بخش پنجم
هژمونی آنلاین - ۲۲ خرداد ۹۵
نویسنده: چارلی وینتر
محقق بنیاد کویلیام
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش چهارم به انواع روشهای تبلیغی داعش اشاره شد. اصولا تبلیغ در خلأ شکل نمیگیرد. تبلیغ از سوی داعش به شکلی هدفمند به خدمت گرفته میشود. همچنین براساس نظریه ژاک الول ۵ دوگانه متضاد در تبلیغات شمرده و بررسی شد.
آخرین دوگانه توصیف الول تبلیغ «عقلانی» در برابر تبلیغ «غیرعقلانی» است. این دو تبلیغ از سوی «دولت بهاصطلاح اسلامی» استفاده میشود تا «حقایقی را برای نشان دادن دستکاری کرده و برتری منطقی سیستم خاص خود را نشان دهد» و در کنار آن واقعیت ادعایی مدینه فاضله خاص خود را نیز آشکار سازد.
نویسنده: چارلی وینتر
محقق بنیاد کویلیام
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش چهارم به انواع روشهای تبلیغی داعش اشاره شد. اصولا تبلیغ در خلأ شکل نمیگیرد. تبلیغ از سوی داعش به شکلی هدفمند به خدمت گرفته میشود. همچنین براساس نظریه ژاک الول ۵ دوگانه متضاد در تبلیغات شمرده و بررسی شد.
آخرین دوگانه توصیف الول تبلیغ «عقلانی» در برابر تبلیغ «غیرعقلانی» است. این دو تبلیغ از سوی «دولت بهاصطلاح اسلامی» استفاده میشود تا «حقایقی را برای نشان دادن دستکاری کرده و برتری منطقی سیستم خاص خود را نشان دهد» و در کنار آن واقعیت ادعایی مدینه فاضله خاص خود را نیز آشکار سازد. این جریان پیوستهای از شواهد صوتی و تصویری را توضیح میدهد که - با ارجاعات «عقلانی»- پیادهسازی پروژه «غیرعقلانی» آنها را به تصویر میکشد. همه چیز، حتی جزییترین و بیاهمیتترین چیزها، در راستای خدمت و پیشبرد این اختلاط حقایق، اغراق و دروغ بوده است. این دوگانه در بطن برتری آرمانی «دولت اسلامی» قرار دارد که اهمیت بنیادینی برای بقا و تداوم این گروه دارد. هیچیک از موارد یا دوگانههای بالا جدا از هم نیستند. اگر یک استراتژی تبلیغی بخواهد به پتانسیل کامل خود برسد ترکیبی از تمام عناصر فوق مورد نیاز است. بیتردید، این بهگونهای به نظر میرسد که گویی استراتژیستهای رسانهای داعش این را فهمیدهاند. طی دورهای که بدنامی این گروه پیوسته افزایش مییافت، تبلیغاتچی هایش تمام الگوهای تبلیغاتی در بالا را با هم هماهنگ کردند تا محیطی که در آن چنین پیامی میتواند بقا یابد تغذیه، بارور و گسترش یابد. اکنون که چارچوبی برای درک و فهم ساختار این گروه ارائه شد، دلیل کافی برای بررسی ارزشمند ۶روایت کلیدی از «برند خلافت» در دست است.
5- شش بن مایه (تم) از برند «دولت اسلامی»
سوء برداشت رایجی که از تبلیغات «دولت بهاصطلاح اسلامی» وجود دارد این است که آغاز و پایانش با سبعیت است. با این حال، خواه این سبعیت با ویدئو به تصویر کشیده شده باشد یا هر چیز دیگر که اعدام گروه از انسانها را با جوخههای آتش در صحرا، گردن زدنهای جمعی یا هر نوع خشونت دیگری به تصویر کشد، اما «خشونت بیش از حد» فقط بخشی از تصویر بزرگتر است. همانگونه که در ادامه توضیح داده خواهد شد، سبعیت فقط یکی از شش بن مایه گستردهای است که این گروه برای تقویت حضور خود و سپس پیش بردن اهداف استراتژیکش از آن استفاده میکند؛ پنج مورد دیگر عبارتند از: «بخشش»، «مظلوم نمایی»، «جنگ»، «حس تعلق» و «آرمانگرایی». این «تم»ها از هم جدا نیستند، بلکه بهطور منظم با یکدیگر بهکار گرفته میشوند.
