بخش یازدهم
پدیده شوم قرن جدید - ۱۶ آذر ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در فصل اول بهطور مفصل به این مساله پرداخته شد که مبانی فکری داعش برگرفته از سنت وهابیت است. همچنین به برخی از علمای وهابی اشاره شد که مرجع دینی رهبران داعش هستند. در فصل دوم، با تفصیل بیشتری ریشههای داعش در سنت وهابیت مورد مداقه قرار گرفته است.
فصل دوم: دوئل داعش
«دولت اسلامی و وهابیت»
مقدمه
برای اسامه بنلادن، آمریکا «سر مار» بود یعنی هدف اصلی جهاد القاعده.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در فصل اول بهطور مفصل به این مساله پرداخته شد که مبانی فکری داعش برگرفته از سنت وهابیت است. همچنین به برخی از علمای وهابی اشاره شد که مرجع دینی رهبران داعش هستند. در فصل دوم، با تفصیل بیشتری ریشههای داعش در سنت وهابیت مورد مداقه قرار گرفته است.
فصل دوم: دوئل داعش
«دولت اسلامی و وهابیت»
مقدمه
برای اسامه بنلادن، آمریکا «سر مار» بود یعنی هدف اصلی جهاد القاعده. «دمهای فراوانش» رژیمهای اقتدارگرای خاورمیانهای بودند که در وهله دوم اهمیت قرار داشتند. با این حال، برای البغدادی، رهبر داعش، این عربستان سعودی است که «سر مار» است. این تجدیدنظر از سوی رهبر داعش نشان از تغییر مهم در اولویتهای جنبش جهانی جهاد دارد؛ جنبشی که اکنون رهبریاش در دست داعش قرار گرفته است. با وجود حملات مرگبار به پاریس در نوامبر 2015 اما تمرکز داعش ابتدا بر خاورمیانه است و سپس غرب در حالی که برای بن لادن ابتدا غرب بود و سپس رژیمهای عربی. شعار داعش «دوام و بقا» شاخصهای از اهداف اصلی این گروه است: تحکیم و تثبیت خود در سرزمینهای سوریه و عراق و تسخیر سرزمینهای جدید. یکی از سرزمینهایی که در دیدگاه داعش رسیدن به آن و تسخیرش اهمیت دارد عربستان است چرا که محل حضور اماکن مقدسه و نیمی از ذخایر نفتی جهان است. در قاموس داعش، آلسعود صلاحیت حکومت بر این سرزمین را ندارد.
رقابت میان این دولت کوچک جهادی و پادشاههای نفتی در حاشیه خلیجفارس در دو سطح جریان دارد: سطح ایدئولوژیک و سطح مادی. در سطح ایدئولوژیک، «دولت اسلامی» خود را مدافع راستین نحلهای از اسلام میداند که عربستان سعودی به آن تعلق دارد یعنی وهابیت. طی دو دهه گذشته، جنبش سلفی- جهادی که شامل القاعده و داعش میشود، بیشتر به روایت و تفسیر وهابیت روی آوردهاند و متفکران این دو گروه ایدهها و اندیشههای رادیکال خود را در سنت وهابیت جستوجو میکنند. چنین بهنظر میرسد که وهابیت بارزترین مشخصه ایدئولوژی داعش باشد هرچند برخی معتقدند که داعش ملغمهای از وهابیت و برخی دیگر از باورهای سست دینی است. شاید بتوان مدعی شد که نزاع میان عربستان و داعش نزاع میان الگوهای رقیب یک اندیشه مشترک است. هر دو خود را نماد سیاست اسلامی و مدعی نمایندگی اسلام وهابی میپندارند.
