشاره شد. در بخشهای پیش رو ابتدا سابقهای از «کودک سرباز» داده خواهد شد و سپس به تفصیل به استخدام کودکان از سوی داعش و شرایط پرورش آنها پرداخته خواهد شد.
از آنها به صرف اینکه جوان هستند استفاده میشود.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که آینده کودکان در سرزمین خلافت یک مشکل جدی است. هم اکنون حدود 31 هزار زن باردار در «دیار خلافت» وجود دارد. در بخش قبل مقدماتی در مورد دلایل و چگونگی استخدام کودکان در «ارتش خلافت» آورده شد. همچنین به تعریف کودک در قوانین جهانی اشاره شد. در بخشهای پیش رو ابتدا سابقهای از «کودک سرباز» داده خواهد شد و سپس به تفصیل به استخدام کودکان از سوی داعش و شرایط پرورش آنها پرداخته خواهد شد.
از آنها به صرف اینکه جوان هستند استفاده میشود. این به این دلیل است که کودکان به راحتی برای حمل و استفاده از سلاحهای کوچک مانند کلتهای دستی، تفنگهای تهاجمی، مسلسل، نارنجکانداز، ضد تانک یا ضدهوایی و منوراندازها آموزش داده میشوند. این سلاحهای سبک استفاده از کودکان بهعنوان نیروهای مبارز/ رزمی را ترغیب میکند زیرا به راحتی میتوان نحوه استفاده از آنها را به کودکان آموزش داد. «عادل اسد» و «ادوین فارل» در مورد تاثیر جنگ داخلی لبنان بر کودکان و بزرگسالان تحقیقی انجام دادند. یافتههای آنها در سال 1992 نشان داد که جنگ تاثیر روانی بسیار منفیای بر کودکان داشت؛ بهویژه زمانی که هویت آنها در حال شکلگیری بود. اکنون روشن شده است که نامنویسی کودکان در گروههای مسلح به مشکل جدی در عراق و سوریه تبدیل شده است. آنها اکنون به عضویت داعش، النصره، ارتش آزاد سوریه (FSA) و ... در آورده میشوند. تحقیق در آن مناطق بسیار محدود و شاید نشدنی است هرچند هستند محققانی که مقالاتی در مورد نحوه استفاده داعش از کودکان یا عضویت آنها در داعش، نحوه نقشآفرینی آنها و چگونگی تبدیل کودکان به مبارز نوشتهاند.
نوشتهها و مقالات برخی محققان نشان میدهد که کودکان در «بلاد خلافت» تقسیمبندیهایی دارند: کودکان مبارزان خارجی، کودکان مبارزان محلی، کودکان طرد شده، کودکانی که مجبور به نامنویسی و عضویت شدهاند(خواه آنها که در یتیم خانههای داعش هستند یا کودکانی که ربوده شدهاند) و نیروهای داوطلب که همگی تشکیلدهنده آن چیزی هستند که «بچهشیرهای خلافت» نامیده میشوند. در فاصله 1 اوت 2015 تا 9 فوریه 2016 تحقیقی از سوی موسسه قیلیام انجام گرفت که نشان داد در 254 حادثه، داعش تصاویری از کودکان را نشان داده است. بیشترین میزان تبلیغات رسانهای داعش در مورد کودکان به خشونت مربوط است. نکته جالب توجه این است که رسانههای داعش در فرآیند «دولتسازی» این گروه حدود 31درصد از تصاویر، عکسها و ویدئوها را به مدارس، خدمات درمانی و بهداشتی، دسترسیها و مسائل اداری اختصاص میدهند. داعش با این کارها و نشان دادن زیرساختها و برخی خدمات برای خانوادههایی که وسوسه «مهاجرت» به «بلاد خلافت» را دارند میخواهد نشان دهد که دولتش چقدر مشروعیت دارد.
