پوتین دستور خروج نیروهای نظامی روسیه را از سوریه صادر کرد
فرمان غافلگیرانه
رئیسجمهوری روسیه در فرمان خود افزود: «پایگاههای ما- پایگاه دریایی مان در طرطوس و پایگاه هوایی مان در حمیمیم- به روال معمول به کار خود ادامه خواهند داد. آنها از زمین، هوا و دریا محافظت خواهند شد.» تزار کرملین که روز گذشته فرمان خروج بخش مهمی از نیروهای روس را صادر کرد، ابراز امیدواری کرد که خروج این نیروها محرکی باشد برای راه حل سیاسی جهت خروج از بنبست ۵ ساله در سوریه. البته رهبران کرملین از رویکردهای دیپلماتیک نیز غافل نیستند. در واقع، نزد کرملین نشینان چماق نظامی در کنار هویج دیپلماتیک معنا دارد. پوتین در فرمان خود افزود: «از وزارت خارجه میخواهم تلاشهای خود را برای مشارکت در فرآیند سیاسی شدت بخشیده تا بحران سوریه حل و فصل شود.»
به گزارش الجزیره، وزیر دفاع روسیه اعلام کرد که این کشور از آغاز عملیات در سوریه از سپتامبر گذشته بیش از ۲ هزار تروریست را کشته است که از آن میان ۱۷ نفرشان از رهبران گروههای تروریستی بودهاند. سرگئی شویگو با اعلام اینکه کشورش ۹ هزار سورتی پرواز داشته است، تاکید کرد که نیروهای سوری با پشتیبانی هوایی مسکو توانستند از آغاز عملیات ۴۰۰ شهر و روستای سوریه را آزاد کنند و بیش از ۱۰ هزار کیلومتر از خاک سوریه را تحت تسلط خود درآورند. وی افزود: نیروهای روسی توانستند مانع قاچاق نفت از سوی تروریستها یا نابودی آن به شکل کامل در برخی مناطق و نیز مانع از حمایت مالی از تروریستها و انتقال سلاح به آنها شوند. این مقام روس که مجله The Spectator از او با عنوان «مرد پشت پرده کرملین» در تحولات سوریه نام برده افزود: «نیروی هوایی روسیه حدود ۲۰۹ تاسیسات تولید نفت و بیش از ۲۰۰۰ کامیون حامل تولیدات نفتی را نابود کرد.»
سیانان اما روایت متفاوتی دارد. «هولی یان» گزارشگر سیانان مینویسد: جریان بمباران روسها در حالی پایان مییابد که آنچه پس از خود باقی گذاشتهاند تخریب گسترده و استقرار اسد در جای خود و توانایی اش در دفاع از خود بوده است. این گزارش میافزاید: همان طور که تصمیم سپتامبر گذشته پوتین شگفت انگیز است، تصمیم خروج او نیز شگفت انگیز است. وزیر دفاع روسیه تاکید کرد که نظامیان روسی تعهد گروهها به آتشبس را پیگیری کرده و از طریق پهپادها و تجهیزات اطلاعاتی دیگر و تصاویر ماهوارهای این کار را میکنند. رئیسجمهوری روسیه ابراز امیدواری کرد که تصمیم وی برای خروج نیروهای روسی از سوریه تمامی جناحها را تشویق کند که به سمت حل بحران در این کشور با استفاده از راهکاری مسالمتآمیز حرکت کنند. با این حال، نکته این است که ضربالاجل خروج کامل نیروهای روسی هنوز از سوی کرملین تعیین نشده است. پوتین افزود: «بخشی از نیروهای نظامی ما که از قبل هم طی سالهای گذشته در سوریه فعالیت داشتهاند، در شرایط کنونی نیز به ایفای نقش مهم خود در رصد برقراری آتشبس و ایجاد شرایط پیشبرد فرآیند صلح ادامه خواهند داد.»
