بازگشت به خاورمیانه - ۱۰ آبان ۹۵

جیمز اف. جفری/ دیپلمات آمریکایی
مایکل آیزنشتات/ محقق نظامی
ترجمه: محمدحسین باقی

در بخش قبل گفته شد که آمریکا علاوه بر اقدام و مداخله نظامی به روش دیگری هم در منطقه حضور دارد: در قالب ماموریت‌های «آموزش و تجهیز» (T&E) و «کمک به نیروهای امنیتی» (SFA). در بخش قبل اشاره شد که چگونه آمریکایی‌ها در مساله فلسطین این دو برنامه را به‌کار گرفتند. این کار با هدایت دفتر هماهنگ‌کننده امنیتی آمریکا (USSC) برای اسرائیل و سرزمین‌های فلسطینی انجام می‌گیرد که در سال ۲۰۰۵ تاسیس شد. در این بخش هم به مورد سوریه به تفصیل اشاره شده و گفته می‌شود که چگونه آمریکایی‌ها برنامه «آموزش و تجهیز» را ابتدا از سوی سیا و سپس از سوی ارتش آمریکا به‌کار گرفتند و در هر دو زمینه با صرف ۵۰۰ میلیون دلار متحمل شکست شدند.

آموزش و تجهیز اپوزیسیون سوری

با آغاز جنگ داخلی در سوریه در سال ۲۰۱۱، پرزیدنت اوباما از داخل و خارج تحت فشار قرار گرفت تا از اپوزیسیون «میانه‌رو» در برابر رژیم اسد حمایت کند. رئیس‌جمهوری با رد توصیه مشاوران ارشدش در سال ۲۰۱۲ مبنی بر آغاز برنامه چشمگیر و پنهانی آموزش و تجهیز برای اپوزیسیون، مجوزی برای برنامه پنهانی و کوچکی زیر نظر CIA برای آموزش و تجهیز شورشیان میانه‌رو برای فشار بر اسد صادر کرد تا در نتیجه‌ آن، راه‌حل دیپلماتیک برای این درگیری هم تسهیل شود. این تلاش یا برنامه شامل انتقال تسلیحات و مهمات کوچک و سبک، خمپاره‌ها، موشک‌های هدایت شونده ضدتانک TOW و آموزش برای گروه‌های مخالف مدنظر می‌شد.

با این حال، این با مشکلاتی همراه شد؛ بسیاری از گروه‌های اپوزیسیون بی‌نظم بودند و اجازه دادند که هرج و مرج در مناطقی که در کنترل داشتند حاکم شود یا برخی از آنها شامل تبهکارانی می‌شد که از شهروندان مناطق غیرنظامی اخاذی می‌کردند. در مقابل، برخی از این گروه‌های اپوزیسیون از سوی گروه‌های سلفی- جهادی قدرتمندتر شکار می‌شدند و باعث می‌شد بخشی از کمک‌های نظامی که آنها دریافت می‌کردند به دست گروه‌های سلفی- جهادی قدرتمندتر بیفتد.

از سوی دیگر، گروه‌های سلفی- جهادی هم به زرادخانه نظامی اپوزیسیون یورش بردند. وضعیت جنگ همه با هم حاکم بود. برخی از این گروه‌های اپوزیسیون ائتلافی تاکتیکی با گروه‌های بزرگ‌تر، منسجم‌تر و قابل‌تر مانند النصره برقرار کردند که اغلب به‌طور ناخواسته منافع این گروه‌های رادیکال‌تر را پیش
می‌برد. دولت اوباما در مواجهه با انتقادات بر سر نحوه اداره بحران سوریه و سرخوردگی از برنامه پنهانی سیا در ژوئن 2014 برنامه‌ای 500میلیون دلاری به رهبری ارتش آمریکا را اعلام کرد که در بازه‌ای سه ساله، باید سالانه 5 هزار اپوزیسیون را آموزش داده و تجهیز کند.

