پارادوکس‌های یک اتحاد - ۲۴ تیر ۹۵

آنتونی کوردزمن
محقق مرکز مطالعات استراتژیک
ترجمه: محمدحسین باقی

در بخش سوم به برخی برداشت‌های نویسنده از عربستان اشاره شد. نویسنده معتقد است که تمرکز روزافزونی در ایالات‌متحده در مورد تهدید گسترده‌ مربوط به تروریسم افراط‌گرای اسلامی خشن وجود دارد که باعث شده سعودی‌ها با افراط‌گرایی یکی پنداشته شوند. درک آمریکایی‌ها از سیستم قضایی سعودی‌ها یا سطح اقدام قضایی آنها در صدور حکم اعدام و احکام دیگر برای تروریست‌ها محدود است. همچنین به وابستگی نفتی آمریکا نیز اشاره شد هرچند این کشور در حال بالا بردن ظرفیت تولید داخلی نفت است اما وابستگی به واردات نفت همچنان وجود دارد. نویسنده در این بخش هم سعی دارد عربستان را از تمام اتهامات فرقه‌گرایانه مبرا سازد و از این کشور چهره یک کشور مترقی بسازد. با علم به این واقعیت که ایران تنها کشور- ملت تاریخی در این منطقه از جهان است، سایر کشورهای عربی تماما فاقد ویژگی کشور- ملتی هستند. جالب این است که نویسنده در دو مقاله‌ای که در همین جا منتشر شد به هزینه‌های تسلیحاتی ایران و کل کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس اشاره و اعلام کرده که ایران هزینه‌ای حداکثر ۶ میلیارد دلاری را صرف تجهیزات نظامی کرده اما عربستان به تنهایی طی سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ رقمی بالغ بر ۸۶ میلیارد دلار سفارش تسلیحاتی جدید داده است و از این رقم ۲/ ۶۰ میلیارد دلار آن از آمریکا می‌آید.

مقابله عربستان با ایران

شراکت امنیتی آمریکا- سعودی در چنبره آن چیزی قرار دارد که ترکیبی از سیال‌ترین و نامشخص‌ترین تهدیدات امنیتی در تاریخ این روابط است. به ادعای عربستان این ایران است که جدی ترین تهدید برای درگیری، برای جریان صادرات انرژی و برای اقتصاد کشورهای خلیج‌فارس است. با همین نگاه افزایش توانایی نظامی ایران تهدیدی مستقیم است برای عربستان سعودی و متحدان دیگر منطقه‌ای آمریکا. تلاش‌ها برای اعمال نفوذ نظامی بر کشورهای دیگر منطقه و بازیگران غیردولتی مانند حماس و حزب‌الله نه تنها تهدیدی دیگر است بلکه به مولفه مهمی در نزاع‌های داخلی در سوریه، عراق و یمن تبدیل شده است؛ عربستان و آمریکا از ایران به یک درک مشترک رسیده‌اند اما هر یک براساس اولویت‌های خود این تهدیدها را طبقه‌بندی کرده و با آنها رفتار می‌کنند. ایالات‌متحده اولویت را به تهدیدات داعش می‌دهد در حالی که عربستان بیشتر بر تهدیدات ایران و تهدیدات ناشی از سوریه و شکاف‌های عمیق فرقه‌ای در عراق و یمن متمرکز است. این تفاوت‌ها، اولویت‌های امنیتی کوتاه‌مدت و متفاوتی را بازتاب می‌دهد. گروه‌هایی مانند داعش تهدید امنیتی مستقیمی برای آمریکا هستند در حالی که عربستان سعودی به‌زعم خود با طیف گسترده‌ای از تهدیدات ایران مواجه است. اما تقابل روزافزون میان سعودی و ایران خطر جدی‌تر شکاف میان دو نحله شیعه و سنی در اسلام است. عربستان و آمریکا باید در مورد تعریف و مشخص کردن نقش منطقه‌ای ایران با یکدیگر در تعامل تنگاتنگ باشند و اشکال مناسب بازدارندگی و مهار را بیابند. آنها به یک شراکت نظامی نیاز دارند که می‌تواند اقدام جمعی از سوی کشورهای عربی و غربی را تشویق کند. اما در عین حال، آنها باید به‌گونه‌ای با یکدیگر همکاری کنند که باعث ترغیب ایران شوند و به این کشور نشان دهند که راه حل‌هایی برای مسائل امنیتی منطقه‌ای هست که منافع اساسی این کشور را تهدید نمی‌کند یا اینکه هر طرف ترغیب شود که افزایش توان نظامی و مسابقه تسلیحاتی فعلی را ادامه دهد.

