بخش بیستم
دستنشانده القاعده - ۲۵ شهریور ۹۵
جنیفر کافارلا
ترجمه: محمدحسین باقی
در بررسی مراحل تکوین و تطور النصره به پیوستن این گروه به داعش و سپس بریدن از داعش اشاره و به دلایل و چگونگی جدایی این دو گروه پرداخته شد. در این بخش به آغاز جنگ النصره با داعش اشاره میشود که باعث شد مرزبندی آشکاری میان این دو گروه ایجاد شود.
جبهه النصره- و در واقع، سوریه- خود را در بطن کشمکشی بینالمللی برای برتری در دنیای به اصطلاح جهادیون یافت. النصره به حملات خود علیه حزبالله در داخل لبنان ادامه داد و تهاجمی گسترده به قلب رژیم در لاذقیه انجام داد که باعث شد برای اولین بار به مدیترانه برسد.
جنیفر کافارلا
ترجمه: محمدحسین باقی
در بررسی مراحل تکوین و تطور النصره به پیوستن این گروه به داعش و سپس بریدن از داعش اشاره و به دلایل و چگونگی جدایی این دو گروه پرداخته شد. در این بخش به آغاز جنگ النصره با داعش اشاره میشود که باعث شد مرزبندی آشکاری میان این دو گروه ایجاد شود.
جبهه النصره- و در واقع، سوریه- خود را در بطن کشمکشی بینالمللی برای برتری در دنیای به اصطلاح جهادیون یافت. النصره به حملات خود علیه حزبالله در داخل لبنان ادامه داد و تهاجمی گسترده به قلب رژیم در لاذقیه انجام داد که باعث شد برای اولین بار به مدیترانه برسد.
داعش هم بهطور یکجانبه برای کنترل قلمرو و دستیابی به پروژه دولت اسلامیاش در حال نبرد بود. این گروه بارها النصره را متهم کرد که با قرار گرفتن در کنار «کفار» به جبهه سلفی- جهادی خیانت کرده است. دستاوردهای چشمگیر داعش در عراق در تابستان 2014 و متعاقب آن اعلام خلافت از سوی این گروه، هم رو دستی به القاعده بود و هم به چالش طلبیدن این گروه، زیرا رویکرد تدریجی القاعده به سوی تشکیل حکومت اسلامی با نتایج مورد ادعا و قابل مشاهده داعش قابل رقابت نبود. جولانی در مواجهه با این چالش، موضع نسبتا عملگرایانه النصره را با تنیده ماندن در چارچوب انقلاب سوریه حفظ کرد در حالی که فرآیند موازی و تدریجی سخت کردن آداب و رسوم ایدئولوژیک خود را در برابر اپوزیسیون و مردم غیرنظامی آغاز کرد. این فرآیند آخری به تدریج چهره القاعده در مناطقی مانند ادلب و حلب در شمال سوریه و در مناطق درعا در جنوب را نشان داد که این نشانهای از اعتماد به نفس نبود، بلکه نشان از نیاز النصره داشت برای اینکه موضع ایدئولوژیک خود را به کسانی نشان دهد که میدیدند داعش در سوریه در حال ساخت پروژه «دولت» خود است.
با وجود چالش داعش، اما موضع برتر النصره در چارچوب اپوزیسیون سوری تا حد زیادی به دلیل فوریت نبرد با رژیم اسد همچنان برقرار ماند. اگرچه تاسیس شماری از متحدان ارتش آزاد سوریه مورد حمایت غرب در سوریه در اواخر 2013 و اوایل 2014 باعث شد برخی در حلقه النصره ابرو در هم کشند، اما رسیدن موشکهای هدایت شونده ضدتانک BGM-71 TOW در آوریل 2014 نشان از پیام بیسابقه ناشی از اعمال نفوذ آمریکا بود. تمام گروههایی که این «تاو»ها را دریافت میکردند از سوی سیا بررسی میشدند و از طریق «اتاقهایعملیاتی» چندملیتی در اردن (MOC) و ترکیه (MOM) این حمایتها را دریافت میکردند.
