بخش هشتم
بازگشت به خاورمیانه - ۱۱ مهر ۹۵
جیمز. اف. جفری/ دیپلمات آمریکایی
مایکل آیزنشتات/ محقق نظامی
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش قبل به استراتژی اوباما در خاورمیانه اشاره شد. با این حال، او اگرچه به مصر و ترکیه سفر کرد، اما توجه خود را به آسیا معطوف داشت. او در سخنرانی سال ۲۰۰۹ نشان داد که میتواند بر دشمن فائق آید و جمعیتهای خیابانی را متقاعد سازد که رئیسجمهوری بدی نیست. اما گافهای اوباما در سوریه و عقبنشینی از افغانستان باعث شد نوک حملات به سوی اوباما نشانه رود.
در نهایت اوباما دکترین خود را اعلام کرد.
جیمز. اف. جفری/ دیپلمات آمریکایی
مایکل آیزنشتات/ محقق نظامی
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش قبل به استراتژی اوباما در خاورمیانه اشاره شد. با این حال، او اگرچه به مصر و ترکیه سفر کرد، اما توجه خود را به آسیا معطوف داشت. او در سخنرانی سال ۲۰۰۹ نشان داد که میتواند بر دشمن فائق آید و جمعیتهای خیابانی را متقاعد سازد که رئیسجمهوری بدی نیست. اما گافهای اوباما در سوریه و عقبنشینی از افغانستان باعث شد نوک حملات به سوی اوباما نشانه رود.
در نهایت اوباما دکترین خود را اعلام کرد. براساس این دکترین و برای پاسخ به تهدیدهای دیگران، استراتژی نیروی مرگبار را بهعنوان ابزاری اصلی فقط در کشمکش علیه سازمانهای تروریستی و سپس از طریق حملات هوایی «کمخطرتر» و «کمهزینهتر» و انجام عملیات ویژه میپذیرد. در غیر این صورت، استفاده از ابزار نظامی سازنده نخواهد بود. با این حال، غیر از تعامل با چالشها و ستیزهای امنیتی خاص، این عملیاتها زیربنای یک معماری امنیتی را با نشان دادن اراده لازم برای استفاده از زور برای تضمین موفقیت سیستم امنیتی منطقهای به خود گرفت. چنین نمایشی از تعهد و عزم به دلایل مختلف در خاورمیانه مهم است:
* به استثنای ترکیه - و این مهمترین نکته است- متحدان و شرکای دوفاکتوی آمریکا از روابط پیمانی و امنیتی رسمی با - و بالطبع، تعهدات الزامآور قانونی از- آمریکا در مقایسه با اروپا و ائتلاف امنیت جمعی ناتو و منطقه آسیا- پاسیفیک با مجموعهای از تعهدات امنیتی متقابل برخوردار نیستند.
* بیشتر نزاعهای تاریخی، قومی، اجتماعی و داخلی مهم که درها را به روی تهدیدات امنیتی میگشاید بهطور چشمگیری مقاوم هستند.
* ایالاتمتحده بهطور اخص و الگوی غربی بهطور اعم در میان بیشتر مردم منطقه، به دلیل ایدئولوژی ضداستعماری، نقشهای مختلفی که اسلام ایفا میکند و نفی سیاستهای آمریکا در قبال اسرائیل، منفور است.
* مشکل امنیتی پیچیده است و معمولا دربرگیرنده مجموعهای از بازیگران دولتی بیرونی و منطقهای و بازیگران غیردولتی است که طیف مختلفی از نیروها را از جنگهای داخلی تا شورشها و تروریستها در بر میگیرد.
