شرط بقای خودروسازی ایران
بابک کریمخان
دانشجوی دکترای مدیریت
زمانی که تحریمها همه دربها را در مسیر توسعه و ساخت خودرو میبندد، این اژدهای زرد است که آغوش میگشاید. خودروسازان ایرانی نیز با دست، خود راه را برای میهمان ناخواندهای که حالا صاحب خانه شده است، گشودند و اکنون به دنبال جایگاه از دست رفتهشان به تکاپو افتادهاند؛ انگار فراموش کردهاند که چه صنایع بیشماری در طول این سالها با نیش اژدهای زرد از پای در آمد. بدون شک بازار تقاضای خودرو در ایران آن چنان هوسانگیز است که هر خودروسازی را مدهوش کند.
بابک کریمخان
دانشجوی دکترای مدیریت
زمانی که تحریمها همه دربها را در مسیر توسعه و ساخت خودرو میبندد، این اژدهای زرد است که آغوش میگشاید. خودروسازان ایرانی نیز با دست، خود راه را برای میهمان ناخواندهای که حالا صاحب خانه شده است، گشودند و اکنون به دنبال جایگاه از دست رفتهشان به تکاپو افتادهاند؛ انگار فراموش کردهاند که چه صنایع بیشماری در طول این سالها با نیش اژدهای زرد از پای در آمد. بدون شک بازار تقاضای خودرو در ایران آن چنان هوسانگیز است که هر خودروسازی را مدهوش کند.
زمانی که خودروسازان اروپایی مجبور شدند دست از این سفره برچینند، فرشهای قرمز برای خودروسازان چینی که مترصد ورود به بازار کشور بودند پهن شد، غافل از اینکه جایی که کاج میروید به هیچ گیاهی اجازه رشد نمیدهد. هر چند در ابتدا خودرو چینی از استقبال گستردهای برخوردار نبود، اما سود سرشار برای مونتاژکنندگان وبازار تشنه کشور، چینیها را بر آن داشت تا با استفاده از طراحیهای روز دنیا، مدلهای متنوع چشمنوازی را ارائه دهند که مصرفکننده ایرانی قدرت انتخاب پیدا کرده و با اندکی سرمایهگذاری بیشتر قادر باشد خودرویی با ظاهری زیبا و قابلیتهایی بیشتر از خودروهای داخلی را تجربه کند. خودروسازان چینی با استفاده از بسترهای اقتصادی کشور خود، تولیداتشان را با حداقل۳۰ درصد هزینه پایینتر صادر و با واگذاری مونتاژ کلی و رنگ توانستهاند تعرفههای واردات خودرو را دور بزنند. آنها حاضرند حتی به قیمت دامپینگ هم که شده، این بازار را حفظ کنند. در حال حاضر خودروسازی به عنوان دومین صنعت درآمدزا ی جهان، وابستگی شدید به تکنولوژی و نوآوری دارد و چون ما در لبههای این تکنولوژی قرار نداریم، برای رقابت به تکنولوژی وارداتی وابستهایم. امروزه رقابت در قابلیتها و قیمت خودرو، تولید بدون عیب و روشهای متنوع فروش وخدمات نهفته است. سی سال سرمایهگذاری جدی در این صنعت و وابستگی اقتصاد میلیونها نفر به آن قابل چشمپوشی نیست، اما آیا این صنعتی که به دلایل سیاسی و ساختاری تا کنون به شکوفایی مطلوب نرسیده، میتواند طی یک دوره بازسازی خود را به جاده تکنولوژی روز دنیا برساند؟ آیا با تعرفههای جدید سازمان تجارت جهانی، صنعت خودرو فرصت لازم را برای جهانی شدن خواهد داشت؟ آیا خودروسازی ایران میتواند با راهکارهای خلاقانه، خود را از بحرانهای فروش رها و با ایجاد روشهای به روز مدیریت در صنعت خودرو، تحولی نو ایجاد کند؟ خودروسازی ایران آیا میتواند خودروسازان معتبر را برای سرمایهگذاری و ارتقای دانش فنی در خود و صنعت قطعه، جذب کند؟ البته توسعه صنعتی یک زنجیره به هم متصل است که جهان را به هم پیوند داده و بنابراین انتظاری یک جانبه از صنعت خودرو با انبوهی از محدودیتها، کمی بیانصافی به نظر میرسد. همه امیدواریم که تصمیمگیران با اقدامات به موقع صنعت خودرو را به مسیر درستی هدایت کنند تا این اتهام که «ورود ما به صنعتی که هیچ مزیت نسبی در آن نداشتیم از ابتدا اشتباه بود» رفع شود. در غیر این صورت، جامعه به راحتی حذف شدن این صنعت را خواهد پذیرفت. به یاد داشته باشیم که داشتن منابع و معادن الزاما مزیت نسبی ایجاد نمیکند و مزیت نسبی چیزی جز بهرهبرداری از تفکر درست در انتخاب مسیر و اجرای درست آن نیست.
ارسال نظر