هژمونی آنلاین - ۲۶ خرداد ۹۵

نویسنده: چارلی وینتر
محقق بنیاد کویلیام
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش‌های ششم و هفتم به ۶ بن مایه‌ای اشاره شد که در واقع می‌توان آن را «برند» خاص داعش دانست. «سبعیت»، «بخشش»، «مظلوم‌نمایی»، «جنگ»، «حس تعلق» و «آرمانگرایی» اصول اساسی در رویکرد داعش و پیشبرد استراتژی خلافت خودخوانده است. داعش با بازوی رسانه‌ای خود یعنی «مرکز رسانه‌ای الحیات» و مجله دابق به پوشش استراتژی خود می‌پردازد.

اما نکته این است که این گروه در انتشار عکس‌ها و ویدئوها با توجه به انحصار خبری تمام عیاری که دارد می‌کوشد، نقاط قوت خود را بازتاب دهد.

تبلیغاتچی‌های این گروه با انتشار منظم ویدئوها و گزارش‌های تصویری «استراحت المجاهدین» را به تصویر می‌کشند به گونه‌ای که گویی نیروهای خلافت در باغ و بوستانی به سر می‌برند که هیچ‌گونه ناامنی در آن وجود ندارد.

وقتی داعش بازتاسیس «خلافت» را اعلام کرد ابتکار عمل اسلامگرایان افراطی را در دست گرفت. این گروه خود را بالاتر از هر گروه مبارز دیگر و به‌عنوان «مدینه فاضله»ای مطرح کرد که همه گروه‌های جهادی در آرزوی تاسیس‌اش بودند. به همین ترتیب، تبلیغاتچی‌های این گروه باید این ایده را شناور، سیال و فقط در دست خویش نگه می‌داشتند، در جست‌وجوی تقویت آن بر می‌آمدند و در نهایت روی این «برند» از آخرت‌گرایی که برای تبلیغات رسمی این سازمان اساسی بود، سرمایه‌گذاری می‌کردند. به‌طور معمول، نزدیک شدن به آخرالزمان برای بالا بردن احساس فوریت مورد تاکید قرار می‌گیرد.

نظر این است که - با ظهور داعش- روز قیامت نزدیک شده، «خلافت» تاسیس شده و در ۸ اوت ۲۰۱۴ با «صلیبیون» تقابل صورت گرفت و این تقابل ادامه دارد. پیام روشن است: اکنون به ما ملحق شوید یا تا ابد در جهنم خواهید بود. اشارات فرجام خواهانه ابداع جدیدی در تبلیغات نیست. با این حال، میزان تاکیدی که رسانه‌های «دولت به اصطلاح اسلامی» بر این ایده می‌نهند «جدید» است.

در تمام نشانه‌هایی که از رهبری این گروه بیرون می‌آید بر مساله پایان دنیا تاکید می‌شود و هر بار که شماره جدید «دابق» (مجله متعلق به داعش) منتشر می‌شود صفحاتش مملو از ارجاعات فراوان به آرماگدون است.[آرماگدون نام منطقه‌ای است در ۲۰ مایلی جنوب شرقی بندر حیفا در شمال فلسطین اشغالی که در طول تاریخ، شهری استراتژیک بوده است. در عهد قدیم کتاب مقدس نیز چند بار به نبردهای رخ داده در این محل اشاره شده است. این کلمه در واژه‌نامه‌های آمریکایی مانند فرهنگ وِبستِر به معنی نبرد نهایی حق و باطل در آخرالزمان است.بنا به آنچه در باب شانزدهم مکاشفات یوحنا در عهد جدید آمده، جنگی عظیم در این منطقه رخ می‌دهد و سپاهیان مسیح در مقابل سپاهیان دجال می‌جنگند و سرنوشت نهایی آدمی روی کره زمین به این نبرد بستگی دارد. در این برداشت فرقه‌های انجیل گرا معتقدند که در نبرد آرماگدون سپاهیان مسیح در مقابل سپاهیان ضد مسیح (دجال) می‌جنگند. آنان با فشار بر دولت‌های غربی، مسلمانان را به‌عنوان سپاهیان ضد مسیح معرفی می‌کنند که برای ظهور مجدد مسیح و استقرار حکومت جهانی مسیح باید کلیه مسلمانان و کشورهای اسلامی از بین بروند. چنین رویکردی موجب شکل‌گیری صهیونیسم مسیحی نیز شده است. این دسته معتقد به فراهم آوردن مقدمات ظهور حضرت مسیح هستند. مبانی فکری جریان مبلغان انجیل در غرب (به‌ویژه آمریکا) حمایت همه‌جانبه عقیدتی و سیاسی از صهیونیسم است. آنان معتقدند که فقط اینان اهل نجات خواهند بود و دیگران هلاک خواهند شد].

تاکید بر آخرت باعث فوریت بخشیدن به روایت داعش و انگیزه دادن به تروریست‌های دیگر - اعم از افراد یا گروه‌ها- برای پیوستن به این سازمان است.