بانک‌ها صاحب حساب قطعه‌سازان شدند

قسمت پایانی- محمدباقر رجال، رییس انجمن قطعه‌سازان در بخش پایانی گفت‌وگوی خود با «دنیای اقتصاد» به بحران‌های ناشی از کمبود نقدینگی در صنعت قطعه‌سازی پرداخته است.

وی برتری مالی این صنعت، نسبت به دیگر صنایع را توهم خوانده و بر ا ین نکته تاکید کرده که قطعه‌سازان کشورمان در صورت ادامه عملکرد خودروسازها مبنی بر عدم پرداخت بدهی‌ها و همچنین عملکرد بانک‌ها به زودی ورشکستگی خود را اعلام خواهند کرد.

رییس انجمن قطعه‌سازان همچنین در این مصاحبه از تمهیدات تنبیهی علیه خودروسازها سخن گفته که درنهایت جنبه اجرایی پیدا نکرده است. چرا که معتقد است قطعه‌سازان به دنبال تنش نیستند.

وی در ادامه از خودروسازها خواسته است که به تعهدات مالی خود نسبت به قطعه‌سازها عمل کنند؛ هر چند که وضعیت مالی آنها را نیز بهتر از قطعه‌سازان نمی‌داند. قسمت پایانی این مصاحبه در ذیل آمده است: عکس: ملیحه یاوری

حمیدرضا بهداد

گفته می‌شود قطعه‌سازان داخلی وضع مالی بسیار خوبی داشته و به اصطلاح پولدارند! اما گاهی اوقات به لحاظ خالی نبودن عریضه، اعلام می‌کنند در بحران مالی بدی قرار دارند یا رو به تعطیلی هستند. شما بگویید هم‌اکنون آنها در چه وضعیتی به سر می‌برند؟

قطعه‌سازان داخلی در حال حاضر با بدترین و بحرانی‌ترین شرایط مالی روبه‌رو بوده و بی‌پولی بین آنها بیداد می‌کند، به نحوی که اگر هر چه زودتر تزریق مالی به واحدهای قطعه‌سازی نشود، ممکن است شرایطی به وجود آید که اندک توان تولید فعلی آنها نیز از بین برود.

اما افکار عمومی چندان بحران مالی قطعه‌سازان را باور ندارند؟

اگر منظورتان از افکار عمومی، مردم عادی است که برای بنده این عدم باور آنها نه تنها پذیرفتنی است، بلکه بنده به شخصه از این موضوع خرسند نیز هستم؛ چرا که افتخار می‌کنم مردم صنعت قطعه‌سازی کشورشان را قوی و پولدار فرض کرده و ضعیف و توسری خور نمی‌دانند. ولی اگر منظور شما مسوولان و مدیران خودروساز است، باید بگویم متاسفم که آنها نیز وضعیت بد مالی ما را به چشم می‌بینند و باز هم ادعا می‌کنند که قطعه‌سازان وضع مالی خوبی دارند.

یعنی خودروسازها از بحران مالی شما خبر دارند و بدهی‌شان را به قطعه‌سازان پرداخت نمی‌کنند؟

مسلم است که در جریان وضعیت نامناسب مالی قطعه‌سازان قرار دارند.

پس چرا بدهی‌های معوقه را پرداخت نمی‌کنند؟

به شخصه فکر می‌کنم خود آنها نیز با بحران مالی روبه‌رو بوده و شرایط نامناسبی دارند.

میزان بدهی آنها به قطعه‌سازان چقدر است؟

مبلغی حدود ۱۰۰۰میلیارد تومان! که قسمت اعظم آن به ایران‌خودرو مربوط است.

چرا شما این مبلغ را بدهی می‌نامید و خودروسازها، عرف؟

نحوه حساب و کتاب مالی بین ما و خودروسازها به نحوی است که شما می‌توانید به هر دو در این زمینه حق بدهید. قطعه‌ساز از لحظه‌ای که قطعه مورد تعهد خود را به انبار خودروساز تحویل می‌دهد، خود را طلبکار می‌داند؛ در حالی که خودروساز پس از صدور قبض تحویل که حدود یک‌ماه مراحل آن طول می‌کشد و همچنین اتمام مدت زمان توافقی برای پرداخت پول به قطعه‌ساز، خود را بدهکار عنوان می‌کند. با این حساب مدت زمانی حدود ۳ ماه طول می‌کشد تا پول به دست قطعه‌ساز برسد.

