دست‌نشانده القاعده - ۹ شهریور ۹۵

جنیفر کافارلا
ترجمه: محمدحسین باقی

در بخش قبل اشاره شد که النصره در فعالیت‌های اجتماعی هم مشارکت دارد. فعالیت‌های خدماتی این گروه از محلی به محل دیگر متفاوت است اما به‌طور معمول شامل تامین آب و برق، ساخت جاده، کارخانه تولید آرد و اطمینان از خدمت‌رسانی بیمارستان‌ها می‌شود. اساسا، النصره این خدمات را با مشارکت شورشیان ارائه می‌دهد. هدف واقعی النصره در سوریه دستیابی تدریجی به قدرت از طریق یک درگیری طولانی است که قدرت جامعه مدنی سکولار را تضعیف کرده و به النصره اجازه می‌دهد که سوریه را به‌عنوان جزئی از خلافت بزرگ‌تر اسلامی از نو شکل دهد. الجولانی بر این باور است که گروهش به تنهایی به اداره حکومت برنخواهد خواست. او می‌گوید: «النصره به تنهایی جامعه را اداره نخواهد کرد حتی اگر به این مرحله [تشکیل حکومت] دست یابیم. وقتی برای مثال، دمشق آزاد شود، کمیته‌های شریعت، نخبگان مسلمان، روحانیون، اندیشمندان مردمی که قربانی شده یا کمک‌هایی داده‌اند و نظری دارند حتی اگر در خارج از کشور باشند و علمای شام همه با یکدیگر دیدار و مشورت خواهند کرد. پس از آن، آنها طرح پیش‌نویس اداره کشور را تهیه خواهند کرد. البته این پیش‌نویس برای اداره کشور باید منطبق با شریعت اسلامی و قانون الهی باشد، شورا [ی مشورتی] باید پس از آن شکل گیرد و عدالت به نفع همگان گسترانده شود. براساس این شرایط، شورایی شکل خواهد گرفت؛ شورایی که خداوند فرمان آن را به ما داده است. »

رسوخ النصره به صفوف سایر شورشیان

بخش اصلی استراتژی النصره در سوریه پیگیری شبکه‌ای از «روابط شورشیانه» است. النصره به واسطه این شبکه می‌تواند خود را در تار و پود اپوزیسیون سوریه ادغام و از نفود خود برای تکامل و فعالیت‌های حکومتی استفاده کند. النصره از سطح مهارت بالای مبارزانش برای کمک به شکل‌گیری و توان «نیروهای ویژه» خود در برابر حملات شورشی استفاده می‌کند. این مشارکت دو نفع دارد: هم جلب اعتماد قابل‌توجهی را برای النصره به ارمغان می‌آورد و هم دیگران به این گروه اتکا می‌کنند. از این‌رو، روابط نزدیک با گروه‌های شورشی را تقویت می‌کند. طی این جنگ چند ساله، النصره توانسته خود را در تار و پود بسیاری از اپوزیسیون سوری بتند. با این حال، تفاوت‌های مهمی در ماهیت تعاملات النصره با سایر گروه‌های شورشی که از مناطق مختلف و طیف‌های متفاوت مذهبی هستند، وجود دارد.

همچنین مهم است که میزان و ماهیت نفوذ یا رسوخ پیچیده النصره در صفوف شورشیان به منظور درک کامل عمق نفوذ این گروه در سوریه روشن شود. النصره به جای اینکه همچون داعش به‌طور مستقیم بر اپوزیسیون غلبه یابد، احترام و وابستگی به گروه‌های شورشی دیگر را توسعه داده است. در این راه، النصره تا حد زیادی سکوت پیشه کرده اما شریکی ارزشمند بوده و مدیریت مقاومت در برابر اسد را بر عهده دارد. جولانی این روش‌شناسی را در مصاحبه سال 2013 خود با الجزیره برجسته کرد و گفت: «حفظ رابطه خوب با سایر گروه‌های شورشی و تعامل خوب با آنها و چشم بر خطاهای آنها بستن مبنای تعامل با سایر گروه‌ها است... تا زمانی که آنها تغییر نکنند و تغییر موضع ندهند.» این بیان، اولویت النصره را برای روابط کاری با شورشیان سوری به‌عنوان ابزاری که به واسطه آن اهداف النصره به انجام می‌رسد، برجسته کرده است.