در سطح مادی، «دولت اسلامی» مجموعهای از حملات را به خاک سعودی شروع کرد، شیعیان و نیروهای امنیتی سعودی را هدف قرار داد و با اعلام اینکه سه استان سعودی متعلق به داعش است رسما در این کشور حضور یافت. این استانها البته اسما متعلق به داعش هستند. «دولت اسلامی» نه قلمرویی در عربستان در اختیار دارد و نه نظارتی بر آنها دارد؛ این گروه به نام یک جناح مدعی حملات تروریستی انجام داده که امیدوار است روزی بتواند این استانها را ضمیمه قلمرو خود ساخته و حضوری آشکار و علنی همچون موصل و رقه در آنجا داشته باشد. [این متن پیش از شکست و عقبنشینی دولت به اصطلاح اسلامی از مناطق تصرف کرده نوشته شده است] برخی نویسندگان مقایسههایی میان عربستان و داعش انجام دادند و خط مستقیمی میان آن دو کشیدند. آنها به سرفصلهای درسی مشابه و گردن زدن اشاره کردند که فصل مشترک عربستان و داعش است.
«کامل داود»، در نوامبر 2015 در مقالهای در نیویورکتایمز، استدلال کرد که «عربستان سعودی خود داعشی است که موجب خلق این گروه شده است.» اما به دلایلی این مقایسهها ناکافی هستند زیرا عربستان بهدنبال شراکت با غرب بوده و «ظاهرا» آرزوی فتح جهان را ندارد. مقایسهای که ذکر آن ارزشمند است و در پس ذهن متفکران داعش قرار دارد این است که عربستان نسخهای شکست خورده و جعلی از دولت اسلامی است. به تعبیر دیگر، داعش خود را نسخه راستین اسلام میداند و عربستان نسخهای کپیبرداری شده از «دولت اسلامی» است. داعش معتقد است که عربستان در اواسط قرن هجدهم راه خود را شبیه «دولت اسلامی» شروع کرد اما خیلی زود از مسیر راستین خارج شد، گرایشهای توسعهطلبانه خود را رها کرد و روح تهاجمی وهابیت را در همان آغاز قربانی مدرنیته کرد. با این حال، این جهان بینی نقطه شروعی است برای درک رقابت میان «پادشاه» و «خلافت» که هر دو دارای برداشتهای مشابه و متفاوتی هستند و بر سر میراث و سرزمین مذهبی مشترک با یکدیگر رقابت دارند.
داعش و وهابیت
«وهابیت» عبارتی تحقیرآمیز است. بنابراین حامیان این کیش خود را «وهابی» نمینامند. اما برخی کلمات و عبارت خاص برای اشاره به آن هست. از این رو، «دولت اسلامی» حامیان خود در عربستان سعودی - سکونتگاه تاریخی وهابیت- را «ملت توحید» و «ملت الولاء و البراء» مینامد و آنها را با مفاهیم کلامی وهابیت مورد خطاب قرار میدهد. در انجام این کار، این گروه بر جایگاه تاریخی مردم عربستان بهعنوان حافظان کیش وهابی تاکید میکند. در قاموس داعش، آلسعود نتوانسته انتظارات را برآورده سازد و به این کیش خیانت کرده است. داعشیها، آلسعود را با لفظ تحقیرآمیز «آل سلول» خطاب میکنند که اشاره دارد به عبدالله ابن ابی بن سلول، از رهبران ریاکار و متقلب صدر اسلام که بارها به نفی قرآن پرداخت.
الگوهای رقیب
به لحاظ تاریخی، عربستان سعودی مشروعیت خود را از حمایت از وهابیت و علمای وهابی میگیرد. وهابیت شکلی کلامی و طردانگارانه از اسلام سنی است که در نیمه قرن هجدهم در قلب عربستان شکل گرفت. دولت عربستان امتیاز تنظیم نظم اجتماعی را به نهاد مستقر وهابی واگذار کرده و به علمای مذهبی میزان وسیعی از کنترل بر نظام قضایی و آموزشی داده و به آنها اجازه داده تا اداره نیروی پلیس مذهبی را هم به دست بگیرند. در عوض، آنچه حاکمان عربستان به دست میآورند تایید و پذیرش مردمی است و این نوعی معامله است.
دولت دست نهاد مذهبی را در اداره امور قضایی، اجتماعی و دینی باز گذاشته و در عوض آنها هم به نظام حاکم مشروعیت میبخشند.
ارسال نظر