به گزارش آسوشیتدپرس، ویکتور اوزرف، رئیس کمیته دفاع مجلس علیای پارلمان روسیه دیروز گفت: «برآورد میکنم که حدود ۱۰۰۰ نیروی نظامی روسیه در دو پایگاه این کشور در سوریه باقی خواهند ماند.» وی افزود: «روسیه حداقل به دو گردان یا بهطور کلی به ۸۰۰ نیرو برای حفاظت از این دو پایگاه نیاز دارد. این نیروها به انجام عملیاتهای شناسایی هوایی ادامه خواهند داد. در نتیجه به حضور تعدادی خلبان و خدمه هواپیما نیاز است و کارشناسان نظامی که به ارتش سوریه نیز مشورت میدهند، در این دو پایگاه باقی خواهند ماند.» وزارت دفاع روسیه همچنین از حفظ سامانه موشکی اس ۴۰۰ و دیگر تجهیزات دفاع هوایی خود در سوریه و تداوم بمباران مواضع تروریستها خبر داد.
تماس پوتین با اسد و اوباما
دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین میگوید: روسیه این تصمیم خود را به اطلاع بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه رسانده است. براساس بیانیهای که از سوی دفتر اسد صادر شد، کرملین به دمشق تعهد داده که حمایت خود را در مقابله با تروریسم ادامه خواهد داد. رئیسجمهوری سوریه با تکذیب اختلافات با مسکو اعلام کرد: «خروج نیروهای روسی از سوریه پس از اعلام آتشبس در کشور بررسی و سنجیده شده است.» رئیسجمهوری سوریه در بیانیهای اعلام کرد: «آنچه در رسانهها و پایگاههای اجتماعی درباره وجود اختلاف میان روسیه و سوریه به دنبال تصمیم مسکو برای خروج نیروهایش منتشر شده حقیقت ندارد.» در بخشی از این بیانیه تصریح شده است: «ریاست جمهوری سوریه تاکید میکند که این موضوع با هماهنگی کامل میان طرف سوری و روسی صورت گرفته و اقدامی است که با توجه و دقت زیادی پس از تحولات میدانی اخیر به ویژه اعلام آتش بس صورت گرفته است.» یک منبع دیپلماتیک سوری اعلام کرد: خروج نیروهای روسی از سوریه با توافق ما صورت گرفته و هیچ چیزی موجب نگرانی ما نیست. ارتش سوریه نیز در واکنش به این تصمیم ریاست جمهوری روسیه اعلام کرد: «پس از موفقیتهای به دست آمده در جنگ علیه تروریسم، طبیعی است که توافقی برای کاهش حضور نیروهای روسی در کشور که متناسب با تحولات اخیر باشد، میان فرماندهان ارتشهای روسیه و سوریه ایجاد شود.»
به گزارش اسکای نیوز، پوتین در تماسی تلفنی تصمیم خود را به اطلاع اوباما نیز رساند. پوتین به اطلاع اوباما رساند که نیروهای روسی پس از تکمیل ماموریتهای اصلی خود در مبارزه با تروریسم از سوریه عقبنشینی خواهند کرد. در بیانیه کاخ سفید نیز آمده است که اوباما از کاهش خشونتها در سوریه استقبال اما در عین حال تاکید کرد که ادامه عملیاتها از سوی نیروهای دولتی سوریه تلاشها برای کاهش خشونت را ناکام میگذارد. در این بیانیه آمده است که دو رئیسجمهور خواهان افزایش تلاشها برای حل سیاسی بحران سوریه شده و حمایت خود را از مذاکرات ژنو اعلام کردند.