چرا شرایط قرارداد و نحوه این حساب و کتاب‌ مالی را تغییر نمی‌دهید؟

وقتی ما ۱۵ سال است با ایران‌خودرو و سایپا کار می‌کنیم و این دو تنها مشتریان ما در داخل به حساب می‌آیند، مجبوریم که طبق میل آنها رفتار کرده و وقتی آنها می‌گویند که با این شرایط از ما قطعه‌ می‌خرند، چاره‌ای جز پذیرش نظر آنها نداریم وگرنه باید واحدهای تولیدی‌مان را تعطیل کنیم، چرا که دیگر مشتری نخواهیم داشت.

یعنی اگر ارتباط خود را با خودروسازان داخلی قطع کنید، دیگر توانایی فعالیت را در خود نمی‌بینید؟

با شرایط فعلی که در زمینه صادرات قطعه بدان دست یافته‌ایم، در صورت قطع رابطه با خودروسازان داخلی، حداقل ۳۵درصد از قطعه‌سازان ما همچنان توانایی ادامه فعالیت را خواهند داشت، ولی اگر به ما اجازه می‌دادند ۳ سال پیش بحث صادرات را عملی می‌کردیم، هم‌اکنون احتیاج چندانی به رابطه با خودروسازان داخلی نداشتیم.

اتفاقا در طی سالیان اخیر بارها به ما پیشنهاد شد تا واحدهای تولیدی تحت قرارداد خود را با خودروسازان داخلی خوابانده و با آنها قطع رابطه کنیم تا باورشان شود در بحران مالی بدی به سر می‌بریم. اما به شخصه همواره با این حرکت مخالفت کرده‌ام.

چرا؟

چون به هر حال دود آن به چشم خود ما خواهد رفت و از طرفی اصلا نمی‌خواهیم به این واسطه خوراک تبلیغات رسانه‌های خارجی شویم. قطعه‌سازان همواره سعی‌شان بر این بوده به هر نحوی و با هر دردسر و کمبودی قطعات سفارش شده را به موقع تحویل خودروسازان دهند تا خللی در کار آنها ایجاد نشود، اما در هر صورت قطعه‌سازان نیز توان و تحملشان حد و اندازه‌ای دارد. ممکن است در صورت ادامه بحران مالی فعلی دیگر توانایی سرپا ایستادن را در خود ندیده و واحدهای تولیدی‌شان به تعطیلی کشیده شود. مطمئن باشید با این شرایط اگر صنعت قطعه‌سازی کشور زمین بخورد، به این راحتی‌ها توانایی برخاستن را نخواهد داشت. بنده همین‌جا از خودروسازان درخواست می‌کنم تا جایی که امکان دارد، بدهی ما را بپردازند تا با کارگران و طرف‌های قراردادمان تسویه‌حساب کنیم. ما در این روزهای پایانی سال حتی به دریافت ۳۰درصد از طلبمان هم راضی هستیم. شاید باور نکنید هم‌اکنون قطعه‌سازهایی هستند که از مهرماه به این طرف به کارگران خود حقوق نداده‌اند.

این وضعیت بد مالی که تشریح کردید، مربوط به سال‌جاری بوده یا روال طبیعی سالیان اخیر است؟

هر سال وضعیت به همین منوال است ولی سال ۸۶ شرایط کمی سخت شد، به طوری که بیشتر از سال‌های گذشته تحت فشار بودیم. البته یک فرق اساسی میان امسال و سال‌های پیش وجود دارد و آن اینکه در گذشته فکر می‌کردیم خودروسازان داخلی پول خود را جای دیگری خرج کرده و تمایلی به تسویه‌حساب با قطعه‌سازان ندارند. ولی طی سال‌جاری متوجه شدیم خود آنها نیز مشکل مالی دارند.

