اختلافات پنتاگون و وزارت خارجه آمریکا ممکن است طرح صلح سوریه را زمینگیر کند
دوئل کری و کارتر
دنیای اقتصاد: توافقی که جان کری، وزیر خارجه آمریکا و همتای روس او برای کاهش کشتار در سوریه به آن دست یافتند باعث شده شکافی عمیق میان جان کری (وزیر خارجه) و اشتون کارتر (وزیر دفاع) به وجود آید. اگرچه وزارت خارجه مشتاق همکاری با روسها برای رسیدن به صلحی پایدار در سوریه است اما وزارت دفاع در مورد همکاری مشترک با روسها برای هدف قرار دادن تروریستها ملاحظاتی دارد. به گزارش نیویورکتایمز، کارتر در میان آن دسته از مقامهای آمریکایی قرار دارد که در کنفرانس اخیر خود با کری در کاخ سفید بر چارچوب توافق ژنو تاکید کرد.
دنیای اقتصاد: توافقی که جان کری، وزیر خارجه آمریکا و همتای روس او برای کاهش کشتار در سوریه به آن دست یافتند باعث شده شکافی عمیق میان جان کری (وزیر خارجه) و اشتون کارتر (وزیر دفاع) به وجود آید. اگرچه وزارت خارجه مشتاق همکاری با روسها برای رسیدن به صلحی پایدار در سوریه است اما وزارت دفاع در مورد همکاری مشترک با روسها برای هدف قرار دادن تروریستها ملاحظاتی دارد. به گزارش نیویورکتایمز، کارتر در میان آن دسته از مقامهای آمریکایی قرار دارد که در کنفرانس اخیر خود با کری در کاخ سفید بر چارچوب توافق ژنو تاکید کرد. اگرچه اوباما تلاش کری را پس از ساعتها و هفتهها مذاکره مورد تایید قرار داد اما ظاهرا مقامهای پنتاگون هنوز قانع نشدهاند و ساز مخالف میزنند.
روز سهشنبه در پنتاگون، مقامهای این وزارتخانه نپذیرفتند که اگر توقف خشونتها در سوریه برای هفت روز ادامه یابد، وزارت دفاع طرح خود را برای روز هشتم به اجرا درآورد. این طرح چیست که بر سر آن اختلاف وجود دارد؟ این طرح چیزی نیست جز همکاری فوقالعاده میان آمریکا و روسیه برای به اشتراکگذاری اطلاعات و انجام مشترک حمله نظامی علیه داعش و النصره. پنتاگون نسبت به نیات روسها بدبین است و اعتقاد دارد که در صورت به اشتراکگذاری اطلاعات، روسها میتوانند به اطلاعاتی در مورد چگونگی هدف قرار دادن شورشیان از سوی آمریکا و بسیاری اطلاعات محرمانه دیگر پی ببرند. ژنرال جفری ال. هاریگیان، فرمانده فرماندهی مرکزی نیروهای هوایی آمریکا، در یک ویدئو کنفرانس با خبرنگاران اعلام کرد: «من نه میگویم بله و نه میگویم خیر. هنوز زود است که بخواهیم در مورد این طرح صحبت کنیم.» کاخ سفید هم بدبین است. جاش ارنست، سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید اعلام کرد: «فکر میکنم ما هم دلایلی برای بدبینی داریم که آیا روسها خواهان یا مایل به اجرای موارد ذکر شده در آتشبس هستند یا خیر.»
در دیدگاه جان کری، دولت باید هر چه در توان دارد بهکار بندد تا نیروهای بشار اسد را از بمباران غیرنظامیان بازدارد. وقتی روسها وارد جنگ شدند، این مساله به این معنا بود که توافق نهایی باید با پوتین به دست آید نه اسد. نزد کری، تلاش برای کاهش خشونت در سوریه و در نهایت توافق سیاسی که باعث خروج اسد از قدرت خواهد شد ریشه در بحث «اعتبار» و «میراث» دارد. در اینجا چند بحث جریان دارد. نیویورکتایمز مینویسد بحث سوریه برای جان کری بحث اعتبار شخصی او و میراثی است که وی از خود بر جا میگذارد. این گزارش میافزاید: اولین پروژه مهم کری در بدو ورود به وزارت خارجه احیای مذاکرات صلح خاورمیانه میان اسرائیل و فلسطین بود که در سال اول حضور او با شکست مواجه شد. دومین پروژه کری مذاکرات هستهای با ایران بود که به تضمین «اعتبار» کری کمک و «میراث» خوبی برای وی به یادگار گذاشت.
