بخش پنجاهم
پدیده شوم قرن جدید - ۵ بهمن ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که وقتی دشمن از مواضع خود عقبنشینی کرد گسست امنیتی و خشونت افزایش مییابد. در اینجا مجاهدین میتوانند گامهای بعدی را بردارند. هر گاه دشمن این روحیه را مشاهده کند نمیتواند کاری انجام دهد جز اتحاد با مجاهدین یا عقبنشینی بیشتر. طرح عقب نشاندن دشمن شامل دو استراتژی نظامی و رسانهای میشود. این دو البته تبصرههایی دارند. در نتیجه این دو استراتژی، ظرفیتهای مالی و نظامی دشمن دچار فرسایش میشود و زمینه برای تاختن مجاهدین فراهم میشود.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که وقتی دشمن از مواضع خود عقبنشینی کرد گسست امنیتی و خشونت افزایش مییابد. در اینجا مجاهدین میتوانند گامهای بعدی را بردارند. هر گاه دشمن این روحیه را مشاهده کند نمیتواند کاری انجام دهد جز اتحاد با مجاهدین یا عقبنشینی بیشتر. طرح عقب نشاندن دشمن شامل دو استراتژی نظامی و رسانهای میشود. این دو البته تبصرههایی دارند. در نتیجه این دو استراتژی، ظرفیتهای مالی و نظامی دشمن دچار فرسایش میشود و زمینه برای تاختن مجاهدین فراهم میشود.
مبحث سوم
اهم اصول و سیاستها برای اجرای برنامه اقدام و بهطور کلی، دستیابی به مرحله «قدرت ایذایی و فرسایشی» و بهطور اخص، دستیابی به اهداف مرحله «مدیریت خشونت» (به اذن خدا).
بخش اول
تسلط بر هنر مدیریت
به فضل الهی، «عمل اسلامی سازمانیافته» در بالاترین سطح در جهان اسلام به ویژه در سازمانهای جهادی در حال مدیریت شدن است. با این حال، همچنان تسلط، آموزشهای عمومی و پیشرفتهای بیشتری لازم است تا بخشهای گستردهتری از جنبش اسلامی را در بر بگیرد به ویژه از آنجا که به اذن خدا در حال نزدیک شدن به مرحلهای هستیم که در آن نیازهای اداری ما در آنچه مرحله «مدیریت خشونت» نامیدهایم، توسعه خواهد یافت؛ مرحلهای که با صدها هزار نفر از مردم آمیخته خواهیم شد و آنها اداره مناطق بهعنوان حکومتهایی محدود را از ما میطلبند. اگر آمادگی تعامل با آن را نداشته باشیم با مشکلاتی خطرناک مواجه خواهیم شد؛ البته سخنی از آسیبهایی که به خاطر رفتارهای تصادفی یا از مدیریت سخت سازمانی برمیخیزد به میان نمیآورم که بهخاطر انعطافناپذیری باعث توقف عمل شده و مانع توسعه و پیشرفت میشود. از اینرو، گروههای فراوان جهادی کوچک و متوسط که تحولات آنها را بهوجود آورده و به فضل خدا در تمام بخشهای جهان اسلام پدید آمدهاند، باید به تدریج رفتار تصادفی و سفت و سخت اداری را از هماکنون ترک کنند.
مهمترین مهارت/ هنر مدیریتی که باید بهکار بگیریم آموختن این است که چگونه کمیتهها، تخصصها و تقسیم کار را برقرار کنیم تا همه فعالیتها بر دوش یک فرد یا گروه کوچکی از افراد نیفتند. علاوه بر این، باید تمام افراد را آموزش دهیم و دانش عملی را منتقل کنیم تا اگر یک مدیر ناپدید شد [کنار رفت] و مدیر دیگری به جای او سر بر آورد به مرحلهای که میخواهیم برسیم. لازم است که آحاد افراد در تمام یا بخش زیادی از شاخهها آموزش ببینند تا انتقال مهارت براساس نیاز از یک جا به جای دیگر میسر شود. البته، این بدون افرادی است که اسرار شاخههایی را که در آن کار نمیکنند میدانند؛ در عوض، منظورم آموزش و انتقال دانش عملی مانند مهارتها و فناوریها است نه چیز دیگر.
