عزیز آمریکایی‌ها - ۸ خرداد ۹۵

بروس ریدل
تحلیلگر موسسه بروکینگز
ترجمه: محمدحسین باقی

در بخش پیش اشاره شد که محمد بن‌نایف نیز همچون بسیاری از هم نسلی‌های خود از خاندان سعودی در مدارس و دانشگاه‌های آمریکایی تحصیل کرد. وقتی حادثه ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد نایف (پدر) هنوز متقاعد نشده بود که القاعده در حال ریشه گرفتن در این کشور است. در سال ۲۰۰۱، محمد بن‌نایف (ولیعهد فعلی) دستیار وزیر کشور شد. بن‌لادن در نظر داشت توجهش را به عربستان معطوف سازد. پس از آنکه رهبر القاعده در پیامی صوتی با عنوان «در میان گروهی از شوالیه‌ها» کاخ آل‌سعود را به خیانت به امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول به نفع انگلیس و صهیونیسم متهم کرد، نیات بن لادن برای خاندان سعودی آشکار شد.

بلافاصله پس از حمله ماه مه، جورج تنت، رئیس سیا در پایان دولت رئیس‌جمهور کلینتون و در سال‌های اول ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، به این پادشاهی پرواز کرد تا به دیدار شاهزاده عبدالله (همان ملک‌عبدالله آینده) برود. او ۸ سال بود که عملا پادشاه کشور بود زیرا ملک فهد سکته مغزی کرده و عبدالله همه‌کاره کشور شده بود. بر اساس نوشته تنت در کتاب خاطراتش با عنوان «در بطن توفان»، او به ولیعهد عبدالله گفت: «عالی‌جناب، هدف فعلی القاعده پایان دادن به خاندان شما و حاکمیت آل‌سعود است. هسته‌های القاعده آماده شده‌اند تا برخی اعضای خاندان سلطنت را ترور کنند و به اهداف مهم اقتصادی در کشور شما حمله کنند.» تنت به سعودی‌ها هشدار داد که «ما با دقت خاصی این برنامه‌ریزی را تحت‌نظر داریم. این برنامه خاندان شما را هدف گرفته است.» تنت توانست عبدالله و محمد بن‌نایف را متقاعد کند که خطر واقعی است. تنت، محمد بن‌نایف را شریک نزدیک سیا در مبارزه علیه القاعده و عنصری برای شکست تهدید این گروه علیه خاندان سعودی در فاصله ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ می‌نگریست. او در خاطراتش نوشت: «مهم‌ترین هم‌سخن من، مردی نسبتا جوان؛ او فردی است که با او می‌توانیم اعتماد و احترام فراوانی را به‌وجود آوریم.» طی همان دوره بود که محمد بن‌نایف جایگاه خود در ساختار قدرت را پیدا کرده بود.

طی سه سال آینده این پادشاهی به صحنه نبرد می‌مانست؛ زیرا القاعده به اهدافی حمله کرد که شامل دفتر مرکزی وزارت کشور در ریاض هم می‌شد. مجتمع‌های دیگری متعلق به شهروندان خارجی هم مورد حمله قرار گرفت و یک آمریکایی ربوده و سر بریده شد. تبادل آتش میان تروریست‌های القاعده و پلیس تقریبا در هر شهر مهم عربستان رخ داد. حملات دیگری به اهداف خارجی انجام گرفت مانند حمله برق‌آسا به کنسولگری ایالات متحده در جده در ۶ دسامبر ۲۰۰۴ که در آن یک زن جوان دیپلمات از سوی تروریست‌ها ربوده شد. صدها نفر کشته شدند و بسیاری دیگر طی این درگیری‌ها زخمی شدند. این عملیات طولانی، پایدارترین ناآرامی خشونت‌بار طی ۵۰ سال گذشته در عربستان بود که این کشور توانست از آن برهد. همچنین جدی‌ترین چالش داخلی برای آل‌سعود از زمان تاسیس این دولت در سال ۱۹۰۲ بود. محمد بن‌نایف رهبری حمله به القاعده را به دست گرفت. وزارت کشور فهرستی از تحت تعقیب‌ترین تروریست‌های القاعده را منتشر و سپس آنها را بی‌رحمانه تحت پیگرد قرار داد. هرگاه یکی از افراد این فهرست در درگیری‌ها کشته یا دستگیر می‌شد این فهرست به روز می‌شد و فرد تحت تعقیب دیگر نامش در صدر لیست قرار می‌گرفت. زمانی سخت و خطرناک بود. بیشتر خارجی‌هایی که می‌توانستند این پادشاهی را ترک کنند چنین کردند یا دست کم خانواده‌های خود را از این کشور بیرون فرستادند.