سبعیت
نمیتوان منکر افتخاری شد که این رویکرد برای سیستم پیامرسانی داعش به ارمغان میآورد. تمام حامیان ایدئولوژیک این گروه از آن احساس رضایت و خوشبختی میکنند. در مجموع، این رویکرد حامی جنبه خاصی از تبلیغات است: گرایش به پیروزی و اثبات اینکه «ما پیروزیم». هر بار اعدامی، مستندسازی و منتشر میشود در راستای «برتری خودخوانده» این گروه و تواناییاش برای انتقام به نمایندگی از مسلمانان اهل سنت علیه توطئه صلیبیون انجام میشود که گویی همه علیه آنها بسیج شدهاند. وحشیانهترین تبلیغ «دولت اسلامی» بهعنوان وسیلهای مورد استفاده قرار میگیرد که بهواسطه آن هم پیام «انتقام» و هم «برتری» مخابره میشود. هدف این مساله فقط «حامیان اعلامی» نیست. در واقع، آنها مخاطب اصلی هدف نیز نیستند. بلکه هدفش مخالفان بالقوه یا فعال «دولت اسلامی» است. این دقیقا به واحد مسوول تولید و کسی که اعدام میشود بستگی دارد. برای مثال، ویدئوی نوامبر ۲۰۱۴ که اعدام سه نیروی عضو ارتش عربی سوریه (متعلق به بشار اسد) را مستند میکرد مخاطب بسیار متفاوتی داشت تا ویدئویی که کشتن کنجی گوتو، روزنامه نگار ژاپنی را نشان میداد. هر دو ویدئو وحشیانه و تکاندهنده بود اما به دلایلی روشن فقط یک ویدئو - ویدئوی دوم- بازتابی بینالمللی داشت. وقتی «داعش» اعدام دهشتناک مردانی که آنها را «جاسوس» میپندارد به تصویر میکشد، هدفش هشدار به مخالفان محلی بالقوه است تا نشان دهد که با بیرحمی تزلزلناپذیری با آنها برخورد خواهد شد. به هر صورت، بافتن سبعیت در تار و پود پیام «دولت اسلامی» دارای چهار انگیزه است. غیر از ارضای حامیانش، این گروه میکوشد تا دشمنانش را بترساند، به بومیان و محلیها نسبت به مجازاتهای مربوط به مخالفت یا جاسوسی هشدار دهد، باعث برانگیختن خشم رسانههای بینالمللی شود و موجب پاسخ احساساتی و خشمگینانه سیاستسازان دشمن شود.
بخشش
برداشت شفقتآمیز در هماهنگی با سبعیت است. این رویکرد ارتباط نزدیکی دارد با ایده توبه در برابر خدا و «دولت اسلامی». یک مورد برجسته از این نمونه به ویدئویی در سال ۲۰۱۵ با عنوان «از ظلمت به روشنایی» بازمی گردد که در آن مبارزانی از جبهه النصره، ارتش آزاد سوریه و ارتش عربی سوریه- که همگی دشمنان قسم خورده داعش و دشمنان قسم خورده یکدیگر هستند- نشان داده میشوند که باورهای پیشین خود را رها کرده و همگی به «دولت بهاصطلاح اسلامی» ملحق میشوند. «دولت اسلامی» منظما مسائلی از این دست را منتشر میسازد که مردمانی نشان داده میشوند که به «استتابه» (درخواست توبه) این گروه پاسخ میدهند. پس از توبه، فیلمهایی از این دست همواره افرادی را نشان میدهد که به آغوش آنها پیوستهاند.
پیام روشن است: دولت اسلامی گذشته فرد را به این شرط خواهد بخشید که وی گذشته را بهطور کامل رها کرده و طوق اطاعت از «خلافت» را بر گردن بیندازد. اگر این شرایط رعایت شود آن فرد «یکی از آنها» میشود. این «بخشش» به مبارزان تسری نمییابد بلکه به شهروندان و کارمندان سابق دولت تعمیم مییابد. برای مثال، در دوره منتهی به اولین «سال تحصیلی» خلافت، بارها نشان داده شد که معلمان مدارس ابتدایی و متوسطه در سوریه در حال «توبه جمعی» هستند که پس از این فرآیند آنها بار دیگر به سیستم آموزشی تزریق میشوند. حتی یک ویدئوی ۳۰ دقیقهای و مستند در مورد این موضوع منتشر شد. در مجموع، رویکرد «بخشش» رابطهای تقریبا مسالمتآمیز با سبعیت دارد. این دو ایده در هم تنیده هستند و به مردمانی که زیر حمله «دولت اسلامی» قرار دارند یک انتخاب شجاعانه میدهد: یا مقاومت کنند و کشته شوند یا مشتاقانه تسلیم شوند و باورهای گذشته خود را انکار کنند تا شامل رحمت و بخشش این گروه شوند.
ارسال نظر