شبح جنگ داخلی بر آمریکا

دنیای اقتصاد: نشریه اکونومیست سرمقاله جدید خود را به انتخابات آمریکا اختصاص داده است و می‌نویسد: دموکراسی‌های سالم بر قواعد نانوشته استوار هستند. اما نامزد جمهوری‌خواهان تمامی این قواعد را پایمال کرده است. دونالد ترامپ با عادی‌سازی رفتارهایی که پیش از ورود او به رقابت‌های انتخاباتی تابو بودند، درصدد افزایش تاثیرگذاری خود بر روندهای انتخاباتی به‌صورت غیرمعمول است.

رسوایی انتشار ویدئویی از ترامپ که سخنان نامناسبی درباره زنان می‌گوید بسیار ناخوشایند است. اما آنچه نگران‌کننده‌تر به نظر می‌رسد این مساله است که بسیاری از حامیان او همچنان اصرار دارند رفتار او عادی و طبیعی است. همچنین او در دومین مناظره انتخابات ریاست‌جمهوری تهدید کرد درصورت پیروزی در انتخابات، هیلاری کلینتون را به زندان می‌اندازد. در یک دموکراسی شکننده این طرز صحبت کردن از خشونت‌های پس از انتخابات حکایت دارد. خوشبختانه، آمریکا در روز ۹ نوامبر(روز بعد از انتخابات) دچار آشوب و اغتشاش نخواهد شد. اما علت این مساله بیش از آنکه مربوط به قدرت دولت در اجرای نص‌صریح قانون باشد به قواعد نانوشته‌ای مربوط می‌شود که دموکراسی آمریکایی براساس آن شکل گرفته و رشد یافته و این در شرایطی است که ترامپ در حال پایمال کردن قواعدی است که آمریکایی‌ها باید از آنها دفاع کنند.

اگر تصور می‌کنید در مورد ترامپ اغراق شده است سخنرانی‌های سیاسی او را درنظر بگیرید: ایده ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا، نامناسب خواندن قاضی مکزیکی‌تبار برای رسیدگی به پرونده ترامپ و تمسخر کردن معلولیت یک خبرنگار. دانیل پاتریک موینیهان، سیاستمدار و جامعه‌شناس آمریکایی، در کتاب خود می‌نویسد هنگامی که به یکباره اتفاقات بد بسیاری رخ می‌دهد، تازمانی که فهرست چیزهای غیرقابل قبول اندک و قابل مدیریت است جامعه می‌تواند از آنها چشم‌پوشی کند. بنابراین، زمانی که والدین مطمئن نیستند تماشای مناظره‌های انتخاباتی برای فرزندانشان مناسب باشد، دیگر وعده ترامپ مبنی بر کشیدن دیوار در مرز مکزیک چندان تکان‌دهنده به نظر نمی‌رسد. اگر ترامپ برنده انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا شود، جمهوری‌خواهان باید انتظاراتی را که او به‌وجود آورده است، برآورده کنند. انتظاراتی همچون حمایت‌گرایی، افزایش هزینه‌ها همراه با کاهش مالیات‌ها، خصومت با خارجیان و عقب‌نشینی از دهه‌ها سیاست خارجی. این اقدامات آمریکا را فقیرتر، ضعیف‌تر و ناامن‌تر خواهد کرد. به این ترتیب سیاست کثیف‌تر و بی‌رحم‌تر خواهد شد. اما اگر ترامپ شکست بخورد و کلینتون پیروز شود، ریاست‌جمهوری خود را درشرایطی آغاز خواهد کرد که میلیون‌ها نفر باور دارند باید او را به زندان بیندازند. شکست ترامپ از کلینتون آن‌قدر چشمگیر خواهد بود که اکثریت جمهوری‌خواهان در دو مجلس آمریکا نیز به شدت سقوط خواهد کرد. بنابراین کلینتون پیش از انتخابات میان‌دوره‌ای سنا دست‌کم دو سال فرصت خواهد داشت تا اصلاحات مهاجرت را به پیش ‌ببرد، صرف هزینه روی زیرساخت‌ها را افزایش دهد و توازن دیوان عالی را تغییر دهد. اینها دستاوردهای بزرگی خواهند بود، اما نزدیک به ۴۰ درصد از رای‌دهندگان تصور خواهند کرد از سوی دولتی متخاصم لگدمال شده‌اند. در این صورت نیز سیاست بیش از پیش دو قطبی خواهد شد. باید توجه داشت که سیاست سالم عرصه جنگ گروه‌های خلافکار نیست. سیاست نیازمند مصالحه است، زیرا تسلیم شدن در یک حوزه به معنی پیشروی در حوزه‌های دیگر است. دشمنان درمورد برنامه‌ای توافق می‌کنند، چون می‌دانند اقدام نکردن بدترین برنامه است. همواره باید این بینش وجود داشته باشد که مخالف شما فردی محترم و پایبند به اصول است، حتی اگر به شدت با نظرات شما مخالف باشد. اما رقابت‌های انتخاباتی ۲۰۱۶ بر چنین ایده‌ای خط بطلان کشیده است. در نتیجه، همه آمریکایی‌ها در وضعیت بدتری قرار می‌گیرند.