تصاویری که داعش از کودکان در عراق و سوریه نشان میدهد در ولایتهای مصر، یمن، عربستان و قفقاز یا دیده نشده یا به ندرت دیده شده است. تصاویر و ویدئوهایی که در ولایت عراق داعش منتشر میشود کودکان را در حین انجام مبارزه یا انجام عملیات انتحاری نشان میدهد. در سوریه اما وضع اندکی فرق دارد. کودکان بیشتر در نقش جلاد ظاهر میشوند. این جلادان عمدتا از سوریه و عراق هستند. یکی از ویدئوهایی که داعش در این بازه زمانی منتشر کرد نشان داد که از 12 جلاد کودک، 8نفر سوری و 4 نفرشان عراقی هستند. برخی محققان احتمال میدهند که استفاده از جلادان کودک و نشان دادن آنها در تصاویر و ویدئوها برای بازتاب یا نشان دادن قدرت و شکیبایی این گروه در برابر حملات هوایی سنگین است. داعش با نشان دادن «کودک جلاد» و «کودک سرباز» این پیام را به مخاطبان غربی منتقل میکند که حملات هوایی نمیتواند ابزاری بازدارنده برای شکلدهی نسل بعدی مبارزان باشد زیرا «اگر شما در حال آمادهسازی ارتش خود هستید ما نیز در حال آمادهسازی ارتش خود هستیم.» آنچه بیشتر محل نگرانی است این است که «دولت اسلامی» به راستی با شست و شوی مغزی کودکان در مدارس و عادیسازی خشونت در دیدگان آنها از طریق اعدام در ملأ عام، مشاهده فیلمهای دولت اسلامی و دادن سلاح به کودکان برای بازی در حال آمادهسازی ارتش خود است.
کودک سربازان در تاریخ
متاسفانه از کودکان در طول تاریخ بهعنوان سرباز استفاده میشده است. ارتشهایی در سراسر جهان هستند که نوجوانان، جوانان و بزرگسالان را به خدمت ارتش در میآورد. مطالعات نشان میدهد که ارتشهای غربی از قرون وسطی تا جنگ جهانی اول مملو از «کودک سرباز» بودند. در عین حال، در قرن 19 ارتش بریتانیا پسران جوان را برای هنگهای «گورخا» در نپال به استخدام در میآورد. «دینکاها» در سودان جوانان در سنین 16 تا 18 سال را بهعنوان جنگجو به خدمت در آوردند. در شرق آفریقا، بسیاری از گروههای سنتی مانند ماسای و سامبورو بهطور سیستماتیک بزرگسالان را بهعنوان مبارز/ جنگجو شست و شوی مغزی میدادند. در قاره آمریکا، بومیان آمریکایی در قرن 19 به احزاب جنگجو ملحق میشدند در حالی که سن آنها 14 تا 15 سال بود. با ورود به قرن 20 شاهدیم که کودکان در دوران شوروی در مدارس براساس اصول کمونیستی شست و شوی مغزی میشدند و آموزشهای ایدئولوژیک میدیدند. این مساله در رژیم نازی به اوج خود رسید آنجا که گروههایی مانند «جوانان هیتلر» با استفاده از سیستم آموزشی خاص به شکلی سیستماتیک کودکان را مورد سوءاستفاده قرار میدادند و آنها را وارد جنگ میکردند. در نهایت، این کودکان شست و شوی مغزی شده برای دفاع از کشور خود در برابر نیروهای متفقین فوج فوج وارد جبههها میشدند. وقتی این کودک سربازان در جبهههای جنگ کشته نمیشدند بهعنوان فراری به ضرب گلوله کشته میشدند زیرا تصور بر این بود که اعصاب آنها به هم ریخته است. با وجود قوانینی که پس از جنگ تصویب شد و با وجود بسیاری از قوانین و هنجارهای بشردوستانه اما استفاده از کودک سرباز بهطور اخص در بسیاری از کشورهای آفریقایی گسترش یافته است. برای مثال، در لیبریا، چارلز تیلور قدرت را در سال 1997 قبضه کرد و ارتش شورشی او عمدتا متشکل از جوانان و نوجوانانی بودند که از طریق ربایش یا وعده و وعید به استخدام او در آمده بودند. گروههای شورشی که علیه او میجنگیدند نیز از کودک سرباز استفاده میکردند.
ارسال نظر