چرا مسکو نیروهای خود را عقب کشید؟
اینکه چرا مسکو نیروهای خود را عقب کشید، پرسشی است که تمام محافل سیاسی و دیپلماتیک و جناحهای اپوزیسیون سوری را شوکه کرده است. به گزارش سیانان، روسیه دلایل اقتصادی و ایدئولوژیک زیادی برای حمایت از اسد دارد. حتی زمانی که کشورهای جهان یکصدا اسد را متهم کردند اما مسکو ایستاد و با تمام قوا وارد عرصه سوریه شد. تحلیلگران تخمین میزنند که سوریه میلیونها دلار صرف تجهیزات دفاعی روسی کرده است. روسیه با درس گرفتن از انقلابهای رنگین در محیط پیرامونی خود به این باور رسیده است که انقلاب یا تغییر رژیم، دموکراسی به ارمغان نمیآورد. کرملین، بهار عربی را نیز از یاد نبرده و در جدلهایی که با غرب داشت به حمله آمریکا به عراق و بهار عربی اشاره کرد که محصولش هرج و مرج بود. از این منظر، کاملا طبیعی است که پوتین تمام قد به حمایت از اسد برخیزد و اجازه سقوط او را ندهد. سیانان به نقل از بیانیه کرملین و با اشاره به تماس تلفنی پوتین- اسد مینویسد: «هر دو رهبر اشاره کردند که عملیاتی که از سوی نیروی هوایی روسیه انجام گرفت باعث تغییرات بنیادین در مبارزه علیه تروریسم در سوریه و باعث شده زیرساختهای تروریستها از میان برود و آسیبهای جبرانناپذیری ببینند.» در چنین متنی است که پوتین میگوید: «ماموریت ما در سوریه تکمیل شد.»
وجه تمایز حملات هوایی روسیه با آمریکا و عقبنشینی سریع نیروهای روسی این است که روسها - همانگونه که از بیانیه کرملین و تماس تلفنی پوتین با اسد و اوباما بر میآید- در عملیاتهایشان اهداف کلان را در نظر نداشتند بلکه به «نقطهزنی» و هدف قرار دادن «زیرساختهای تروریستها» بسنده کردند تا پیشروی آنها را تا حد امکان کند سازند. بر همین مبنا بود که وزیر دفاع روسیه از هدف قرار دادن ۲۰۹ مرکز و تاسیسات تولید نفت و بیش از ۲۰۰۰ کامیون حامل محمولههای نفتی سخن به میان آورده و میگوید راههای ورود تروریستها و ارائه کمکهای مالی به این گروهها را بسته است. به تعبیر دیگر، روسها به «علت» پرداخته و «سرچشمه» را خشکاندهاند. هر چند نمیتوان سخن از خشکاندن کامل سرچشمه و نابودی کامل تروریستها به میان آورد اما از قدرت عمل آنها تا حدود زیادی کاسته شده است.
«پاول فلگنهاور» تحلیلگر دفاعی روس میگوید مسکو به دنبال مصالحه با غرب است. این تحلیلگر روس به الجزیره میگوید: «این خروج به این معنا نیست که روسیه در حال عقبنشینی از سوریه یا رها کردن اسد به حال خود است. بلکه به این معنا است که پوتین به دنبال مصالحه است... روسیه کاملا آماده نیست تا در مورد سوریه به مصاف غرب برود.» از سوی دیگر، پس از بحران کریمه و قضایای اوکراین، روسیه در عمل از غرب رانده شده است. به گزارش گاردین، «الکساندر گولتس»، تحلیلگر مستقل مسائل نظامی میگوید: «هیچکس نمیخواست پس از جریان اوکراین با روسیه کار کند و هدف کمپین سوریه هم مجبور کردن غرب برای همکاری مجدد با روسیه بود. این امر محقق شده و اکنون آنها در حال خروج از این درگیری با اندکی خسارت هستند. گمان میکنم این حرکت تاکتیکی بسیار درخشانی است.» در واقع، تحولات اوکراین درسهای بسیاری به روسیه آموخت. غرب با کنار گذاشتن مسکو، تحریم روسیه و اعمال فشار بر این کشور با یک تیر چند نشان زد: از یکسو غرور ملی روسها که خود را روزگاری ابرقدرت شرق میدانستند خدشهدار کرد و از سوی دیگر به کرملین فهماند که باید با غرب به تفاهم برسند. به همین ترتیب، کرملین، غرب را با ورود ناگهانی به سوریه و خروج ناگهانی از این کشور وادار به تفاهم با خود کرد و روسها این پیام را به غرب دادند که نمیتوانید ما را در منطقه نادیده بگیرید.
