هویت؛ سنگ‌بنای تونس مدرن

دنیای اقتصاد: تونسی‌ها از زمان انقلاب‌شان در سال ۲۰۱۱، در میان خودشان در تقلا بودند تا پس از دیکتاتوری‌های پی‌درپی هویت جدیدی برای خود تعریف کنند. آنها دیرهنگام به تاریخ رجوع کرده‌اند. دیکتاتوری‌ها روایت‌های تاریخی را دستکاری کرده‌اند. بنابراین، در کنار هر یک از مهم‌ترین مسائل روز، گذشته هم بیش از اندازه وارد بازی شده است. تلاش برای شکل دادن به گذشته و اصالت دادن به آن، در سراسر تونس مشاهده می‌شود.

تابستان گذشته، دولت تونس مجسمه حبیب بورقیبه - پایه‌گذار و اولین رئیس‌جمهوری تونس- را به جایگاه اصلی‌اش در خیابان اصلی پایتخت بازگرداند. نماد مشهور بورقیبه - سوار براسب در حالی که دستانش در هواست و مردم را به سوی استقلال می‌برد- در سال ۱۹۸۷ پایین کشیده شد و به یک محله ساحلی انتقال یافت. این کار را زین‌العابدین بن علی، که نخست‌وزیر او بود و اقدام به سرنگونی بورقیبه کرد، انجام داد. طنز تاریخ اینجا است که بن علی نیز در تحولات بهار عربی پس از چند دهه از عرش به فرش کشیده شد.

رئیس‌جمهوری فعلی «باجی قائد اسبسی»- که در کابینه بورقیبه نیز خدمت کرده است، اصلی‌ترین محرک و انگیزه برای بازگرداندن مجسمه بورقیبه بود. به گفته او هدف از این کار تقویت وحدت ملی و برپایی یک دولت قوی است. مجسمه بورقیبه جایگزین مجسمه تحقیرآمیز دوران استعمار شده است؛ تصویری از سیاستمدار عصر استعمار یعنی «جولز فری» با یک زن تونسی در زیر پایش که به او شاخه زیتونی پیشکش می‌کند. اسبسی در مراسم پرده‌برداری از مجسمه بورقیبه گفت: «این نماد استعمارگری است و بورقیبه نماد آزادی، استقلال و دولت مدرن است.» اگرچه بسیاری از مردم تونس به بورقیبه به‌عنوان پدر ملت و کشور مستقل احترام می‌گذارند، اما او دیکتاتوری بود که مخالفان خود را زندانی می‌کرد، به مدت ۳۰ سال به قدرت چسبیده بود.

به گزارش نیویورک‌تایمز، انقلابیون جوانی که رهبری شورش‌های عربی را در دست داشتند از بازگشت این مجسمه با سیلی از جوک و شوخی در فضای مجازی در مورد اتلاف پول استقبال کردند. غیر از اینکه این مجسمه موجب شهرت بورقیبه می‌شود، اما نصب دوباره آن به بحث‌های جدیدی درخصوص میراث بورقیبه دامن زده است. «ضیا حمامی»، روزنامه‌نگار می‌گوید: «مردم از یک بورقیبیسم جدید سخن می‌گویند؛ اما این بورقیبیسم هنوز شکل نگرفته و هیچ ایده‌ای از آن بیرون نیامده است.» با آزادی جدیدی که پس از انقلاب سال ۲۰۱۱ پدید آمد، بسیاری از قربانیان دوران بورقیبه فرصتی برای ثبت درخواست حضور خود در جلسه استماع عمومی «کمیسیون حقیقت و کرامت» به دست آورده‌اند.

یکی از آن قربانیان «حمادی غرس» ۸۵ ساله، روزنامه‌نگاری در «جنبش استقلال» بود که در اولین جلسه استماع کمیسیون مذکور به بورقیبه و تصاویر او تاخت. آقای غرس توضیح می‌دهد که چگونه بورقیبه به هزاران نفر از هموطنان مبارز خود خیانت کرد آنگاه که او توافقی موقت با دولت فرانسه را پذیرفت که به نیروهای امنیتی استعمارگران اجازه کنترل دائمی کشور را می‌داد. غرس می‌گوید: «ما از استقلال خشنود بودیم و منتظر آشتی بودیم.» با این حال، بورقیبه به آنها فرمان تسلیم در برابر فرانسه را داد که مبارزان را در کوه‌ها بمباران می‌کرد.

