بخش هشتم
دستنشانده القاعده - ۱۰ شهریور ۹۵
جنیفر کافارلا
ترجمه: محمدحسین باقی
استراتژی النصره در سوریه پیگیری شبکهای از «روابط شورشگرانه» است. النصره به واسطه این شبکه میتواند خود را در تار و پود اپوزیسیون سوریه ادغام و از نفوذ خود برای تکامل و فعالیتهای حکومتی استفاده کند. النصره از سطح مهارت بالای مبارزانش برای کمک به شکلگیری «نیروهای ویژه» خود در برابر حملات شورشی استفاده میکند. استراتژی النصره متفاوت از داعش است. النصره به جای اینکه همچون داعش بهطور مستقیم بر اپوزیسیون غلبه یابد، وابستگی به گروههای شورشی دیگر را تقویت کرده است.
جنیفر کافارلا
ترجمه: محمدحسین باقی
استراتژی النصره در سوریه پیگیری شبکهای از «روابط شورشگرانه» است. النصره به واسطه این شبکه میتواند خود را در تار و پود اپوزیسیون سوریه ادغام و از نفوذ خود برای تکامل و فعالیتهای حکومتی استفاده کند. النصره از سطح مهارت بالای مبارزانش برای کمک به شکلگیری «نیروهای ویژه» خود در برابر حملات شورشی استفاده میکند. استراتژی النصره متفاوت از داعش است. النصره به جای اینکه همچون داعش بهطور مستقیم بر اپوزیسیون غلبه یابد، وابستگی به گروههای شورشی دیگر را تقویت کرده است.
ساختار پیچیده و شبکهای النصره
النصره ماهیت همکاری خود را با گروههای شورشی با خصوصیات منحصربهفرد بازیگران بیشمار تنظیم میکند. این موضوع تفاوتهای ظریفی در نحوه تعامل النصره با گروههای شورشی ایجاد کرده که بر حسب روششناسی، باورهای مذهبی و اهداف سیاسی این گروه بهشدت متفاوت است. ارزیابی سه لایه کلی از روابط میان النصره و گروههای شورشی که زیرنفوذ النصره هستند، محتمل است. این سه لایه، سه نوع متمایز از روابط را شکل میدهد که النصره با زیرمجموعههای متفاوت اپوزیسیون سوری دارد. برای گروههای قدرتمند بزرگ و مستقل مانند گروههایی که به «جبهه اسلامی» تعلق دارند، این محتمل است که النصره یک نقش نظامی کمتر فرماندهمحور ایفا کرده و در عوض عملیات آنها را تسهیل و شتاب آنها را افزایش دهد. مبانی ایدئولوژیک این گروهها آنها را به شرکایی خوب در دولت نهایی و مطلوب النصره در سوریه پسااسد که بهصورت اشتراکی و براساس قانون اسلامی اداره و کنترل میشود، تبدیل میکند. در مقابل، برای گروههای کوچکتر محلی با ایدئولوژیهای سلفی، احتمال دارد که النصره با کمک به هدایت عملیات نظامیشان باعث اعتبار و ارزش برای خود شود. النصره به این وسیله میتواند به تکامل این گروهها کمک کرده و آنها را به شکل عمیقتری در روششناسی و دستور کار ایدئولوژیک خود وارد سازد. در حالی که النصره ممکن است به دنبال جذب این گروههای کوچکتر باشد اما ممکن است به تناوب به این گروهها اجازه دهد تا استقلال فرمانده خود را به منظور به حداقل رساندن میزان نفوذ آشکار خود در سوریه حفظ کنند. در نهایت اتکای دائمی یگانهای میانهرو و حامی غرب به مشارکت النصره در عملیات نظامی نوع سوم روابط را تشکیل داده و عمق رسوخ النصره در صفوف شورشیان را نشان میدهد. در مجموع، روابط گسترده النصره با گروههای شورشی آشکارا نشان از موفقیت تعاملاتش در سوریه میدهد.
