بخش هفدهم
پدیده شوم قرن جدید - ۲۳ آذر ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل به چهارمین دولت سعودی- وهابی که همان دولت داعش بود پرداخته شد. ریشه خشونتهای داعش به فردی به نام المهاجر باز میگردد. این خشونتها از سوی ابومصعب الزرقاوی، رهبر وقت القاعده در عراق معرفی و بهکارگیری شد. البته الزرقاوی هم دنبالهرو یک عالم مصری به نام «ابو عبدالله المهاجر» بود. در واقع، المهاجر چنین خشونتهایی را باب کرد و الزرقاوی آنها را گسترش داد. المهاجر رسالهای حقوقی در مورد خشونت نوشت که در میان داعشیها به «فقه الدماء» معروف است.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل به چهارمین دولت سعودی- وهابی که همان دولت داعش بود پرداخته شد. ریشه خشونتهای داعش به فردی به نام المهاجر باز میگردد. این خشونتها از سوی ابومصعب الزرقاوی، رهبر وقت القاعده در عراق معرفی و بهکارگیری شد. البته الزرقاوی هم دنبالهرو یک عالم مصری به نام «ابو عبدالله المهاجر» بود. در واقع، المهاجر چنین خشونتهایی را باب کرد و الزرقاوی آنها را گسترش داد. المهاجر رسالهای حقوقی در مورد خشونت نوشت که در میان داعشیها به «فقه الدماء» معروف است. این رساله، منبع و مرجع استنادات به اصطلاح «دولت اسلامی» برای توجیه اقدامات خشونتبار خود است. همچنین به درگیری داعش با شیعیان شرق عربستان هم اشاره شد. این گروه ابتدا شیعیان را هدف قرار داده است.
این استراتژی از سوی البغدادی در بیانیه نوامبر 2014 تبیین شد. او با اشاره به مردم عربستان گفت: «شمشیرهای خود را از نیام برکشید. ابتدا، هرجا رافضیون را یافتید بهدنبالشان بروید. سپس بهدنبال آلسلول و سربازانشان بروید پیش از آنکه به سراغ صلیبیون و پایگاههایشان بروید.» در عربستان سعودی، داعش به همین ترتیب عمل کرده است. بمبگذاران انتحاری این گروه مساجد شیعی را هدف قرار میدهند و بیشترین تلفات را به بار میآورند. در حالی که «حوادث امنیتی» که شامل نیروهای امنیتی سعودی (9 مورد) میشود بیش از شیعیان (6 مورد) بوده اما داعش موفق به کشتن تعداد بیشتری از شیعیان (64 نفر) نسبت به نیروهای امنیتی (25 نفر) شده است. یک حمله هم علیه یک خارجی- یک دانمارکی- میشود. آخرین باری که جهادیون در عربستان اینقدر فعال بودند به سالهای 2003 تا 2006 باز میگردد زمانی که «القاعده در شبهجزیره عربستان» (AQAP) شورشی به راه انداخت که 300 کشته بر جا گذاشت؛ این شورش هم در مقیاسی اندک بود نه گسترده. طی چند سال، خاندان آلسعود موفق به تار و مار کردن AQAP شد. آنها سپس به یمن گریختند و آنجا را اقامتگاه خود قرار دادند.
جالب است که اولویتهای استراتژیک داعش در عربستان بسیار متفاوتتر از اولویتهای استراتژیک القاعده است. اولویتهای القاعده در عربستان ابتدا غربیها و منافع غربیها بود و سپس، نیروهای امنیتی سعودی و رژیم. القاعدهایها اصلا بهدنبال شیعیان نرفتند. داعش اما با چنین استراتژیای، بهدنبال آزمودن چیز متفاوتی است. داعش با بازی در دکترین ذاتا مذهبی و ضدشیعی وهابیت و دامن زدن به ترسی گسترده دال بر تسلط شیعیان بر منطقه، خود را قهرمان اسلام جا زده آن هم در زمانی که ظاهرا شیعیان در حال کسب برتری در خاورمیانه هستند. رهبران ولایت نجد، در دو بیانیه صوتی که در مه و اکتبر 2015 منتشر کردند، این مساله را اعلام و استراتژی ضدشیعی خود را به تفصیل توجیه کردند. هر دوی این بیانیههای تند علیه شیعیان است. بیانیه اولی سعودیها را متهم میکند که نتوانستهاند وظیفه خود دال بر اخراج شیعیان از شبهجزیره عربستان را محقق کنند. آنها در مقابل به فرمان البغدادی مبنی بر «کشتن رافضیون، هرجا که آنها را یافتید» اشاره میکنند. این بیانیه میگوید: «آلسلول هرگز از شما در برابر رافضیون حمایت نمیکنند. در واقع، آنها نمیتوانند از مرزهای مصنوعی خود در برابر گروه حوثی محافظت کنند. بنابراین اگر آنها نیروهایشان را یکی کنند، آلسلول چگونه میخواهند از شما در برابر رافضیون حمایت کنند؟»
بیانیه دوم به مرور و بررسی تهدید شیعیان اختصاص دارد که به این شرح میتواند خلاصه شود: اهل سنت در سراسر منطقه مورد حمله شیعیان هستند (عراق، سوریه و یمن را بنگرید که شیعیان در حال کسب قدرت هستند).