اما مساله سوریه مسالهای بس پیچیده است که کری هم روز دوشنبه در وزارت خارجه به آن اذعان کرد. بخشی از این دشواری به این خاطر است که طرفها و بازیگران زیادی - غیر از مسکو و واشنگتن- در سوریه خود را ذینفع میدانند. او در خفا به برخی دوستان خود گفته است که معتقد است توافق سوریه راه به جایی نخواهد برد. اما در عین حال افزوده که مصمم است تلاش خود را انجام دهد. او بنا دارد این حربه را از دست رقبایی که میگویند «اوباما و تیم وزارت خارجهاش جنگ داخلی در سوریه را تسهیل کرده و موجب کشتار هزاران نفر شدند» بگیرد. اگرچه از دوشنبه (۲۲ شهریورماه) به این سو هر از گاهی در برخی مناطق آتشبس نقض میشد اما فضای کلی حاکم بر سوریه ملغمهای از درگیریهای پراکنده و بیاعتمادی عمیق در مناطق جنگزده است. به گزارش نیویورکتایمز، ساکنان از تاخیر در ارائه کمکهای سازمان ملل گلهمند هستند.
با این حال، شکاف میان کری- کارتر بازتاب تضاد و تناقض در سیاست سوریهای آمریکا است. اوباما به دلیل عدم ورود نظامی به سوریه به شدت تحت فشار است. نیویورکتایمز مینویسد: پیامد این عدم مداخله کشته شدن بیش از ۴۰۰ هزار نفر و آوارگی میلیونها نفر و سیل مهاجرت به اروپا است. بیعملی اوباما باعث ورود روسها به سوریه شد.
در واقع، انفعال اوباما فضایی برای کرملیننشینان برای عرض اندام و قدرتنمایی فراهم آورد بهگونهای که آنها را به یکی از طرفهای اصلی درگیر و مذاکرهکننده اصلی تبدیل کرد. اما یکی از دلایل دیگری که باعث شکاف میان پنتاگون، وزارت خارجه و حتی سازمان سیا شده این است که هر یک از این سه نهاد آمریکایی طیف مختلفی از شورشیان را تحت حمایت دارند که لزوما با یکدیگر سر سازگاری ندارند. روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «جنگ داخلی در اردوگاه متحدان آمریکا» که در ۱۳ شهریورماه ۱۳۹۵ منتشر شد جزئیات مفصلی از این مساله را به دست داده است. گروههای شورشی به رهبری سیا و نهادهای اطلاعاتی متحد و شبهنظامیان کرد که زیر چتر پنتاگون و تحت عنوان «نیروهای دموکرات سوری» (SDF) میجنگند هر یک دارای زیرمجموعههایی هستند که در سوریه با یکدیگر در حال نبرد هستند.
نتیجه این میشود که آمریکا و روسیهای که از پایان جنگ سرد به اینسو در وضعیت ستیز قرار داشتند و به چشم دشمن به یکدیگر مینگریستند اکنون باید به تبادل اطلاعاتی با یکدیگر بپردازند. ژنرال فیلیپ بریدلاو که به تازگی از فرماندهی متحد ناتو کناره گرفت، میگوید: «من نسبت به هر آنچه روسها انجام دهند بدبین هستم. نگرانیهای زیادی در مورد نیروهایمان در سوریه داریم.» پیتر کوک، سخنگوی مطبوعاتی پنتاگون میگوید: «همانطور که کارتر گفت، وزیر خارجه تلاش بیوقفهای کرده تا آلام مردم سوریه را تسکین دهد و راهحلی سیاسی برای سوریه بیابد. اگر ترتیبات به درستی اجرا شود میتواند باعث پیشرفت این اهداف شود.» او افزود وزارت دفاع «مسوولیتهای خود را انجام خواهد داد اما این منوط به روسیه و اسد است که با شرایط مطروحه کنار آیند و کار درست را در سوریه انجام دهند.»
یکی از نگرانیهای پنتاگون این است که این تبادل اطلاعات ممکن است دست آمریکا را در مورد چگونگی هدف قرار دادن شورشیان و انجام عملیات در سوریه و سایر نقاط جهان رو کند. این میتواند به نفع مسکو تمام شود زیرا این کشور در زیر دریا و در هوا و در حوالی بالتیک و اروپا ممکن است به تقابل با آمریکا بپردازد زیرا تکنیکهای آمریکا در این تبادل اطلاعات فاش میشود. جان کری و برخی مشاوران او و تیم وزارت خارجه بر این باورند که رویکرد پنتاگون بیشتر مربوط به دوران جنگ سرد است. آنها بر این باورند که روسها هم دوست ندارند در مرداب سوریه فرو روند و تلاش دارند تا بحران به سرانجام برسد.
نیویورکتایمز میافزاید: این دو کشور در گذشته همکاریهای محدودی داشتند هرچند بیشتر این همکاری به مذاکره گذشت نه در میدان عمل و در صحنه جنگ واقعی. این دو کشور بر سر برنامه هستهای ایران با یکدیگر همکاری داشتند هرچند همکاریشان در مورد خلع سلاح در شبهجزیره کره راه به جایی نبرد. این دو کشور در سایر نقاط جهان رویکرد خصمانهای با یکدیگر داشتند. مثال آن الحاق کریمه و تحولات اوکراین و صفآرایی طرفین در بالتیک و شرق اروپا است.
ارسال نظر