بخش ششم
دستنشانده القاعده - ۸ شهریور ۹۵
جنیفر کافارلا
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که النصره نقش مهمی در آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ داشت. النصره فضای عمل را برای گروههای شورشی نوپا فراهم کرد تا آنها رشد کنند و باعث شد مخالفت مسلحانه از جنبشی اعتراضی به یک جنگ داخلی تمام عیار در اوایل ۲۰۱۲ تبدیل شود. وقتی از نیمه ۲۰۱۲ این مخالفتها شکل رسمیتری به خود گرفت، النصره شروع بهدنبال کردن حملات پیچیدهتر با مشارکت نیروهای شورشی علیه اهداف سخت نظامی کرد. فعالیت نظامی در تمام جبهههای اصلی نبرد در سوریه در این بازه زمانی نشان داد که النصره به شکل موفقیتآمیزی در تمام پایگاههای اولیه شورشیان رسوخ کرده است.
جنیفر کافارلا
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که النصره نقش مهمی در آغاز بحران سوریه در سال 2011 داشت. النصره فضای عمل را برای گروههای شورشی نوپا فراهم کرد تا آنها رشد کنند و باعث شد مخالفت مسلحانه از جنبشی اعتراضی به یک جنگ داخلی تمام عیار در اوایل 2012 تبدیل شود. وقتی از نیمه 2012 این مخالفتها شکل رسمیتری به خود گرفت، النصره شروع بهدنبال کردن حملات پیچیدهتر با مشارکت نیروهای شورشی علیه اهداف سخت نظامی کرد. فعالیت نظامی در تمام جبهههای اصلی نبرد در سوریه در این بازه زمانی نشان داد که النصره به شکل موفقیتآمیزی در تمام پایگاههای اولیه شورشیان رسوخ کرده است.
این گروه همچنین در حوزه فعالیتهای اجتماعی هم نقش داشت به گونهای که وقتی در دسامبر 2012 آمریکا نام النصره را در زمره سازمانهای تروریستی قرار داد تظاهراتی به نفع این گروه از سوی گروههای شورشی و مردم برگزار شد که نشان میداد این گروه به شکل موفقیتآمیزی در صفوف سایر شورشیان رسوخ کرده است. در جولای 2013 هم رسانه جدیدی ایجاد کرد به نام «آژانس همم» (Hemm Agency) تا خدمات خود را بهصورت گستردهتری به اطلاع عموم برساند. جبهه النصره به واسطه طرحهای اجتماعی و فراهم آوردن کمکهای بشردوستانه به غیرنظامیان نیازمند سوری روابطی کاری با غیرنظامیان، رهبران محلی و جناحهای شورشی برقرار کرده که گذار به یک ساختار حکومتی رسمی و علنیتر را تسهیل کرده است. با ریشه دواندن تلاشهای بشردوستانه النصره، این گروه موسسات اسلامی رسمیت یافتهتری را برقرار کرد و بهطور مستقیم به تامین خدمات ضروری به جای برآورده کردن نیازها از طریق خدمات خیریهای همت گماشت.
فعالیتهای خدماتی النصره از محلی به محل دیگر متفاوت است اما بهطور معمول شامل تامین آب و برق، ساخت جاده، کارخانه تولید آرد و اطمینان از خدمترسانی بیمارستانها میشود. اساسا، النصره این خدمات را با مشارکت شورشیان ارائه میدهد. النصره بر این طرحها سرمایهگذاری میکند و بر شبکه روابط خود با شورشیان برای برقراری حکومت مستقیم از طریق دادگاههای شریعت که بهطور مشترک اداره میشوند اعمال نفوذ میکند. النصره به واسطه این استراتژی گام به گام خود یعنی ابتدا ساختن و سپس اعمال نفوذ همچنان به تحکیم نقش خود بهعنوان جزئی جداییناپذیر از مخالفان در میان ابعاد بشردوستانه، سیاسی و نظامی در جنگ سوریه ادامه میدهد. هدف واقعی النصره در سوریه دستیابی تدریجی به قدرت از طریق یک درگیری طولانی که قدرت جامعه مدنی سکولار را تضعیف کرده و به النصره اجازه میدهد که سوریه را بهعنوان جزئی از خلافت بزرگتر اسلامی از نو شکل دهد.
