هژمونی آنلاین - ۲۷ خرداد ۹۵

نویسنده: چارلی وینتر
محقق بنیاد کویلیام
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش قبل گفته شد که داعش با انحصار خبری، عکس‌ها و فیلم‌هایی را که مدنظر دارد، منتشر می‌کند. در واقع، این گروه با چنین انحصاری نقاط قوت خود را بازتاب می‌دهد. تبلیغاتچی‌های این گروه همچنین با انتشار منظم ویدئوها و گزارش‌های تصویری «استراحت المجاهدین» را به تصویر می‌کشند؛ به‌گونه‌ای که گویی نیروهای خلافت در باغ و بوستانی به سر می‌برند که هیچ‌گونه ناامنی در آن وجود ندارد. آنها همچنین مدینه فاضله‌ای را به تصویر می‌کشند که سایر گروه‌های جهادی در آرزوی تاسیس آن بودند. تاکید بر «آخرت‌گرایی» هم مورد تاکید زیاد قرار می‌گیرد؛ به گونه‌ای که گویی همین فردا قیامت برپا می‌شود. تاکید بر آخرت باعث انگیزه دادن به تروریست‌های دیگر برای پیوستن به این سازمان است.

در سال‌های پس از اعلام خلافت، برخی به این درخواست پاسخ دادند و خود را در قالب «ولایت»‌های جدید در درون خلافت ادغام کردند. در هر فرصت، این جذب و همگن سازی جشن گرفته می‌شود؛ هرگاه یک بیعت جدید با ابوبکر البغدادی در رسانه‌های اجتماعی داعش اعلام می‌شود، به‌عنوان شاهدی از موفقیت این سازمان به آن دامن زده شده و بازتاب بسیاری می‌یابد. سپس در هفته‌های بعد، ویدئوهای بی‌شماری از این ولایت‌ها پخش می‌شود که واکنش‌های شادی برانگیز غیرنظامیان را نشان می‌دهد. این باعث حفظ تحرک این سازمان می‌شود. در مجموع، درک قدرت دائما در حال رشد این گروه نه‌تنها فقط نمادین نیست، بلکه اقتداری واقعی را بازتاب می‌دهد. «دولت به اصطلاح اسلامی» از بسیاری از جنبه‌های سنتی برداشت‌های رقیب که مبتنی بر مقاومت است، «تبلیغ پیروزمندانه» را برمی‌گزیند و با ترکیب ۶ بن مایه بالا می‌تواند با تاثیری بی‌نظیر دیگران را برانگیزد. این گروه از «فوریت» یا ضرورت و مشروعیت «سیاسی - دینی» استفاده می‌کند به طوری که ضرورت عمل - خواه «عمل» مورد بحث پیوستن باشد یا پخش تبلیغات یا انجام حمله- تا حد امکان «الزامی» می‌شود. این برداشت‌های بازسازی شده و از نو تقویت شده به اصطلاح جهادی در ترکیب با دسترسی آسانی که میان مبارزان و تماشاچیان کنجکاو خود به وجود آورده کمک بی‌حد و حصری به این برداشت کرده، چراکه کوشیده تا دریافت «تحرک» و «مشروعیت» را حفظ کند. شیوه تفسیر حامیان داعش - اعم از متعهد یا غیر آن - از این گروه برای موفقیتش حیاتی است: یک تصویر کاملا خوب و به دقت پالایش شده به «دولت اسلامی» اجازه می‌دهد تا میان «محصول» خود با سایر گروه‌های رقیب مانند القاعده تمایز بگذارد و نوعی «شست‌وشوی مغزی» را باعث شوند. رقابت برای جذب منابع در میان گروه‌های مبارز شدید است؛ جذب‌کنندگان و کمک‌دهندگان در واقع نایاب هستند. از این رو، ادراک برای تداوم بقای این گروه ضروری است.

۶- به نوشته الول «نمی‌توان هر تبلیغی را در هر جا و برای هر کسی منتشر کرد»؛ یک استراتژی پیام‌رسانی «همگانی» یا «مناسب برای همه» برای هیچ جنبش سیاسی، جهادی یا ... وجود ندارد. اشکال مختلف تبلیغ - که ممکن است مرزها را در نوردد- بر مخاطبان متفاوت به شیوه‌های متفاوت تاثیر می‌گذارد. وقتی پای درک و شناخت ما از تبلیغات «دولت اسلامی» به میان می‌آید این تحلیل با این فرض نامتوازن می‌شود که سبعیت نهایت آن است. با این حال، همان‌طور که در بالا نشان داده شد، بر خلاف اجماع مشترک، بیشتر این مطالب بر چیزی به مراتب قوی‌تر متمرکز است: به تصویر کشیدن «زندگی نرمال» در «خلافت»، به تصویر کشیدن منظم چیزهایی مانند بازارها، ارائه خدمات و کشاورزی. اگرچه بی‌رحمی این گروه غیرقابل انکار است، اما درک استراتژی تبلیغاتی این گروه مبنی بر این فرض که این استراتژی فراتر از خشونت نمی‌رود، اشتباه است.