لایه اول
اول، مجموعهای از گروههای محلی سلفی- جهادی همکاری طبیعیتری را با رویکرد استراتژیک النصره در سوریه نشان میدهند. این زیرمجموعههای اپوزیسیون با شباهتهای نزدیک ایدئولوژیک با النصره تعریف میشوند و شباهتهای ساختاریای را نشان میدهند که باعث کشیده شدن جریان مبارزان خارجی به این نبرد شده است. این مجموعهها در سال 2014 در بحبوحه همکاری نزدیک با النصره در سراسر جبهههای نبرد متحد شدند. این الگو پشتیبان این ایده است که النصره به دنبال افزایش نفوذ بر این گروهها است.
برخی از این گروهها در صفوف خود دارای مبارزان خارجی هستند و برخی نیز در فهرست کوچکی از گروههای شورشی بودند که از سوی هستههای القاعده به دلیل میانجیگری میان النصره- داعش در نیمه 2013 پاکسازی شدند. این نقش، نشاندهنده پیوند نزدیک آنها با القاعده در سوریه است. این گروهها بهطور مستقیم به النصره نپیوستهاند احتمالا به این دلیل که قدرت و نفوذشان به آنها اجازه مستقل ماندن را میدهد. النصره همچنین تمایل چندانی ندارد تا این گروهها را در سازمان مخفی و سلولی خود وارد کند، همچنین محتمل است که النصره ممکن است به دنبال اجتناب از منحل کردن ساختار فرماندهی و رفاقتیای باشد که باعث شده آنها به واحدهای کارآمد و مبارز تبدیل شوند. با این حال، تداوم استقلال این گروهها به مثابه نیرویی تکثیر شونده عمل میکند که به النصره اجازه میدهد تا نفوذ خود را در مناطقی بهکار گیرد که فاقد حضور مستقیم و قدرتمند نظامی است. النصره از این فرصت هم برخوردار است که اگر در آینده از سوی عملیاتهای ضدترور غرب هدف گرفته شود در درون این گروهها حل شود.
مهمترین و برجستهترین متحد النصره در لایه اول «حرکت احرارالشام» (HASI) است. «احرار» یک عنصر مهم سلفی- جهادی در «جبهه اسلامی» است که پیوندهایی با رهبری القاعده مرکزی دارد. یکی از اعضای پایهگذار احرار الشام ابوخالد السوری است. وی بهعنوان یکی از دستیاران نزدیک ابومصعب السوری بود که در نیمه سال 2013 از سوی الظواهری وظیفه میانجیگری میان النصره- داعش و مذاکره بر سر رهبری دائمی النصره بر سایر عناصر سلفی در سوریه به او واگذار شد. احرار در کنار پیوندهایش با القاعده، به «همکاری گسترده» با النصره شناخته شده است. احرار همچنین دارای مبارزان خارجی در صفوف خود است که همچون النصره به درون احرار سرازیر میشوند. در حمله هوایی آمریکا علیه گروه «خراسان»- که با النصره پیوند داشت- در 23 سپتامبر 2014، احرار از برخی پایگاههای نظامی خود عقبنشینی کرد. ابوماریه القحطانی، یکی از مقامهای شریعت در النصره، فهرستی از مبارزان احرار و نیروهای النصره را که از سوی هواپیماهای آمریکایی هدف گرفته شدند، اعلام کرد. اینها نشان از پیوند نزدیک میان احرار با النصره دارد.
گروه سلفی- جهادی دیگری که بهشدت تحت نفوذ النصره قرار دارد «جبهه انصارالدین» است که در حلب مستقر بود. انصارالدین در 25 جولای 2014 بهعنوان گروه چترگونه شکل گرفت که برخی از عناصر سلفی محلی را با سوابقی از همکاری با النصره در هم ادغام میکرد. وزارتخارجه آمریکا یکی از اجزای مهم انصارالدین را که به «جیش المهاجرین و الانصار» معروف است، در کنار «احرارالشام» در سپتامبر 2014 در فهرست گروههای تروریستی قرار داد. «احرارالشام» گروهی است مستقر در لاذقیه که عمده نیروهایش مبارزان مراکشی هستند. گفته میشود دو نفر از زندانیان سابق گوآنتانامو رهبری این گروه را در دست داشتند که در نبردهای سوریه کشته شدند.
ارسال نظر