تسلط بر هنر مدیریت باعث ذخیره زمان میشود و تلاشهای انجام شده برای اعمال آن ارج مینهد بهویژه از آنجا که ما در مسابقه علیه زمان هستیم و باید تلاشهایی انجام دهیم که بهترین نتیجه را به دست بیاوریم. شناسایی افراد در هر گروهی که بر هنر مدیریت ذاتی تسلط داشته باشد ممکن است (ارجاعات و مطالعات دولتی در مورد فردی سخن میگوید که رهبری ذاتی و مدیریت ذاتی دارد و اینکه ما چگونه او و استعدادهایش را کشف کنیم). با این حال، نیاز فوری همانا صیقل دادن به این استعدادها از طریق آموزش اکتسابی و تمرین عملی است. بهطور طبیعی، در آغاز، آنها که تجربه قبلی داشتند پیش خواهند رفت و همانها باید آمادهسازی نسل دوم را انجام دهند. برجستهترین کسانی که در میان نسل دوم انتخاب شدند افراد و دانشآموزان باهوش و مذهبی و اهل دانش هستند که با خونسردی، آرامش و تفکر عمیق به وحشتها و مصیبتها پاسخ میدهند. این نسبتهای آخری خصلتهای کسی است که کار رهبری جنبش و کار مدیریت میتواند به او سپرده شود. باید در امر مدیریت از کتابها هم بهره ببریم بهویژه کتابهای مربوط به مطالعات مدیریتی و نظریههایی که به تازگی انتشار یافتهاند، زیرا آنها هماهنگ با ماهیت جوامع مدرن هستند. سایتهای زیادی در اینترنت هست که فرد میتواند کتابهای مدیریتی را از آنها به دست آورد. به نظرم خلاصه رئوسی که از سایت «مفخرات الاسلام» دانلود میشود بسیار خوب هستند به ویژه زمانی که شامل رئوس مطالعات جهانی مدرن و نقد و نظرات خوب از سوی کسانی باشد که به خوبی با آن آشنا هستند علاوه بر اینکه متدها/ روشهای مدرنش مبانی سنت و روش رهبران سلف است. به همین ترتیب، این نقد و نظرات هشدارهایی کافی در مورد خطاهای شریعت به دست میدهند. افزون بر این، دستیابی به کتابها و منابع مدیریتی دیگر از سایتهای دیگر یا از کتابخانهها و انتشاراتیها میسر است و در نظر داشته باشید که وقتی مطالعه آنها کامل شد باید کاربرد عملی آنها را در نظر داشته باشیم تا شاهد باشیم که سبکهای مدیریتی تاثیر مثبتی بر این کار گذاشتهاند. از این رو، نتایج مثبت آنها در بخشهایمان و در حفظ ماهیت کارمان را تعمیم دهیم.
فصل دوم: چه کسی رهبری میکند، چه کسی مدیریت میکند و چه کسی مجوز تصمیمات اداری اساسی را صادر میکند؟
یک قاعده قابل اتکا در عمل و کنشگری اسلامی هست که میگوید: «هر رهبری مدیر نیست و هر مدیری رهبر نیست.» اگر بخواهیم از آن چیزی که در سطور گذشته ذکر آن به میان آمد تبعیت کنیم باید این عبارت را به «هر رهبری مدیر است اما نه هر مدیری رهبر است» تغییر دهیم. هر مدیر یا مجریای که در حکومت یا ارگانی - که بر هنر مدیریت تسلط دارد- باشد که بتواند برای مدیریت یک بخش مالی یا تغذیهای یا غیر آن انتخاب شود که دانشی ندارد تا حد امکان به آن کار ضرر وارد میکند. در مورد رهبر، او باید مورد اعتماد کامل در داخل آن جنبش باشد و بتوان به اقدامات و اسرارش اعتماد کرد. رهبران بیتردید اسرار بسیاری از آن جنبش یا گروه میدانند. برخی رهبران تصمیمات اساسی و ثانویه دولتی صادر میکنند در حالی که برخی دیگر تصمیماتی صادر میکنند که شامل ابعاد شریعت میشود. بنابراین، ما در طرحمان درهای مدیریت را تا جایی میگشاییم که شامل کسانی شود که بر آن هنر تسلط دارند. در مورد درهای رهبری، این در تنها برای کسانی باز است که قابل اعتماد هستند؛ اگرچه ابزارهای امنیتی وجود دارد که آن دو در را زیر نظر میگیرند و حرفهایگری در اقدامات آن رهبران و مدیران را به منظور جلوگیری از رسوخ و نفوذ (دشمن) رصد میکنند.
ارسال نظر