تضمینها و تعهدات امنیتی
در حالی که تعهد به دفاع از شرکای آمریکا در تعهدات امنیتی عمومی و در بیانیههای دولتی مانند دکترین ترومن، دکترین کارتر و اجلاس سران شورای همکاری خلیجفارس در کمپ دیوید در سال ۲۰۱۵ جزئی جداییناپذیر است، اما در غیاب تعهدات دفاعی قانونا الزامآور، غیر از ترکیه بهعنوان شریک ناتو، تعهدات آمریکا برای کمک به شرکایی که تحت فشار نظامی هستند معمولا غیرمستقیم است. گاهی در ابزارهای دوجانبه برای رسمیت بخشیدن به پایگاه یا کمک امنیتی به آنها ارجاع میشود و با دیدارهای سطح بالا، اعلام شراکت، مانورهای نظامی و سایر تجلیهای ملموس روابط سطح بالای امنیتی و بنابراین «فرض برای دفاع» تکمیل میشوند. استقرار نیروها در یک کشور خاص - با توجه به دشواری بهکارگیری این نیروها در کشوری که مورد حمله قرار گرفته - معمولا نشانه مهمی از اشتیاق برای دفاع است. در نهایت، حس تضمین امنیتی آمریکا با تمام موارد بالا مرتبط بوده و با تلقی عمومی از اشتیاق آمریکا برای استفاده از زور در منطقه مهروموم میشود؛ برداشتی که بهطور موثری با استفاده از زور تقویت میشود.
کمک، آموزش و همکاری امنیتی
بسیاری از فعالیتهای نظامی آمریکا در منطقه کمکهای امنیتی بوده است: برنامههای مربوط به فروش نظامی خارجی (FMS) و آموزش، مشاوره و فعالیتهای تجهیزی ماموران آمریکایی، با شراکت اطلاعاتی، مانورهای مشترک با بازیگران مختلف منطقهای مانند «ستاره درخشان» در مصر، آموزش نظامی در ایالاتمتحده و تلاشهای دیگر برای توسعه به اصطلاح «ظرفیت شراکت» تقویت میشود.
هدف تضمین این مساله است که چنین دولتهایی بتوانند ضرورتا بدون اتکا به تقویت نیروهای نظامی عظیم ایالاتمتحده از خود دفاع کنند و تا حد امکان، بتوانند عملیاتهای آمریکا را مورد پشتیبانی قرار دهند. برنامههای طولانی مدت شامل مراکش، ترکیه، کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، مصر، اسرائیل، اردن و پاکستان میشود؛ کشورهای جدیدتر شامل عراق و افغانستان میشوند. ایران تا سال ۱۹۷۹ یکی از دریافتکنندگان مهم تسلیحات آمریکایی بود. لبنان هم مقداری تسلیحات سبک آمریکایی و حمایتهای مشاورهای دریافت میکند. فروش تسلیحات آمریکایی و تا حدی کمتر، کارکردهای مشاورهای با متحدان ناتو - عمدتا بریتانیا و فرانسه- تکمیل میشود، اما آلمان در تهیه و تدارک سیستمهای تسلیحاتی نیز فعال بوده است.
پایگاه و استقرار نیروها
انواع فعالیتهای نظامی در پایگاهها معرف حضور آمریکاست: از پایگاههایی که این کشور هیچ حضور نظامی دائمی ندارد، اما اهمیت مهمی برای واحدهای دریایی دارد (مانند جبل علی در دبی) تا استقرار نیرو و پایگاههایی که شبه دائمی هستند. ضرورتا در هر موردی، از جمله حضور دائمی آمریکا در پایگاه هوایی اینجرلیک در ترکیه، فرماندهی چنین پایگاههایی از سوی کشور میزبان است و حضور آمریکا- به استثنای اینجرلیک- لااقل به لحاظ تئوریک موقتی تلقی میشود. آنچه مشخصکننده تمام این فعالیتها است قدرت آنها، انعطافپذیری نظامی شان در مواقع اضطراری و برای عملیاتهای خاص و سیگنالی است که آنها مبنی بر تعهد آمریکا مخابره میکنند. اما هیچیک از آنها بدون شکل خاصی از اجازه محلی، نظارت یا همکاری، اجازه آزادی عمل کامل در عملیاتهای آمریکا را نمیدهد.
ارسال نظر