شیو مالک، علی یونس، اسپنسر آکرمان و مصطفی خلیلی
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش ششم اشاره شد که ترکی البنعلی که در افواه عمومی به‌عنوان جانشین البغدادی تلقی می‌شد از افرادی بود که به بغدادی بسیار نزدیک بود. او زندگینامه‌نویس و محرم اسرار رهبر داعش بوده و در عین حال از شاگردان المقدیسی هم بود. بنعلی ابتدا «معلم و استاد» خود را مطمئن کرد که بغدادی به دنبال سازش با القاعده است اما اندکی بعد با تحقیر و توهین با استاد خود برخورد کرد و در عمل ارتباط میان رهبران داعش و القاعده به‌طور کامل از هم گسست. بنعلی به بغدادی پیشنهاد داد که وفاداران را بخرد. در گام اول به مقدیسی و ابوقتاده و رهبران القاعده در یمن پیشنهادهای چند میلیون دلاری برای همکاری با داعش داد که از سوی آنها رد شد.

طرح بنعلی نتایج مغشوشی داشت. مقدیسی، ابوقتاده و سایر علمای برجسته القاعده به همراه فرماندهان القاعده در یمن با پیشنهادهای مالی داعش مخالفت کردند. اما بنعلی توانست موافقت تعدادی از گروه‌های جهادی در اقصی نقاط دنیا را به‌دست آورد. در واقع، او با پیشنهادهای مالی خود توانست وفاداری این گروه‌ها به داعش را خریداری کند. در نوامبر 2014، داعش سوگند و بیعت عمومی شبه‌نظامیان جهادی در مصر، لیبی، پاکستان و حتی یمن (به‌عنوان پایگاه اصلی القاعده در شبه‌جزیره عربستان) را در بوق و کرنا کرد. ناگهان، نفوذ این گروه به فراسوی عراق و سوریه و به سایر نقاط جهان اسلام تسری یافت. تعاملات دیگری هم میان مقدیسی و بنعلی در اواخر همان سال جریان داشت. از آن جمله می‌توان به نمونه تلاش نافرجام برای آزادی پیتر کاسیج، گروگانی که در دست داعش اسیر بود، اشاره کرد. آخرین ارتباط میان آنها اندکی پس از اعدام کاسیج بود که مقدیسی یکبار دیگر کوشید با داعش کنار آید. در 24 نوامبر 2014، جنگنده نظامی اردنی از سوی داعش و نزدیک شهر رقه مورد هدف قرار گرفت و خلبان آن گروگان گرفته شد.

مقدیسی زمانی این خبر را شنید که روحانی زندان برای آزادی این خلبان دست به دعا و نماز برداشت. مقدیسی اندکی بعد از مقام‌های اردنی هم این خبر را شنید و در اصل از سوی دوستش دکتر مُنیف ثمره از وی درخواست شد که برای آزادی این زندانی تلاش خود را بکند. اگرچه مقام‌های اردنی عصبانی بودند و معتقد بودند که این خلبان کشته خواهد شد اما اجازه میانجیگری به مقدیسی را دادند. مقدیسی از طریق تلگرام و در ژانویه 2015 به رهبری داعش پیغام داد که مقام‌های اردنی مایل به تبادل زندانی هستند. اردنی‌ها اعلام کردند در ازای آزادی این خلبان حاضرند زنی به نام ساجده الرشاوی را آزاد کنند. در سال 2005، ابو مصعب الزرقاوی، الرشاوی و همسرش را به ماموریتی به اردن فرستاده بود. قرار بود آنها کمربند انفجاری خود را در هتل Radisson SAS به‌عنوان اقدامی هماهنگ و زنجیره‌ای منفجر کنند. کمربند الرشاوی عمل نکرد و بلافاصله دستگیر شد و برای یک دهه آینده در انتظار اعدام به‌سر می‌برد. اگرچه مقدیسی مطمئن نبود که با چه کسی در حال برقراری ارتباط است اما تردیدی نداشت که پیام او به ارشدترین رهبران داعش از جمله البغدادی منتقل خواهد شد. پاسخ اولیه مثبت بود: مقدیسی می‌گوید به او گفته شد که داعش «مشتاق» این بده بستان است. در رسانه‌های اجتماعی، حامیان داعش ناگهان فریاد‌ آزادی الرشاوی را سر دادند.

پیش از اینکه معامله دیگری انجام شود، اردنی‌ها به مقدیسی اطلاع دادند که دلایلی به‌دست آورده‌اند که هنوز این خلبان زنده است. در پاسخ، مذاکره‌کنندگان داعشی فایل الکترونیکی برای مقدیسی فرستادند مبنی بر اینکه آنها شواهدی دال بر زنده بودن وی را ارائه خواهند داد اما این فایل رمزگذاری شده بود. در 3 فوریه، پس از چند روز مذاکرات فشرده، مذاکره‌کنندگان در نهایت رمز عبور برای باز کردن این فایل را برای مقدیسی فرستادند. وقتی مقدیسی این رمز را دریافت کرد، فهمید به او خیانت شده است. رمز فایل این بود: «مقدیسی قَوّاد، جاکفشی ستمگران و پسر فاحشه انگلیسی.» وقتی مقدیسی این رمز را تایپ کرد یک نشانه تحقیرآمیز همراه با یک ویدئو بر روی صفحه کامپیوتر مقدیسی ظاهر شد. او مشاهده کرد که داعش این خلبان را در درون قفس گذاشته، اطراف او را بنزین ریخته و او را زنده زنده سوزانده است. سه ساعت بعد، داعش ویدئویی را بر روی اینترنت پست کرد. روز بعد، ساجده الرشاوی از سلول زندان خود بیرون آورده و اعدام شد.

نزاع برادرانه