حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش قبل داعش پیشنهادهایی برای نحوه آموزش زنان ارائه داد و براساس تقسیم‌بندی خود زندگی تحصیلی دختران را از 7 تا 15 سالگی مرتب کرد و کتاب‌های آموزشی را هم مشخص کرد. داعش معتقد است که نگاهش به زنان نگاهی برگرفته از قرآن است در حالی‌که آنچه در عمل می‌گذرد جز تحریف قرآن، بردگی زنان، تجاوزات مکرر به آنها و در نهایت فروش یا قتل آنها نیست.

الگوی ایده‌آل برای زنان مسلمان

در آیات آخر سوره «تحریم» از دو زن مومنه که الگو هستند نام برده شده: آسیه و مریم. آنها کسانی هستند که نامشان در قرآن آمده و به‌عنوان الگو برای زنان مطرح شده‌اند: «و مریم دختر عمران را همان کسى که خود را پاکدامن نگاه داشت و در او از روح خود دمیدیم و سخنان پروردگار خود و کتاب‌هاى او را تصدیق کرد و از فرمانبرداران بود» (سوره تحریم، آیه 12).

زنان در «دولت اسلامی»؛ مطالعه موردی

وقتی کسی در خیابان‌های موصل در عراق یا رقه در سوریه قدم می‌زند می‌تواند با چشمان خود «دولت زنان» را مشاهده کند به‌ویژه اگر آنها در حال بازرسی از مراکز بهداشتی، آموزشی، تفریحی و الخ باشند. روشن است که از دوران استعمار و تحولات پس از آن، حکومت صلیبیون ستمگر و پس از آن تسلط شیعیان در عراق و نصیری‌ها در سوریه و در تمام مراحل بی‌عدالتی و ظلمی که بر زنان مسلمان به نام آزادی، بشریت و برابری وارد آمده، دگرگونی‌های شگرفی در رابطه با مساله زنان رخ داده است. گروه رسانه‌ای الخنساء به این سرزمین‌ها سفر کرد تا گزارشی از وضعیت شادمانی ارائه دهد که زنان مسلمان در قلمرو خلافت با آن مواجهند و بازگشت آنها به آنچه سپیده دم اسلام بود و لباس‌های سیاهی که موجب خشم منافقان و دوستانشان شده و این خبر خوب که این وضعیت موجب توسعه و صعود آنها به قله‌های شکوه و عظمت در تمام سرزمین‌های «دولت اسلامی» شده است. شاهدیم که این وضعیت ساعت به ساعت بهبود می‌یابد، پیش می‌رود و تقویت می‌شود، چنانکه خداوند مقرر داشته است. آنها از حمایت مردان راستینی برخوردارند که این وضعیت را با جان و خون خود ساخته اند. پیش از تشکیل مظاهر یک دولت، سازمان‌هایی از سنگ و آهن در آن وجود داشت.

نینوا

با وجود جریان داشتن جنگ و تداوم ائتلاف علیه «دولت اسلامی»، جنگنده‌ها در آسمان می‌روند و می‌آیند و با وجود تمام تخریب‌ها، شاهد ساخت‌وساز دائمی، پیوسته و صبورانه هستیم. الحمدلله. شاهدیم که مردم در خلال جنگ در وضعیتی که یادآور فلسطین قدیم است (زمانی که شاخه‌های جهاد در کنار یهودیان در هر روستایی سربرآوردند) در صلح و صفا زندگی می‌کنند. وقتی این مساله رخ داد، مردم فلسطین به رشد و بالیدن، مطالعه و اندیشیدن خود ادامه دادند. امروز، سربازان دجال هر روز می‌آیند و صدای جت‌هایشان که بمب از آسمان می‌ریزند و ساختمان‌ها را تخریب می‌کنند شنیده می‌شود. این چیزی است که امت با آن مواجه است. ارتش‌های خصم در پشت دروازه‌ها مانده‌اند، علیه دین تبانی و تلاش می‌کنند منابع و ظرفیت‌های «دولت» را مصادره کنند. این اکنون یک وضعیت طبیعی است، مگر اینکه تسلیم دشمن شوند و به لحاظ روش شناختی و دینی مطیع اندیشه او شوند چنانکه این مساله در مورد وضعیت کشورهای مسلمان و مسالمت جوی امروز مصداق دارد.