چنانکه گفته شد، برند «خلافت» چیزی بیش از اینها است. این وضعیت دقیقا همانی است که مبلغان «دولت اسلامی» محاسبه کرده‌اند: آنها مخاطبان خود را می‌شناسند. برای مثال، تبلیغی که هدفش یافتن منزلگاهی [رد پا و پایگاه نفوذ] در غرب برای تهدید و ارعاب دولت‌ها و مردم است همواره به مخاطبان توده‌ای در رسانه‌های غربی انتقال می‌یابد، گاهی حتی به شکل کامل در وب‌سایت‌های خبری قابل دسترس می‌شود. در مجموع، ترس کار خود را می‌کند. در مقابل، تبلیغاتی که بر زندگی «روزمره» در «خلافت» متمرکز است، به ندرت - به دلیل موضوع خود- به رسانه‌های اصلی راه می‌یابد؛ مردم رها شده علاقه‌ای به تلاش‌های اداری «دولت اسلامی» ندارند. اغلب، این مساله کاملا نادیده گرفته می‌شود؛ هرچند وقتی پای «برند» این گروه به میان آید، این نوع تبلیغ به اندازه خشونتش مهم می‌شود. بدیهی است که تبلیغاتچی‌ها الگوهای مختلف مصرف برای مخاطبانشان را می‌شناسند. در تعیین اینکه این مخاطبان که هستند، بهتر است فراتر از طبقه بندی گسترده الول از «سوژه تبلیغ» برویم زیرا «دولت اسلامی» بسیاری از آنها را دارد: مخالفان درگیر و بالقوه، افکار بین‌المللی، اعضای فعال، نیروهای بالقوه، پخش‌کنندگان، نو گرویدگان و کسانی که نامشان در لیست جذب قرار دارد. هریک از این طبقه‌بندی‌ها در زیر به تفصیل بررسی می‌شوند.

مخالفان درگیر و بالقوه

وقتی پای مخالفان «دولت اسلامی» به میان می‌آید، تنوع زیادی به چشم می‌خورد. به این ترتیب، محتوا به‌گونه‌ای ترتیب داده می‌شود تا به‌طور اخص دشمنان داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی را در بر گیرد. معمولا هدف، تضعیف روحیه و ارعاب است؛ اما همچنین به دنبال تحریک، قطبی‌سازی و دامن زدن به مداخله نیز هست. در مجموع، برای گروه‌های مبارز، این چیزی است که رابطه مثبتی با مشروعیت دارد. درگیری مستقیم با نیروهای «ضدسنی»- خواه آنها «صهیونیست‌های صلیبی» باشند یا «صلیبی‌های طرفدار اسد»- چیزی است که این سازمان از آن شادمان است. مزیت‌های سیاسی این تحریک مشهود است.

برای مثال، هر گاه تبلیغاتچی‌ها تصویر اعدام گروه‌های شیعی را منتشر کنند، آنها این اقدام را در متن تفکر خود قرار داده و این اقدام را در چارچوب «برداشت سرکوبگرانه» توجیه می‌کنند؛ به این معنا و ادعا که این شبه نظامیان به دنبال سرکوب اهل سنت هستند؛ به گونه‌ای که بتواند سطحی از پشتیبانی از سوی سنی‌های محلی و محروم از حقوق را به سوی خود جذب کنند.

به همین ترتیب، هرگاه این گروه در مورد گردن زدن‌های خود با عنوان ادعایی جاسوسی برای رژیم اسد لاف زنی می‌کند، به دقت «جرائمی» را پیش از کشتن آنها فهرست می‌کند که کشتن شان را راحت‌تر و توجیه‌پذیرتر می‌سازد. همین فرمول زمانی به‌کار گرفته می‌شود که یک غربی گردن زده می‌شود. در هر مورد، «دولت به اصطلاح اسلامی» مشروعیت را با صدای بلند و معرفی خود به‌عنوان پیشتاز جدی اهل سنت در وضع موجود غیرقابل دفاع از این اقدام می‌گیرد. هر چه مجازات خونین‌تر و تحریک‌آمیزتر باشد، تاثیرگذاری تبلیغاتش نیز بیشتر می‌شود.