با این حال، مشکلات زیادی وجود داشت؛ اینکه این نیروها با امضای بیانیه‌ای تعهد خود را برای مبارزه با «دولت اسلامی داعش» و نه رژیم اسد اعلام کردند باعث شد این برنامه هم فلج شود زیرا موارد متعددی گزارش شد که این نیروهای آموزش دیده به محض ورود به سوریه دستگیر شده و تجهیزات‌شان به سرقت رفت یا خودشان مبادرت به تسلیم خود و سلاح‌هایشان کردند. این هم تردیدها و پرسش‌هایی در مورد کارآیی این برنامه مطرح کرد. در پایان، فقط حدود 75 نفر پیش از تعلیق این برنامه در اکتبر 2015 آموزش دیدند و آنها هم کارآیی چندانی نداشتند.

کمبود اطلاعات قابل اعتماد در حوزه عمومی درخصوص تلاش‌های آشکار و پنهان مانع ارزیابی جامع امروز از دلایل این شکست است. اما چند مولفه احتمالا به این نتیجه کمک کرد:

* شکست آمریکا برای عمل به تعهدات (خواه وعده تحویل سلاح، خواه خط قرمز مربوط به سلاح‌های شیمیایی)، سرعت آرام برنامه T&E و طبیعت محدود کمک‌ها (به ویژه نفی تامین MANPADS) که باعث می‌شود بسیاری از مبارزان شورشی جذب گروه‌هایی شوند که منابع بیشتر داشته و اغلب افراطی‌تر از بقیه هستند.

* فقدان رهبری و حمایت قدرتمندانه آمریکا باعث شد برخی از متحدان منطقه‌ای آمریکا از گروه‌های افراطی‌تر حمایت به عمل آورند (در اینجا، ایالات‌متحده اشتباهی را تکرار کرد که در دهه 80 در افغانستان تکرار کرده بود وقتی به پاکستان اجازه داد در مورد این مساله تصمیم بگیرد که چه کسی تسلیحات آمریکایی را دریافت کند و بنابراین، چشم‌انداز سیاسی اپوزیسیون در افغانستان را شکل بدهد).

* به دلیل بررسی‌های ناکافی، بسیاری از گروه‌های مرتبط با FSA (ارتش آزاد سوریه) اعتبار بدی به‌دلیل مشارکت‌شان در فعالیت‌های مجرمانه، بیگانه کردن آنها از مردم محلی و تسهیل ظهور داعش به دست آوردند.

* تلاش از هم گسیخته‌ در مورد ارائه کمک، تکه‌تکه شدن اپوزیسیون میانه‌رو را بیشتر کرد هرچند تلاش‌ها از سوی حامیان مالی برای معقول کردن و هماهنگی بهتر تلاش‌ها سرانجام این گروه‌ها را قادر کرد که موفقیت‌هایی در میدان نبرد به‌دست آورند.

* سیاست کلی آمریکا در سوریه و عراق بسیاری از اهل سنت را از آنها بیگانه کرد؛ اهل سنتی که احساس می‌کردند واشنگتن هیچ حسی نسبت به وضعیت فعلی اهل سنت ندارد و به لحاظ تاکتیکی با ایران که متحد اصلی بشار اسد است، متحد شده است. این باعث شد بسیاری به حمایت از گروه‌های اسلامگرا و جهادی بپردازند که با اسد مشغول جنگ هستند.

* این الزام که استخدام آشکار برای آموزش و تجهیز فقط متعهد به نبرد با داعش است موفقیت این برنامه را به تعویق انداخت با توجه به اینکه تقریبا تمام این گروه‌ها اسد را دشمن اصلی خود تلقی می‌کردند.

دولت اوباما با درس گرفتن از شکست‌های قبلی فاز جدیدی را در حمایت خود از اپوزیسیون سوری گشود. بر این مبنا، به گروه‌های قدیمی‌تر، جا افتاده‌تر و موفق‌تر اپوزیسیون مانند نیروهای دموکراتیک سوریه و شبه نظامیان عرب مرتبط با آن کمک تسلیحاتی ارائه می‌دهد و 300 نیروی ویژه برای آموزش، مشاوره و کمک به این گروه‌ها تشکیل داده است تا براساس این موفقیت‌ها به پیش روند. باید منتظر ماند و کارآیی این طرح را هم دید.