تعامل با تهدیدات ناشی از سوریه

وضعیت سوریه چنان به سرعت در حال تغییر است که ارزیابی اینکه ایالات‌متحده و عربستان چگونه باید همکاری خود را در آینده بهبود بخشند، دشوار است. اگر درسی از گذشته وجود داشته باشد آن درس این است که فقدان همکاری، دنبال کردن گزینه‌های یکجانبه، تمرکز بر اهداف متفاوت (داعش و اسد)، نادیده گرفتن نقش احتمالی بازیگران بیرونی دیگر مانند روسیه و ترکیه و ناکامی در هماهنگی با سایر کشورهای اروپایی و عربی کمک چندانی نکرده است. آمریکا و عربستان باید برای احتمالات زیر آمادگی داشته باشند:

1- موفقیت تلاش‌ها برای توقف جنگ: «قطع مخاصمات»

آمریکا و عربستان باید رهبری تلاش در این زمینه را برای اطمینان از این مساله بر عهده بگیرند که این رویکرد منجر به شکست کامل داعش به‌عنوان دولتی سازمان یافته و نیروی نظامی در سوریه و عراق شود که شورشیان عرب سوری و مخالفت با اسد مساله‌ای پایدار باقی بماند و بتواند نفوذ خود را افزایش دهد و اینکه کمک غیرنظامی بین‌المللی و یک بسته کمکی وجود دارد که هنگام خروج اسد از قدرت ارائه خواهد شد اما در عین حال به سوریه انگیزه‌ای قدرتمند برای یافتن راه حلی جهت حفظ وحدت خود ارائه می‌دهد به شیوه‌ای که مدافع حقوق و امنیت اهل سنت، علوی‌ها و سایر اقلیت‌ها و کردهای سوریه باشد.

2- شکست صلح و تلاش‌های آتش‌بس و تداوم جنگ داخلی

آمریکا و عربستان باید با اردن، امارات و سایر کشورهای عربی برای حمایت مالی و تسلیحاتی از شورشیان سوری همکاری کنند، با آن دسته از کردها که بر داعش و اسد متمرکز هستند همکاری کنند و براساس درس‌های جنگ از سال ۲۰۱۱ به این سو عمل کنند که آشکارا نشان می‌دهد که نیروهای شورشی به حمایت بیشتری از آمریکا، عربستان و نیروهای ویژه دیگر نیاز دارند. آنها باید روشی را برای استفاده از سلاح‌های مدرن ضدزرهی و دفاع هوایی برای محدود کردن تاثیرگذاری قدرت هوایی روسیه و سوریه بسط دهند.

3- پیشنهاد طرح بازیابی و صلح که به تمام عناصر در جنگ کمک می‌کند

یکی از شکست‌های مشترک در سیاست آمریکا و عربستان تا این تاریخ - همراه با شکست کشورهای اروپایی و عربی- شکست در ارائه پیشنهاد طرحی روشن به تمام طرف‌ها به جای اسد بود؛ طرحی که ضامن حقوق، امنیت و رفاه اقتصادی تمام عناصر در جامعه سوریه است. آمریکا و عربستان باید نقش رهبری در پیشنهاد یک کمک غیرنظامی بین‌المللی و بسته کمک‌رسانی داشته باشند که به محض خروج اسد ارائه شود. باید روشن باشد که چنین تلاشی اقدام برای تسلط بر سوریه نخواهد بود، بلکه ایجاد توازن جدید قدرت است که به نفع تمام سوری‌ها- از جمله علوی‌ها، ساختار موجود حکومتی و کردها و جناح‌های شورشی میانه روی سنی- است. چنین تلاشی برای ایجاد ترکیبی از کمک و ساختار جدید برای حکومت ورزی و سیاست باید از سوی سازمان ملل انجام و از سوی سازمان‌های بین‌المللی مانند بانک جهانی برای تضمین اینکه روسیه، ایران و ترکیه می‌توانند راه‌حلی بیابند که قابل پذیرش باشد برنامه‌ریزی و ساختار‌بندی شود.