دست‌نشانده القاعده - ۱۵ شهریور ۹۵

جنیفر کافارلا
ترجمه: محمدحسین باقی

رفتار تحکم‌آمیز النصره در برابر این گروه‌های شورشی تا حد زیادی در واداشتن آنها به تغییر رفتارشان به منظور انطباق با خواسته‌های النصره موفق عمل کرده است. برای مثال، در مه‌2014، احرار‌الشام و جیش‌المجاهدین (JAM) پیشگام تشکیل «میثاق انقلابی» برای وحدت اپوزیسیون سوری بودند. این میثاق، اعلام کرد که انقلاب با «بنیادگرایی و رادیکالیسم» ناسازگار است و «هرگونه ارتباط با نهادهای خارجی» را رد کرد؛ امضاکنندگان این میثاق شامل هفت عضو «جبهه اسلامی» (IF)، اعضای جیش‌المجاهدین، اتحاد اسلامی اجناد الشام در دمشق، لژیون شام و گردان‌های فرقان می‌شد. در واکنش، النصره یک بیانیه فوری مطبوعاتی در رد این میثاق صادر کرد. محکومیت النصره، رهبر مجلس الشورای «جبهه اسلامی» یعنی «ابوعبدالمالک» را واداشت تا اطمینان دهد که افراط‌گرایی داعش تنها هدف این میثاق است.

الگوی نیروهای ویژه النصره

نیروی رزمی بسیار کارآمد النصره نقش مهمی در برقراری روابط با سایر گروه‌های شورشی داشته است. النصره (فتح‌الشام) یک سازمان نظامی رسمی و به شدت کنترل شده است که به‌عنوان «دستگاه تقویت‌کننده» یا «نیروی تغذیه‌کننده» برای سایر واحدها به فعالیت مشغول است. این گروه به واسطه سطح حرفه‌ای رهبری عملیاتی از دیگر گروه‌ها متمایز می‌شود که یک کارآمدی در فرمانده و کنترل برای اپوزیسیون سوری فراهم می‌آورد که در سال‌های اولیه جنگ این گروه‌ها فاقد آن بودند.

این گروه همچنین به دلیل امنیت عملیاتی‌اش (OPSEC) و ارتباطات منظم و کنترل شده میان نفرات معروف است که باعث می‌شود عملیات‌ها در نهایت پنهان‌کاری برنامه‌ریزی شده و به اجرا در آیند. از آنجا که نیروهای شورشی از زمان آغاز جنگ در سوریه با شرایط انطباق یافته و حرفه‌ای شده‌اند، مواضع النصره در درون صفوف شورشیان تا حد زیادی نتیجه توانایی دائمی‌اش در کمک به افزایش و بهبود این ظرفیت است. النصره برای اجرای اهداف عملیاتی در راستای اهداف گسترده‌تر استراتژیک علیه اسد توانایی منحصربه‌فرد دارد. النصره معمولا عملیات «شکل دادن و پیکربندی» را انجام می‌دهد که موجب شرایطی برای موفقیت در عملیات تهاجمی شورشیان می‌شود. برخلاف عملیات‌های متعارف به سبک پیاده نظام که به‌طور مستقل از سوی نیروی نظامی داعش انجام می‌شود، اما نیروهای النصره دارای ویژگی «نیروی عملیاتی ویژه» هستند که قدرت نیروی زمینی اپوزیسیون سوری را افزایش می‌دهد. مبارزان النصره نقش‌های کلیدی در خط مقدم در کنار سایر گروه‌های شورشی بر عهده می‌گیرند و وقتی سایر گروه‌های شورشی به‌صورت انبوه به دل دشمن می‌زنند، النصره‌ای‌ها به ارائه تخصص خود می‌پردازند. نیروهای النصره با نفرات اندک دست به عملیات می‌زنند و اغلب ماموریت‌های تاکتیکی غیرمتعارفی انجام می‌دهند که نیازمند سطحی از حرفه‌ای‌گری و تخصص است که سایر گروه‌های اپوزیسیون سوری فاقد آن هستند. گروه بین‌المللی بحران در سپتامبر 2014 با رهبر یکی از گروه‌های شورشی به نام «لواء التوحید» مصاحبه‌ای انجام داد. او در این مصاحبه چنین رابطه‌ای را برجسته و بیان کرد که «النصره آنقدر بزرگ نیست که به تنهایی پیروز میدان جنگ در سوریه باشد؛ ما نفرات می‌دهیم و آنها نیروهای نخبه می‌دهند». النصره در انجام این کار به عمد خود را در تار و پود سایر گروه‌های شورشی می‌بافد و با مواضع و کارآمدی خود این نفوذ را تقویت می‌کنند.

