خودروسازی از دریچه دوربین صداوسیما
این در شرایطی است که برخی با انتقادها و بزرگنمایی مشکلات خودروسازان، مانعی بزرگ برای گذار از این روزهای خودروسازان به حساب می آیند.
گروه خودرو - این روزها خودروسازی ایران در حال گذار از دومین دوره پر مشکل تولید، پس از پشت سرگذاشتن سالهای جنگ است.
این در شرایطی است که برخی با انتقادها و بزرگنمایی مشکلات خودروسازان، مانعی بزرگ برای گذار از این روزهای خودروسازان به حساب می آیند. از پلیس و محیط زیست و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان منتقدان همیشگی خودروسازی کشور که بگذریم، این روزها صداوسیما نیز به سهم خود تا جایی که توانسته روند انتقادی به این صنعت را در پیش گرفته است، گویی مشکلش با خودروسازان فراتر از مباحث کیفی و امثال اینهاست.
این روزها نقد صنایع کشور به خصوص خودروسازی به پای ثابت برنامههای صداوسیما تبدیل شده و از انواع نظرسنجیها برای انتقاد از این صنعت استفاده میشود، آن هم توسط صداوسیمایی که خود منتقد زیاد دارد.
بدون شک صنعت خودرو ایران ایرادهای فراوانی در همه بخشها دارد؛ از مدیریت گرفته تا تولید و از کیفیت گرفته تا قیمت، اما آیا به گوشه رینگ بردن «خودروسازی» به عنوان لکوموتیو صنایع کشور آن هم در این دوران خاص، منصفانه است؟ صد البته وظیفه صداوسیما نیز به عنوان رسانه، نقد و پرداختن به نقاط ضعف و قوت بخشهای مختلف کشور از جمله صنعت است، اما آیا این نهاد ملی توانسته مرز باریک نقد و تمسخر یا نقد و خردهگیری صرف را رعایت کند؟
صداوسیمایی که حالا به منتقد شماره یک خودروسازی تبدیل شده، همان صداوسیمایی است که با دریافت هزینههای بالا از خودروسازان برای آنها برنامهها و کلیپهای تبلیغی میسازد و گاهی در این کلیپها چنان از خوبیها و پیشرفتها میگوید، گویی صنعت خودرو ایران همردیف معتبرترین خودروسازان دنیاست. خودروسازی که همان خودروسازی است و صداوسیما هم که همان، پس تفاوت برخوردها برای چیست؟ آن هم در سالی که «حمایت از تولید ملی و سرمایه ایرانی» نام گرفته است.
برخوردهای احساسی
رسانهها به خصوص آنها که تصویری هستند این روزها تاثیرگذاری شان آنچنان ملموس شده که حتی سیاستمداران نیز نمیتوانند قدرت این پدیده را نادیده بگیرند، به خصوص اگر با رسانهای خاص و برنامهای خاص و حتی گاهی تهیهکننده و مجری خاصی طرف باشند. در ایران نیز هستند برخی رسانهها و برنامهها و مجریها که تاثیری بسیار زیاد بر نگرش و تحلیل بینندگان خود میگذارند و گاهی با استفاده از پشتوانه مردمی خود، پا را فراتر گذاشته و متکلم وحده هر موضوع و مسالهای میشوند.
حالا در مورد خودروسازی نیز همین اتفاق رخ داده و صداوسیما سعی کرده و میکند تا با استفاده از بهترین زمان ممکن در جدول پخش و محبوبترین مجریان، این صنعت را به باد انتقاد و حتی شاید تمسخر بگیرد. موضوعی که این وسط خیلی به کار صداوسیما آمده، نارضایتی مردم از عملکرد خودروسازان است و طبعا چون آنها ناراضیاند، هر حرفی که صداوسیما در قالب نقد علیه صنعت خودرو به کار بگیرد، به حق و منصفانه به نظر خواهد آمد. در واقع صداوسیما توانسته از ظرفیت بالای نارضایتی مردم از خودروسازی کشور (به خصوص در بخشهای قیمت و کیفیت و خدمات پس از فروش خودروها) استفاده کند. از آن سو چون در ظاهر هرچه مردم بگویند حق است، خودروسازان اگر در مقام پاسخ بربیایند (که البته این کار را خوب بلدند)، به نوعی مقابل مردم قرار گرفته و به نوعی خلع سلاح خواهند شد.
یکی از مواردی که صداوسیما توانسته به خوبی از آن بهره ببرد نظرسنجی است. بسیار پیش آمده که مجریان صداوسیما میهمانان خودرویی خود را به گوشه رینگ برده و بدون توجه به مسائل و مشکلات آنها مانند تورم عمومی، نوسان نرخ ارز و محدودیتهای بینالمللی، حتی فرصت دفاع چندانی نیز به آنها ندادهاند.