این بیانیه همچنین مدعی میشود که شیعیان آرزوی دولتی بزرگ به شکل هلال دارند که از سوریه و عراق تا شرق عربستان و عمان و یمن را شامل میشود و در نهایت حرمین شریفین در حجاز را هم در بر میگیرد. شیعیان شرق عربستان به شکل پنهانی به تهران وفادارند و آمادهاند تا خود را از زیر یوغ اهل سنت رها کنند البته هر گاه زمان آن فرا رسید. با این حال، اعضای خاندان سعودی در این توطئه تا آنجا که به قدرت، ثروت و بقای آنها ارتباط داشته باشد، سهیم هستند.
این دو بیانیه که از ولایت نجد نشأت میگرفت مدعی است که شیعیان با مسلمین واقعی سر جنگ دارند. برای مثال، بیانیه اول، شیعیان را همچون بتپرستان توصیف میکند که باید آنها را از شبهجزیره عربستان بیرون کرد. داعش با غرق شدن در میراث وهابی از سلیمان بن سحمان - یکی از علمایی که با فشار بر ملک عبدالعزیز میخواست حکم اخراج شیعیان از این کشور در سال 1927 را بگیرد- نقل قول میکند که جنگ داخلی قابل ترجیح به حاکمی است که نمیتواند براساس قانون خدا حکمرانی کند.
اتهام ریاکاری
در واقع، این اقدامی متداول برای «دولت اسلامی» و حامیانش برای اظهار این مساله است که اقداماتشان علیه شیعه در تطابق با ایدئولوژی وهابیت است. آنها حتی میگویند اقداماتشان در آموزههای رسمی نهاد مستقر سعودی ریشه دارد. بنابراین، دومین بیانیه از سوی رهبران ولایت نجد استدلال میکند که «مجاهدین در شبهجزیره عربستان... فقط کسانی را کشتهاند که روحانیون آلسلول علیه آنها حکم مرگ یا تکفیر را تئوریزه کردهاند.» ابو مصعب الزرقاوی شاید اولین نفری باشد که در این زمینه بحثهایی کرد آنگاه که در سخنانی در سال 2006 درخصوص شیعیگری فتوایی از «کمیته دائمی عربستان سعودی برای تحقیقات اسلامی و صدور فتوا» نقل کرد که آشکارا شیعیان را طرد میکرد.
حامیان آنلاین «دولت اسلامی» برای توجیه حملات ضدشیعیشان مکرر به علمای رسمی سعودی استناد میکنند. برای مثال، پس از تیراندازی به مسجدی شیعی در شرق عربستان در نیمه اکتبر 2015، یکی از حامیان، نقل قول زیر از ابن جبرین - محققی که ترکی البنعلی با او درس خواند- را توییت کرد: «رافضیون مهمترین بتپرستان هستند... شرک آنها شرک اکبر و انحراف از اسلام است. به همین دلیل، شایسته مرگ هستند.» وقتی پای تقبیح حملات «دولت اسلامی» به این پادشاهی به میان میآید، وهابیت ذاتا ضدتشیع، مشکلی برای علمای مذهبی سعودی به وجود میآورد. این گروه و حامیان آنلاینش این دسته از علمای سعودی را - گاهی به درستی- متهم به پنهانکاری و ریاکاری میکنند.
ارسال نظر