ساختار و ترکیب «نیروهای عملیات ویژه» النصره

ساختار و ترکیب نیروی نظامی نخبه النصره در مسیر اهداف کلی برای دگرگون کردن جامعه سوریه قرار دارد. النصره شبکه‌ای از متحدان شورشی را دنبال می‌کند که این گروه را قادر می‌سازد از دل این ساختار گسترده شورشی، دولت اسلامی پسا اسد را در سوریه اداره کند. با وجود دنبال کردن عملیات نظامی علیه رژیم اسد، اما اولویت اصلی النصره ادغام خود در ساختارهای قدرت و ایجاد نفوذ محلی است. در واقع، النصره در نظر دارد خود را یکی از طرف‌های اصلی در فضای سوریه جلوه دهد تا به این طریق بتواند در ساختار قدرتی که در آینده و در دوران پسا اسد شکل می‌گیرد صاحب نقش باشد. این اولویت بندی باعث ایجاد وضعیتی نظامی در النصره می‌شود که بیشتر بر به حداکثر رساندن موقعیت النصره در صفوف شورشیان متمرکز است تا دنبال کردن یک استراتژی فراگیر برای شکست اسد. النصره از فرمانده نظامی استانی استفاده می‌کند که در عملیات‌های خود نسبتا مستقل عمل می‌کنند. این مراکز استانی فرمانده برای سازگاری با شرایط در میدان جنگ یا سازگاری با ترکیب نیروهای شورشی شکل می‌گیرند. النصره رسما به اعلام یا تشکیل «ولایت» نپرداخته؛ ساختاری که سوریه را به ساختارهای حکومتی محلی شبیه به ساختار مورد استفاده داعش تقسیم می‌کند. با این حال، دستگاه رسانه‌ای النصره ساختاری استانی دارد و نشریه‌های این گروه گاه از عبارت «ولایت» استفاده می‌کنند. ساختار مالی النصره نیز این رویکرد استانی را به رسمیت می‌شناسد و از کمیته‌ای مرکزی استفاده می‌کند که «خزانه‌داری اسلامی» نامیده می‌شود. این خزانه‌داری اسلامی به جمع‌آوری پول پرداخته و آنها را در جبهه‌های مختلف جنگ بازتوزیع می‌کند.

این ساختار فرمانده و کنترل به النصره اجازه می‌دهد تا با الزامات خاص هر جبهه جنگی انطباق بیابد. این، به نوبه خود، پراکندگی نیروهای النصره را در تمام مناطق درگیری در سوریه به شیوه‌ای تسهیل می‌کند که «اقتصاد زور» را به حداکثر می‌رساند. علاوه بر این، این ساختار به نیروهای النصره اجازه می‌دهد تا عملیات‌های خود را با گروه‌های محلی شورشی هماهنگ کرده و تعاملات‌شان را در جهت به حداکثر رساندن نفوذ سازمان خود مناسب‌سازی کنند. اینکه جولانی تا چه حد فرامین را به فرماندهان منطقه‌ای صادر می‌کند روشن نیست. با این حال، رهبری ارشد النصره در جبهه‌های مختلف نبرد ظاهرا حضور یافته تا میزانی از هماهنگی مرکزی را نشان دهد. گزارش‌های موثق اما تایید نشده از حضور جولانی در میادین مهم نبرد نشان می‌دهد که رهبر النصره ممکن است مواضع خود را به منظور نظارت بر عملیات‌های دقیق یا افزایش روحیه جنگجویان در جبهه‌های خطرناک تغییر دهد. شخص جولانی ممکن است ارتباط نزدیکی با برخی از فرماندهان منطقه‌ای داشته باشد. نمونه‌ای از چنین رویکردی در گزارش دسامبر 2012 آمده که طی آن هویت جولانی از سوی رهبران النصره در ادلب و حلب در دیداری با رهبران گروه‌های سلفی احرار‌الشام، صغورالشام، لواءالاسلام (اکنون جیش‌الاسلام) و چندین گروه دیگر پنهان ماند و این پنهان کاری هم تضمین شد.