دلیل دیگری که گفته شده کاهش هزینههای نظامی روسیه است. از زمانی که مسکو از سوی غرب تحریم شد نه تنها ارزش پول ملی این کشور دچار افت شدید شد بلکه سیستم اقتصادی این کشور دچار نوسانهای شدید شد و بحران تا عمق اقتصاد روسیه رسوخ کرد. ظاهرا سوریه راه فراری برای بحران اقتصادی بود که مثمر ثمر افتاد. به نظر میرسد با توجه به بحران اقتصادی، روسها بیگدار به آب نزدند. آنها سوریه را ابزاری برای خروج از رکود، مصالحه با غرب و نشان دادن قدرت خویش میدانستند. بلومبرگ در گزارشی مینویسد روسیه به تنهایی در عرصه هوایی علیه تروریستها و به طرفداری از «بشار اسد» میجنگد و ادامه آن بستگی به ذخایر مالی مسکو دارد. بر اساس گزارشهای بلومبرگ و اسپوتنیک، از اول اکتبر سال ۲۰۱۵، مقامات بلندپایه روسیه بارها اعلام میکردند که برای اجرای عملیات نظامی در سوریه نیازی به مخارج اضافی از بودجه نیست. «آنتون سیلوانوف» وزیر دارایی روسیه در این باره گفت: «این عملیات در چارچوب بودجه وزارت دفاع اجرا میشود و مخارج اضافی در سال ۲۰۱۵ در نظر گرفته نشده است.» در بودجه وزارت دفاع که سال ۲۰۱۵ تصویب شد، مخارجی برای سازماندهی «سوریه اکسپرس» (خط تدارکاتی روسیه از دریای سیاه به سوریه برای پشتیبانی عملیات نظامی)، خرید کشتیهای فلهبر، پرداخت ارزی دستمزد صدها نظامی و کارمند، پرواز جنگندهها و بمبافکنهای روسی و همچنین افزایش مصرف مهمات جنگی از جمله موشکهای بالدار دریا پایه و هوا پایه در نظر گرفته نشده بود. سیلوانوف وزیر دارایی روسیه هم در رابطه با مخارج اضافی این عملیات برای بودجه نظامی سال ۲۰۱۶ این کشور، محتاطانه گفته است: «ببینیم سال آینده وضع چگونه خواهد بود.»
به گزارش اسپوتنیک هزینههای نظامی روسیه در سوریه محرمانه است. براساس برآورد انستیتوی سلطنتی پژوهشهای دفاعی بریتانیا، مسکو پیش از این در عملیات سوریه حدود چهار میلیون دلار در هر شبانهروز خرج میکرد، اما پس از ساقط شدن بمبافکن سوخو ۲۴ از سوی ترکیه، به هشت میلیون دلار افزایش یافت. مرکز تحلیلی بریتانیا (جینز اینفورمیشن گروپ) اطلاع داد که کرملین روزانه حداقل دو میلیون و ۴۰۰ هزار دلار خرج عملیات جنگی در سوریه میکند، اما هزینه واقعی آن میتواند دو برابر باشد و به چهار میلیون دلار در هر شبانهروز برسد. مطابق اطلاعات این تحلیلگران، هر ساعت پرواز جنگندهها حدود ۱۲ هزار دلار و هر پرواز بالگرد سه هزار دلار هزینه دارد و با توجه به اینکه هواپیماهای جنگی هر شبانه روز بهصورت میانگین ۹۰ دقیقه و بالگردها یک ساعت پرواز میکنند، روزانه فقط ۷۱۰ هزار دلار خرج پرواز هواپیماها، حدود ۷۵۰ هزار دلار هم صرف مهمات میشود و دستمزد نظامیان هم حدود ۴۴۰ هزار دلار است.
