عزیز آمریکایی‌ها - ۱۱ خرداد ۹۵

بروس ریدل
تحلیلگر موسسه بروکینگز
ترجمه: محمدحسین باقی

در بخش قبل گفته شد که ملک عبدالله به‌صورت تدریجی و با احتیاط اصلاحات محدودی را شروع کرد. در دوران زمامداری عبدالله، زنان بیشتری به آموزش عالی دسترسی یافتند و توانستند در مشاغل میانی در سطوح دولتی هم وارد شوند. عبدالله شورای نمایندگان را انتخاب کرد که در امور شهری مشورت می‌داد. او همچنین میلیون‌ها دلار صرف طرح‌هایی کرد که براساس آن شرایط طبقات پایین و متوسط شهروندان سعودی بهتر می‌شد. اما اصلاحات عبدالله هرگز مبانی نظام سیاسی سعودی را به چالش نکشید. وزارت کشور که اکنون در دست محمد بن‌نایف است، مخالفان را به شکل بی‌رحمانه‌ای سرکوب کرد و هر کسی را که موافق اصلاحات بود زندانی کرد. با مرگ نایف (پدر) در ۷۸ سالگی نشانه‌های آرامش در راهروهای واشنگتن به گوش می‌رسید؛ روح خوش‌بینی در مورد همکاری با فرزندش محمد طنین افکن شد، فردی که تا آن زمان ردای «شاهزاده ضدتروریسم» را بر تن کرده بود.

وزارت کشور پذیرفت که ۲۰ درصد از «فارغ‌التحصیلان» زندان‌های بازپروری به تروریسم باز می‌گردند اما این یک بازگشتِ نادر است که به‌طور قابل توجهی کمتر از زندان‌های آمریکا و اروپا است. با این حال، سیستمی که محمد بن‌نایف (ولیعهد فعلی) پایه گذاشت اشکالات مهمی دارد. به‌عنوان مسوول وزارت کشور که بسیاری از آن می‌ترسند- او در سال ۲۰۱۲ وزیر کشور شد- بن‌نایف (همچون پدرش) چهره عمومی سرکوب در این پادشاهی است.

مخالفانش در تمام کشورهای حاشیه خلیج‌فارس او را به ترویج نوعی «سرکوب خاص سعودی» متهم می‌کنند. به همین دلیل، این پادشاهی همچنان با تمام مخالفان به‌عنوان تروریست برخورد می‌کند. میزان سرکوب تمام اَشکال مخالفت از سوی دولت به درستی سوالات جدیدی در مورد حکمت روابط نزدیک میان خاندان سعودی و آمریکا و سایر دموکراسی‌های غربی مطرح کرده است. «اکونومیست» خواستار پایان دادن به تجارت با این پادشاهی و اتخاذ رویکرد قوی‌تر برای ترغیب شفاف و پاسخگویی در سیاست‌های سعودی شده است. اکونومیست در سرمقاله‌ای با عنوان «پیمان نامقدس» درست پس از انتخاب سلمان به‌عنوان پادشاه نوشت که «وهابیتی که آنها [سعودی‌ها] به آن دامن می‌زنند نه تنها خطری برای دنیای خارج است بلکه خود این سلسله» مشوق افراط‌گرایی است.

پرزیدنت اوباما حامی سفت و سخت این پادشاهی بوده است. عربستان اولین کشور در خاورمیانه بود که او در کسوت رئیس‌جمهور از آن دیدار کرد. اما او اعلام کرد که اگرچه سعودی‌ها با تهدیدی واقعی از دنیای خارج مواجه هستند اما تهدید داخلی در این کشور بسیار جدی‌تر است. جمعیت این پادشاهی در برخی موارد با حکومت بیگانه شده، جوانان بیکار هستند آن هم با ایدئولوژی‌ای که مخرب و پوچ‌گرا است و باوری که می‌گوید هیچ خروجی سیاسی مشروعی برای نارضایتی وجود ندارد. رئیس‌جمهور «گفت‌وگوهای سختی» با نظام رهبری این کشور در مورد آزادسازی در مورد برخی سیاست‌های این کشور داشته است.

سلمان حتی این پادشاهی را به نهاد وهابیت نزدیک‌تر کرده است. او اندکی پس از به تخت نشستن اولین زن در کابینه که در سطح وزیر قرار داشت را اخراج کرد. این زن حامی آموزش و البته تربیت‌بدنی برای دختران بود و از این‌رو به سیبلی برای تندروها تبدیل شده بود. سلمان اغلب با اعضای به شدت مرتجع نخبگان روحانی دیدار می‌کند. او طی ۵۰ سالی که فرماندار ریاض بود روابط نزدیکی با آنها برقرار ساخت؛ دوره‌ای که این شهر با جمعیت ۲۰۰ هزار نفری به شهری (بیش از) ۷ میلیونی تبدیل شد اما جایگاه خود را به‌عنوان محافظه کارترین شهر در جهان اسلام حفظ کرد.