اخیرا نیز در یکی از برنامههایی که صداوسیما مدتی است در قالب مسائل اقتصادی پخش میکند، محور نظرسنجی «پرداخت وام به خودروسازان» قرار گرفته بود و در آن پرسیده شده بود که با پرداخت وام به خودروسازان از محل بیتالمال موافق هستید یا مخالف؟
نتیجه نظرسنجی طبعا از همان ابتدا و با توجه به موضع منفی مردم نسبت به عملکرد خودروسازان، مشخص بود و تردیدی وجود نداشت که بیشتر شرکتکنندگان در نظرسنجی موردنظر رای مخالف به پرداخت وام به خودروسازان خواهند داد و اتفاقا همین طور هم شد. اما حال این پرسش پیش آمده که آیا اصل سوال نظرسنجی درست و منطقی بوده یا احساسی و هیجانی؟ اگرچه خودروسازی ایران هنوز نتوانسته با حدود نیم قرن تجربه مشتریان داخلی را راضی کند و هم اکنون ایرادهای زیادی به این صنعت وارد است، اما باید از صداوسیما پرسید چرا در نظرسنجی خود دست روی موضوعی به این حساسی (پرداخت وام به خودروسازی) میگذارد؟ اینکه پرسیده شود با تزریق پول از محل بیتالمال به فلان جا موافقید یا مخالف، زمانی معنا میدهد که بحث بر سر واردات و کالاهای خارجی باشد، نه «خودروسازی» که به همین مملکت تعلق دارد و بیشترین اشتغالزایی را در صنایع کشور دارد. خوب یا بد، خودروسازی هم اکنون پیشروترین صنعت کشور به شمار میرود و صنایع مختلفی را به دنبال خود میکشاند و در اشتغالزایی آن تردیدی نیست، بنابراین اگر هم قرار باشد پولی از محل بیتالمال به آن داده شود، این پول در واقع به تولید تزریق میشود تا پایههای یکی از ارکان اصلی صنعت کشور فرو نریزد.
خودروسازان هم مقصرند
اما جدای از اینکه صداوسیما این روزها شمشیر را علیه خودروسازان از رو بسته و در میان تمام صنایع کشور، برخوردی خاص و سختگیرانه با این صنعت دارد، به نظر میرسد خودروسازان نیز در اعمال این نوع برخوردها مقصر هستند. وقتی صداوسیما در مورد پرداخت وام به خودروسازان نظرسنجی میگذارد و بیشتر شرکتکنندگان با این موضوع مخالفت میکنند، یعنی صنعت خودرو نتوانسته به جایگاهی مناسب در میان مشتریان دست پیدا کرده و آنها را راضی نگه دارد. کیفیت نامناسب، قیمت بالا و ضعف در ارائه خدمات پس از فروش، اصلیترین چالشهای خودروسازان به شمار میروند که مشتریان موضعی منفی در قبال آنها دارند و از همین رو است که با تزریق پول به صنعت خودرو مخالفت میکنند. گویا مشتریان به این باور رسیدهاند که صنعت خودرو در این سالها و در پناه حمایتهای دولتی به خصوص وضع تعرفه بالای واردات، تنها فربه تر شده و چندان توجهی به رشد کیفیت و کاهش قیمت و ارائه بهتر خدمات پس از فروش نداشته است.
در این بین توسعه رسانهها و دسترسی بیشتر به شبکههای ماهوارهای، پنجره تازهای را به روی مشتریان گشوده و آنها با دیدن پیشرفت سریع خودروسازی دنیا و آنچه در صنعت خودرو ایران میگذرد، نارضایتیشان از خودروهای داخلی بیشتر و بیشتر میشود.
اگرچه شرایط و فضای کار در کشورهای صاحب صنعت خودرو مثل آمریکا و آلمان و کره و ژاپن قابل مقایسه با فضای کسب و کار در ایران نیست، اما به هر حال مشتریان نمیتوانند فاصله بسیار زیاد خودروسازی کشورشان را با دنیا هضم کنند.
بیتردید اگر صنعت خودرو توانسته بود مشتریان داخلی خود را راضی نگه دارد و محصولاتی باکیفیتتر و ارزانتر و با خدمات پس از فروش بهتر از اینها عرضه کند، حالا مردم مخالف پرداخت وام به صنعت خودرو نبودند و میپذیرفتند که دولت در شرایط فعلی دست آنها را بگیرد. از صداوسیما نیز انتظار میرود مانند همیشه خاصه در سال جاری به حمایت بیشتری از تولید ملی و صنعتگران ایرانی بپردازد.
ارسال نظر