براساس این گزارش، فعالیت کشتیهای جنگی روسی در دریای مدیترانه هر شبانه روز ۲۰۰ هزار دلار هزینه دارد و بخش پشتیبانی، ارتباطات و تجسسی - ۲۵۰ هزار دلار - را باید به ارقام قبلی اضافه کرد. احتمالا بودجهای ۱۴۵ میلیارد روبلی (حدود ۲ میلیارد دلار) برای عملیات جنگی در سوریه اختصاص یافته که در ضمیمه بسته قانون: «بودجه فدرال سال ۲۰۱۶» از آن صحبت شد. اسپوتنیک میافزاید: در چارچوب بودجه دفاعی، رقم اعلام شده با توجه به در نظر گرفتن ارزش بالای ژئوپلیتیکی سوریه زیاد نیست و اگر مسکو دمشق را از دست بدهد، نیمی از درآمد تحویل نفت و گاز به اروپا را نیز از دست خواهد داد، زیرا دیگر تحویلدهندگان دیگری بین کشورهای خلیج فارس پیدا میشوند که جایزه اصلی جنگ علیه بشار اسد یعنی کشیدن خطوط لوله از طریق سوریه به اروپا را میگیرند ، بنابراین برای روسیه سودآورتر است که اکنون مقداری خرج کند تا همه چیز را در آینده از دست ندهد و از این رو مسکو و دمشق باید در این نبرد پیروز شوند.
پرسش دیگری که مطرح شده این است که «چرا مسکو در این زمان خروج خود را اعلام کرد؟» در واقع، زمان بندی عقبنشینی مسکو از تحولات شامات نیز مهم است. به گزارش سیانان، اعلام عقبنشینی مسکو درست در زمانی بود که مذاکرات ژنو ۳ میان جناحهای اپوزیسیون سوری و دولت دمشق آغاز شد. در اینجا نیز به نظر میرسد مسکو با یک تیر چند نشان زد: از یکسو دست بشار اسد را در مذاکرات قوی کرده است، زیرا اسد با پیشرویهای نظامی خود در عمل اپوزیسیون و حامیان منطقهای آنها را آچمزکرده است و دست برتر را در مذاکرات دارد. از سوی دیگر، پوتین میخواهد نشان دهد به مذاکرات صلح پایبند است تا هرگونه کارشکنی در این زمینه را به غرب و متحدان منطقهای غرب نسبت دهد. یک دیدگاه بدبینانه هم هست. اینکه پوتین با تعهد به مذاکرات صلح میخواهد به دمشق بگوید راه چاره بحران در مذاکرات است و دمشق دیگر نمیتواند با جیب مسکو به جنگ برود. بر اساس این دیدگاه، کرملین این پیام را به دمشق فرستاده که در صورتی که مذاکرات به نتیجه نرسد بخشی از تقصیر به گردن اسد است، زیرا به توصیههای مسکو گوش نکرد. بر همین اساس، سیانان در تحلیل خود مینویسد: «برخی عقب نشینی مسکو را بهعنوان نشانه و پیامی به دمشق مینگرند که سوریه باید به راهحل سیاسی برسد» ماتیو چنس، تحلیلگر سیانان میافزاید: «شما نمیتوانید زمان بندی این عقب نشینی را نادیده بگیرید.»
