پدیده شوم قرن جدید - ۱۷ بهمن ۹۵

حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش قبل به نحوه دستیابی جهادیون به قدرت اشاره شد. نویسنده معتقد است «قدرت» و «شوکت» فراوان باعث می‌شود دشمن پیش از حمله هزار بار به اندیشه فرو رود. ابوبکر ناجی معتقد است که باید «خون را با خون» پاسخ داد. او ضمن اشاره به «پرداخت هزینه» از سوی دشمن صلیبی برای اثبات کلام خود به ابن تیمیه هم متوسل می‌شود.

بنابراین ما باید به آنانی در میان طوایف یا توده‌ها احترام بگذاریم که مشتاق جهادند و به ما وفادارند و ما را قبول دارند. ما دست رد به سینه آنها نمی‌زنیم و یاری‌شان می‌کنیم بدون اینکه خطایی به آنان نسبت دهیم و سعی می‌کنیم آن خطا را بر حسب شرایط، ضرورت و در فرصت مناسب اصلاح کنیم، البته تا زمانی که موجب فتنه و آسیب در مسیر جهاد نشوند زیرا مزیت‌های صبر بر خطای آنان معمولا بیشتر از آسیبی است که در نتیجه آن حاصل می‌شود. وقتی انکار خطایشان سبب فتنه‌ها یا آسیب‌های بزرگ‌تر شود، باید آن انکار را کنار گذاشت. با این حال، نباید خطای آنان را خواه با تصریح علنی خواه با اقرار غیرمستقیم به آن عمومی کرد، چنانکه جنبش‌های اسلامی چنین می‌کنند. با توجه به این نکته، شیخ‌الاسلام ابن تیمیه می‌گوید: «بین نهی یک عالم و یک امیر در مورد مساله‌ای که مستلزم مفسده‌ای است و بین اجازه به انجام آن کار [از سوی آنها] تفاوت وجود دارد. این بر حسب شرایط فرق دارد». تردیدی نیست که تبادل دوجانبه وفاداری و یاری در میان گروه‌ها - به اذن خدا- رخ داده است به‌ویژه آنها که از فرماندهی عالی تبعیت می‌کنند. متاسفانه، وقتی صحنه عملیات و نبرد با دشمن وسیع می‌شود و دشمن به فکر تقابل با گروه‌هایی از مردم در میان امت یا در میان جنبش‌های اسلامی می‌افتد که پیش‌تر در نقشه اپوزیسیون قرار نداشتند، انتظار مشاهده و ظهور گروه‌هایی در میان توده‌ها یا جنبش‌ها را خواهیم داشت که با جنبش جهادی بر حسب نفاقی که در امت وجود دارد، جهل گسترده و تفاوتی که در صحنه عملیات یا نبرد مشاهده می‌شود هیچ گونه سنخیت/ وفاداری‌ای با جنبش جهادی ندارند. آنها فقط به‌خاطر کسب چیزهایی خاص یا برای اینکه دشمن بی‌خیال آنها شود (و الخ) به نبرد و تقابل با دشمن می‌پردازند به ویژه زمانی که آنها از اعلام وفاداری به فرماندهی عالی عقب نشستند تا اطمینان یابند که دشمن فشار و عملیات‌هایش را روی آنها متمرکز نخواهد کرد. اگر با این مرحله مواجه شدیم، نقش ما - حتی اگر برای وحدت امت زیر بیرق واحدی تلاش کنیم- گستراندن آگاهی در میان طبقاتی از امت در مورد اهمیت وحدت روش و اهداف و تبادل وفاداری است زیرا این چیزی است که باعث می‌شود دشمن از ما بترسد زیرا او نخواهد توانست ما را منزوی کند و ما خواهیم توانست به اهدافی که به دنبال هستیم، برسیم.