گزارش شده که النصره سطحی از مقبولیت را به‌دست آورده که به سرعت از شهرت رو به وخامت سایر گروه‌های شورشی سبقت گرفت. گزارش شده که مبارزان النصره به سطح بالایی از نظم و سلوک دقیق رفتاری شهره‌اند. این شهرت در تضاد با رویکرد جنگی و جنگ‌طلبانه این گروه در میان گروه‌های شورشی دیگر در سال‌های آغازین جنگ سوریه است. علاوه بر ترغیب برخی مبارزان و یگان‌ها برای پیوستن به النصره، این شهرت و اعتماد بسیاری از یگان‌ها را به مشارکت فعال با النصره سوق داده و موجب اتکا به آن برای انجام عملیات تخصصی شده است. فراتر از دلایل ایدئولوژیک، بسیاری به احتمال زیاد بیعت با النصره را دنبال کرده‌اند تا از حمایت ها، پول‌ها و تخصص نظامی‌اش نفع ببرند. برای مثال، یک فرمانده شورشی به نام «ابوزید»، که رهبری 420 مرد جنگی را از «یگان‌های مجاهدین» خود در پایگاه دمشق هدایت می‌کرد و به النصره پیوست، در مه‌2013 اعلام کرد «از زمانی که پیوستیم، من و مردانم هر آنچه که نیاز داشتیم را دریافت کردیم تا سر پا بایستیم و سوریه را آزاد کنیم و هزینه‌های خانواده‌مان را بپردازیم هرچند مبارزه در کنار النصره مستلزم قواعد و مقررات سفت و سختی است که از سوی فرمانده عملیات یا مبارزان خارجی صادر می‌شود... اصلا هیچ آزادی‌ای نیست و این تصور که می‌توانید هر کاری انجام دهید، غیرممکن است.» این رابطه معامله‌گونه میان النصره و نیروهای شورشی همچنان معرف دینامیسم وفاداری در سوریه و نفوذ بر رفتار گروه‌های شورشی در طیف ایدئولوژیک است.

ساختار نیروی النصره ظاهرا همچنان با انسجام گروه‌هایی که مستقل شکل گرفتند و در نهایت به النصره اعلام وفاداری و بیعت کردند، انطباق دارد. دو واحد شورشی که در النصره جذب شدند دارای عضویت غیرسوری تک‌ملیتی بودند، احتمالا به منظور فائق آمدن بر موانع طبیعی زبانی و حفظ انسجام واحدهای مبارز که عادت به عملیات در کنار هموطنان خود دارند. این شامل «سرایا التونسیا» از تونس و یک گردان چچنی به نام «جیش الخلیفه» می‌شد که در دوره‌ای از سوی «سیف‌الله شیشانی» اداره می‌شد که متحد سابق امیر نظامی داعش برای شمال سوریه یعنی «عمر‌الشیشانی» بود. طغیان شورشیان در ژانویه 2014 علیه داعش ثروتی مانند اعلام بیعت با النصره به ارمغان آورد که به‌طور اخص شامل فرمانده داعش «ابو ابراهیم المصری» و احتمالا برخی دیگر از مبارزان هم می‌شد. بخش زیادی از گروه‌ها در حومه شرق غوطه در دمشق طی این دوره به النصره پیوستند و باعث افزایش نفوذش در منطقه شد.

علاوه بر این، نمونه‌هایی برجسته از گروه‌های شورشی سوری که پس از همکاری نزدیک در میدان جنگ به النصره پیوستند عبارتند از: «صغور العِز» در لاذقیه، «لواء البتار» از جبهه «الاصاله و التنمیه» در پایگاه ادلب و حما که رسما در جولای و سپتامبر 2014 پس از همکاری در چند عملیات مهم شورشی به النصره پیوست. این یگان‌ها در کنار هم احتمالا در عملیات در کنار واحدهای النصره مشارکت داشتند و وقتی مشارکت این گروه‌ها در تلاش‌های جنگی النصره عمق بیشتری یافت در صفوف النصره ادغام شدند. این بیعت‌ها شاخص‌هایی اساسی از نیروی النصره است. همچنین جذب تدریجی این گروه‌ها نشان می‌دهد که شرکای نزدیک النصره احتمالا عضویت مستقیم در النصره را در آینده در نظر دارند و ممکن است آن را محقق سازند.