جولانی میگوید: «دکتر ایمن الظواهری که خدا حافظش باشد، همیشه به ما میگوید با جناحهای دیگر دیدار کنیم. ما به این مساله متعهدیم و این بخشی اساسی از اصول کلی شبکه جهاد از جمله کار با القاعده است. ما بهدنبال اجرای شریعت هستیم و هر حاکمی باید متعهد به قوانین شریعت باشد و صلاحیت آن را داشته باشد. در این صورت او را خواهم پذیرفت. در این متن، آنچه را که مردم میپذیرند، خواهم پذیرفت.»
جولانی خاطرنشان میکند: «النصره به تنهایی جامعه را اداره نخواهد کرد حتی اگر به این مرحله [تشکیل حکومت] دست یابیم. وقتی برای مثال، دمشق آزاد شود، یا وقتی دمشق سقوط کند یا بیشتر آن یعنی 80 درصدش سقوط کند آزاد میشود، در این صورت کمیتههای شریعت، نخبگان مسلمان، روحانیون، اندیشمندان مردمی که قربانی شده یا کمکهایی دادهاند و نظری دارند حتی اگر در خارج از کشور باشند و علمای شام همه با یکدیگر دیدار و مشورت خواهند کرد. پس از آن، آنها طرح پیشنویس اداره کشور را تهیه خواهند کرد. البته این پیشنویس برای اداره کشور باید منطبق با شریعت اسلامی و قانون الهی باشد، شورا [ی مشورتی] باید پس از آن شکل گیرد و عدالت به نفع همگان گسترانده شود. براساس این شرایط، شورایی شکل خواهد گرفت؛ شورایی که خداوند فرمان آن را به ما داده است. اگر وضعیت به همین منوال باشد، نظر ما همان نظرات خواهد بود و در درون همین چارچوب سازمان یافته مطرح خواهد شد.»
پایبندی نزدیک النصره به شکل «دعوت محور» القاعده از جهاد این ادعا را به چالش میکشد که النصره سازمانی ملیگراست که در کنار مخالفان و فقط برای به زیر کشیدن اسد و بازگرداندن صلح به سوریه میجنگد. النصره اهداف القاعده را در درون برداشتی ملیگرایانه از دفاع از انقلاب سوریه دنبال میکند. در انجام این کار، النصره توانسته پایگاه حمایتی قابلتوجه را با وجود ارتباط آشکار با اهداف مضاعفی که با اهداف اعلامی اصلی این گروه با بسیاری از اهداف اپوزیسیون سوری در تضاد است حفظ کند. در اواخر 2013 جولانی ادعا کرد که هنجارهای جامعه سوریه تغییر کرده است بهگونهای که چشمانداز النصره اکنون چشمانداز اصلی است. این اکنون وضعیت کلی بر شامات است. مردم بهطور کلی و تمام جناحها در درون این چارچوب و هدف جای میگیرند. بر خلاف آن چیزی که وصف میشود، جامعه سوریه تغییر بسیاری کرده است. این جامعه دیگر همان جامعه پیش از انقلاب نیست. یک نشانه تاریخی از دوران پیش و پس از جهاد در شام وجود دارد.
این، تاریخ تولد جدیدی برای جامعهای است که کاملا متفاوت از جامعه پیشبینی است که در آن مقدار زیادی خوبی وجود داشت اما فاقد محرک، راهنما و واعظ برای آن چیزی بود که خوب است. بسیاری در سوریه بر این باورند که مردم این کشور هم مشتاق و هم قادر به رد النصره هستند اگر این گروه تلاش کند که قدرت را بهطور مستقیم قبضه کند و بنابراین، باید با النصره بهعنوان متحد مصلحتی رفتار کرد. تعهد جولانی به دگرگونی و تحولات اجتماعی و موفقیت او تا کنون این مساله را پرسشپذیر میسازد که از النصره سبقت گرفته خواهد شد. اگر اجازه داده شود که مسیر النصره ادامه یابد، گذار سیاسی به سوی یک حکومت سکولار یا دموکراتیک پسا اسد دشوارتر خواهد شد.
ارسال نظر