محمد بن‌نایف به چهره اصلی خاندان سعودی در مبارزه با القاعده تبدیل شده بود. او در تلویزیون و روزنامه‌ها حضور می‌یافت و تهدیدی را که این پادشاهی با آن مواجه بود، تشریح می‌کرد. استراتژی محمد هم کارآمد و هم مرگبار بود اما او محتاط بود تا درگیر نوعی عملیات جست و جو و تخریب که عملیاتی ویرانگر و گسترده بود، نشود. چنین کاری لطمات متقابلی هم داشت و این تصور را ایجاد کرد که این پادشاهی در آتش قرار گرفته است. استراتژی تعقیب تروریست‌ها هدفمند و گلچین شده بود و تلاش داشت تا از آسیب‌های غیرنظامی و خشونتی که مشخصه عملیات‌های ضدتروریستی در الجزایر در دهه ۹۰ و عراق امروز است، اجتناب ورزد. از این‌رو، کماندوهای وزارت کشور توانستند تروریست‌ها را بدون آسیب به غیرنظامیان و برانگیختن تشویش در میان مردم شکار کنند. شاهزاده ضرورت «تناسب» و «احتیاط» در مبارزه با هسته‌های زیرزمینی ترور را دریافته بود. در سال ۲۰۰۷، روشن شد که محمد بن‌نایف و وزارت کشور دست بالا در برابر القاعده و تهدید ناشی از این گروه یافته‌اند. جهادیون نبرد «قلب‌ها و ذهن‌ها» را در این کشور واگذار کردند. در حالی که بسیاری از سعودی‌ها با نبرد بن‌لادن علیه آمریکا همراهی می‌کردند اما از اینکه می‌دیدند برخی شهروندان این کشور در حملات القاعده کشته می‌شوند و جنگ به کشور خودشان آمده بسیار سرخورده شدند. تروریست‌ها نتوانستند حمایت مردمی را به‌دست آورند و شکست، سرنوشت محتوم آنها شد.

جدول زمانی خاندان آل‌سعود

سال 1744

محمد بن عبدالوهاب نیروهای خود را با خاندان سعود متحد کرد تا اولین پادشاهی سعودی را به وجود آورد.

اوایل 1800

نیروهای سعودی به عراق امروز یورش بردند و شهرهای مقدس مکه و مدینه را نیز تسخیر کردند. چند سال بعد، امپراتوری عثمانی این شهرها را بازپس گرفت و «درعیه» پایتخت سعودی را ویران کرد.

1932

ابن سعود، پادشاهی مدرن عربستان را ۳۰ سال پس از بازپس‌گیری دوباره ریاض از دست سلسله الرشید تاسیس کرد.

1979- 1989

با کمک آمریکا، عربستان سعودی مجاهدین افغان را علیه شوروی مسلح و مورد حمایت قرار داد.

1996

پایگاه نیروی دریایی آمریکا - برج‌های خبر- در ظهران بمب‌گذاری شد و ۱۹ نفر از نیروهای نظامی آمریکایی کشته شوند.

سال 2001

در ۱۱ سپتامبر، القاعده حملات تروریستی هماهنگی را علیه آمریکا به راه انداخت. ۱۵ نفر از ۱۹ هواپیماربا شهروندان سعودی بودند.

سال 2010

القاعده در هواپیماهای UPS و FedEx که از یمن به قاهره می‌رفت، بمب‌گذاری کرد. محمد بن‌نایف در خنثی کردن این بمب‌گذاری کمک کرد.

سال 2015

ملک سلمان محمد بن‌نایف (برادرزاده‌اش) را ولیعهد خود کرد و فرزند خود محمد بن‌سلمان را ولیعهد دوم تعیین کرد.