تمام این گروهها و همه جناحهای عمده و اسلامگرای اپوزیسیون در سوریه به سوی ابتکار گسترده تر «وحدت» پیش رفتند که «واعتصموا» نامیده میشد. در پایان تابستان، النصره به شکل موثری کنترل دژ مالی خود در دیرالزور را به داعش واگذار کرد، زیرا کشتارهای داعش به دلیل پیشرفتهایش در عراق و اعلام خلافت سرعت گرفته بود. ابوماریه القحطانی که عملیات در شرق سوریه را بهعنوان معاون عملی جولانی اداره میکرد، با همراهانش مجبور به فرار به جنوب سوریه شد. اندکی پس از آن، او تنزل مقام یافت و دکتر سامیالعُریدی، افراطگرای اردنی جانشین او شد که پیوندهای نزدیکی با ایدئولوگهای ارشد القاعده در اردن مانند ابو محمد المقدیسی و ابو قتاده الفلسطینی داشت.
این نشان از چرخش اساسی به دلیل طبیعت ایدئولوژیک رهبری ارشد النصره داشت. وقتی النصره به تدریج جای پای خود را محکم کرد آشکارا به دنبال قانون اسلامی برآمد و هر که را که با غرب پیوند داشت کنار میزد در عین حال عملگرایانی مانند ابوماریه و صالح الهماوی حاشیهنشین شدند. این دگردیسی آشکار رهبری و افزایش قاطعیت و ابراز وجود النصره عمدتا در ادلب عملیاتی تر شد، جایی که النصره آنجا را انتخاب کرده بود تا روی منابع قابلتوجه برای احیای درازمدت پروژهاش در سوریه سرمایهگذاری کند.
در ادلب بود که تنشها میان النصره و جناحهای ارتش آزاد سوریه مورد حمایت آمریکا شروع شد که از جمله این جناحها میتوان به «جبهه انقلابیون سوریه» (SRF) اشاره کرد. در عین حال، یک پیام صوتی از سوی جولانی از مناطق روستایی حلب لو رفت که در آن وی خواستار برقراری «امارات اسلامی» متعدد در سوریه شد که شاید به عمد لو رفته باشد. این گروه همچنین یکی از دفاتر سازمان ملل را تسخیر و از مرز بلندیهای جولان در اسرائیل عبور کرد. اگرچه النصره ضربات اساسی از داعش دریافت کرد اما النصره «واقعی» بهعنوان گروه که اطمینان بیشتری به خود دارد، دوباره سر بر آورد.
۶- سپتامبر ۲۰۱۴- سپتامبر ۲۰۱۵: النصره جان میگیرد
با شروع سپتامبر 2014، توجه جهانیان بار دیگر به داعش معطوف شد که با سر بریدن گروگانهای غربی در سوریه و انتشار ویدئوهای دهشتانگیز بهدنبال انتقامگیری از غرب به دلیل مداخله در عراق بود. جالب اینکه، رقابت خصومتآمیز میان داعش و القاعده در چند مورد دیگر هم نمود یافت آنجا که فرماندهان النصره و ایدئولوگهای القاعده در خارج تلاش ناموفقی داشتند تا برای آزادی این گروگانها به ویژه النهنینگ بریتانیایی و پیتر کاسیج آمریکایی مداخله کنند. با این حال، در پایان سپتامبر، ایالاتمتحده شروع به بمباران سوریه کرد و النصره و داعش را با هم مورد هدف قرار میداد. آمریکا مدعی بود که یکی از واحدهای عملیاتی خارجی القاعده به رهبری فضلی را هدف میگیرد که «گروهخراسان» نامیده میشد. در عرصه عمل و روی زمین، تمایز داعش با النصره اهمیت چندانی نداشت. فضلی و دیگر کهنهکاران با تجربه القاعده بخشی از ساختار النصره بودند. حملات هوایی علیه این گروه از سوی جریان اپوزیسیون سوری حمله علیه النصره به مثابه حمله علیه انقلاب تلقی شد.
ارسال نظر