در همین راستا، فرانک والتر اشتاین مایر، وزیر خارجه آلمان میگوید: عقب نشینی روسیه، سوریه را زیر فشار قرار میدهد. او میافزاید: «عقبنشینی نیروهای روسی باعث میشود اسد باز هم زیر فشار قرار گیرد و این پیام را به او میفرستد که مذاکره برای گذار سیاسی در ژنو را باید جدی بگیرد تا لااقل برای مدتی نظام او دوام یابد.» سیانان میافزاید: اهمیت دیگر زمان بندی روسیه برای عقبنشینی علاوه بر مذاکرات ژنو ۳ همانا پنجمین سالگرد بحران سوریه است. گفته میشود در این ۵ سال ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفر در سوریه کشته شدهاند و نیمی از جمعیت این کشور آواره شدهاند این آوارگان یا در داخل سوریه خانه به دوش شدهاند یا در قالب مهاجر به خارج از کشور رفتهاند.
فارغ از تمام این دلایل و ملاحظات اما پوتین در سخنان خود به مناسبت آغاز خروج عقب نشینی سخن آخر را بیان کرد. از این سخن پوتین میتوان به این نتیجه رسید که او یک هدف داشت: جنگ در ازای رسیدن مذاکره. پوتین در سخنان خود گفت: «اقدام نظامی موثر ما شرایط را برای آغاز فرآیند صلح مهیا کرد... با مشارکت نظامی ما... نیروهای مسلح سوریه و نیروهای میهنی سوریه (کردها) توانستهاند به دستاوردهای بنیادینی در مبارزه با تروریسم بینالمللی دست یابند.» پایگاه اینترنتی«vox» مینویسد: «پوتین دو هدف داشت که با مانور نظامی یکساله خود به آن دست یافت: یکی، جلوگیری از سقوط اسد و از دست دادن آخرین دژ خاورمیانهای خود و دوم، پیروزی در رقابت سیاسی، اثبات نقش منطقهای و نظامی خود و زمینه چینی برای مذاکرات صلحی که مسکو در آن دست برتر داشته باشد.» «مَکس فیشر» نویسنده این تحلیل میافزاید: «روسیه یک ابرقدرت جهانی نیست. نقش این کشور در امور جهانی آنقدر بزرگ نیست. حقیقت این است که روسیه در خارج از کشورهای حوزه شوروی سابق تنها یک پایگاه نظامی دارد و آن یک پایگاه سوریه است. در واقع، سوریه سکویی برای نفوذ خاورمیانهای پوتین و تا حدی در دریای مدیترانه است.» بنابراین، سقوط اسد به منزله ضربهای حیثیتی برای مسکو بود بهگونهای که میتوان فروپاشی شوروی را اولین ضربه حیثیتی و سقوط اسد را دومین ضربه حیثیتی به آنها دانست. برخی پافراتر گذاشته و سقوط اسد را با فروپاشی شوروی نزد روسها مقایسه میکردند. اکنون که اسد در قدرت مانده، مذاکرات صلح آغاز شده، دولت دمشق در عرضه نظامی در داخل و در مذاکرات تا حدودی دست برتر دارد، کرملیننشینان دیگر ضرورتی به حضور نظامی تمام عیار در این کشور حس نکردند.
«لئونید راگوزین» تحلیلگر مسائل سیاسی روسیه که با کرملین میانه خوبی ندارد، معتقد است: «مساله حل معضل سوریه بدون حضور بشار اسد از دستور کار خارج شده؛ نیروهای هوادار آمریکا به حاشیه رانده شده اند؛ اوکراین از سرخط خبرها به قعر خبرها افتاده و بحران اوکراین به دلخواه روسیه منجمد شده. مساله کریمه دیگر در دستور کار قدرتهای جهانی نیست. شیشه اتحادیه اروپا زیر فشار بحران مهاجرت ترک برداشته و دور نیست روزی که یخ تحریمهایش علیه روسیه هم آب شود... مخالفان داخلی روسیه درهم شکسته شدهاند و اوکراین بهعنوان الگو برای مردم روسیه دیگر جاذبهای ندارد. قرار نیست انقلابی صادر شود... او (پوتین) نه یک جنگ که سه جنگ را برد.»
ارسال نظر