او به خاطر می‌آورد که «آنها صدها هزار نفر از مردان تونس را کشتند. تردیدی ندارم که خون آنها هنوز روی کوه‌ها است و رودخانه‌های امروز همان جوی خون آنها است.» آقای غرس از سوی فرانسوی‌ها دستگیر و به ۲۰ سال حبس و ۱۰ سال کار طاقت‌فرسا محکوم شد که دردوران بورقیبه مشغول به کار بود. او می‌گفت: «آنها رویای وحدت را بر باد دادند.» عادل مایضی، رئیس حفظ یادبود در این کمیسیون می‌گفت: «معمولا تاریخ را فاتحان می‌نویسند؛ اما این بار بر عکس است. شهادت در کمیسیون حقیقت را نشان خواهد داد.»

او می‌گوید: «دیکتاتوری همواره می‌کوشد تا همه چیز را پنهان نگه دارد. این‌طور ادای شهادت نقطه مقابل فراموشی است. آنها خاطرات کشور را حفظ خواهند کرد و به‌عنوان روشی برای حفظ چیزهایی که قرار است در آینده رخ دهد به‌کار گرفته خواهند شد.» تونسی‌ها در حال کشف فصول فراموش شده‌ای از گذشته‌شان هستند که دو دیکتاتور سعی در پنهان نگه داشتن آن داشتند.

مردم در هفته‌های اخیر به نمایشگاهی می‌روند که نشانه‌های شاهزاده‌های قبایلی قرن ۱۹ را به تصویر می‌کشد؛ زمانی که تونس بخشی از امپراتوری عثمانی بود، این نمایشگاه در کاخ قصر السعید برگزار شد. این قصر که روزگاری محل اقامت خانواده سلطنتی بود به‌عنوان پادگان و بیمارستان مورد استفاده قرار گرفت و از دهه ۱۹۸۰ به این سو بسته بوده و کلکسیون‌های نقاشی‌های فرانسوی و عثمانی از نگاه‌ها پنهان نگه داشته شده بود. برای یک سال، بنیاد رامبورگ سعی در احیای بخشی از کاخ و کلکسیون‌هایش داشت تا تاریخ تونس در فاصله ۱۸۳۰ و ۱۸۸۱ را نمایش دهد؛ دورانی که حاکمان سلطنتی که «بیک» نامیده می‌شدند پیش از استعمار این کشور از سوی فرانسه در این کشور حاکم بودند. «رضا مونی» متصدی این نمایشگاه، اصرار دارد که اینجا مساله سیاست نیست، بلکه تاریخ است. با این حال، او حوادثی و تحولاتی را نشان می‌دهد که دیکتاتورهای تونس در پی تار و مار کردنش بودند.

مونی می‌گوید: «ما میراثی غنی داریم که هیچ‌کس اطلاعی از آن ندارد. هدف ما نشان دادن مدرنیته تونسی است که با وابستگی یا استعمار شروع نمی‌شود.» این نمایشگاه اولین نگاه به دربار قرن نوزدهم در این کشور را از طریق نقاشی‌های سلطنتی و اشیای نفیس به مردم نشان می‌دهد. مهم‌تر اینکه، این نمایشگاه درسی از تاریخ را در مورد اصلاحات مهم آن عصر به ما می‌آموزد - مانند تاسیس ارتش، نگارش قانون اساسی و توسعه روابط دیپلماتیک- که به شکل‌گیری یک ملت کمک کرد.

در میان اسنادی که نشان داده شد، یک سند در مورد لغو برده‌داری در سال ۱۸۴۶ است - پیش از آنکه آمریکا چنین کند- که مونی به آن اشاره کرد. بقیه اسناد شامل قانون اساسی‌ای است که در سال ۱۸۶۰ نوشته شد که حقوق تمام شهروندان از جمله مسیحیان و اقلیت یهودی را به رسمیت شناخته و به‌ثبت سرشماری به زبان‌های عبری و عربی اشاره می‌کند که به جامعه قدیمی یهودیان تونس تعلق دارد. دانشجویان و استادان دانشگاه از این نمایشگاه دیدن می‌کنند و این اولین باری است که آنها شاهد تصاویری از پادشاهان تونس هستند. کشف دیگر تنوع رهبران در تونس است: از وزیر خارجه مسیحی (گیوسپ رافائو) گرفته تا ژنرال چرکسی (خیرالدین پاشا) و برده سابق (مصطفی خزنادار) که با خاندان سلطنت وصلت کرد و خود به یک «بیک» تبدیل شد.

یکی از محبوب‌ترین وسایل به نمایش در آمده «معاهده باردو» است که براساس آن «بیک»‌ها - در مواجهه با یک سلسله فاسد همراه با بدهی‌های فراوان- خود را تحت‌الحمایه فرانسه درآورده بودند. این بیک‌ها بعدها متهم شدند که زمینه را برای ۷دهه حکومت فرانسه آماده کردند و پس از استقلال تونس از سوی بورقیبه محکوم به گمنامی شدند و نامشان به فراموشی سپرده شد. تونسی‌ها اکنون به‌دنبال هویت گمشده خود هستند تا با نگاه به گذشته بتوانند آینده خود را بسازند.