اگر یک زمان به هر دلیلی رابطه شما با خودروسازان داخلی قطع شود، آیا صنعت خودرو ما با چالش مواجه خواهد شد؟

در این صورت باز هم قطعه‌سازان ضرر خواهند کرد، چرا که خودروسازها به هر حال قطعات مورد نیاز را از طریق منابع خارجی تامین کرده و دستشان خالی نخواهد ماند. از طرفی آنقدر تسهیلات مالی از طرف بانک مرکزی به آنها تعلق می‌گیرد که بدون دغدغه‌ خاصی روی به واردات آورند و احساس خطر در زمینه کمبود یا عدم تامین قطعه نکنند. متاسفانه این وسط، قطعه‌ساز است که مظلوم واقع می‌شود.

شما در صحبت‌های خود اشاره کردید مشکل مالی خودروسازها موجب عدم پرداخت بدهی‌شان به قطعه‌سازان شده است. این موضوع شاید در مورد ایران‌خودرو صدق کند. ولی سایپا وضعیت مالی بدی ندارد و می‌تواند طلبتان را بپردازد.

قطعه‌سازان طرف قرارداد با ایران‌خودرو و سایپا، یکسانند. پرداخت سایپا به این قطعه‌سازان نسبت به ایران‌خودرو، خیلی بهتر است؛ هرچند که ایده‌آل هم نیست.

بنابراین مسوولان این شرکت با خودشان این‌گونه حساب و کتاب می‌کنند که چرا آنها طلب قطعه‌سازان را تمام و کمال پرداخت کنند ولی ایران‌خودرو از انجام این کار سرباز بزند؟ بنده به شخصه در این مورد به سایپا حق می‌دهم.

اما این موضوع به نوعی لج‌بازی به حساب می‌آید.

اگر به طور مستقیم در جریان صنعت خودروسازی کشور قرار بگیرید، از این به قول شما لج‌بازی و برتری‌جویی‌ها زیاد به چشمتان می‌آید.

شما که این‌قدر دلتان از دست خودروسازان داخلی پر است چرا در جریان نمایشگاه قطعات که ۳ ماه پیش برگزار شده اعتراض و شکایت خود را علنی نکردید؟

ما سیاست‌ کاریمان ایجاب می‌کند در فضایی آرام و بدون تنش حرفمان را بزنیم.

اما این سیاست‌ شما در حالی است که خودروسازان در جریان نمایشگاه به طور علنی از شرایط کمی و کیفی صنعت قطعه‌سازی انتقاد کردند، یعنی دقیقا روشی عکس سیاست شما!

به هر حال اگر آنها اخلاق حرفه‌ای را رعایت نمی‌کنند، دلیل نمی‌شود که ما نیز آن را زیر پا بگذاریم.

خارج از بحث رابطه شما با خودروسازها، ظاهرا بانک‌های داخلی نیز تعامل مثبتی با قطعه‌سازان ندارند.

بانک‌های داخلی به حدی شرایط را برای ما سخت کرده‌اند که برای بنده بسیار باعث تعجب است. من نمی‌‌دانم آنها چرا این‌قدر گلوی صنعت را می‌فشارند، ظاهرا به انتظار نابودی صنعت قطعه‌سازی کشور نشسته‌اند تا به جای دادن تسهیلات به تولیدکنندگان داخلی، پولشان را صرف‌ واردات کنند. به تازگی شنیده‌ام دستور داده‌اند هر پولی که به حساب قطعه‌سازان آمد، بابت بدهی آنها مصادره شود.

با این حساب عدم پرداخت بدهی‌های شما توسط خودروسازان به نفع‌تان تمام شده است!

اتفاقا همین‌چند روز پیش در جمعی می‌گفتم که خدا پدر ایران‌خودرو را بیامرزد که طلب ما را به حساب بانکی‌مان واریز نکرد؛ چرا که در این صورت دیگر دست ما به جایی بند نبود.

علت این رفتار بانک‌ها با قطعه‌سازان داخلی چیست؟

دقیقا نمی‌دانم. حتی برای خود من هم عجیب است که چرا بانک‌ها این‌قدر عرصه را بر قطعه‌سازان داخلی تنگ کرده‌ و به انتظار نابودی این صنعت نشسته‌اند. شاید به این فکر نمی‌کنند اگر قطعه‌ساز از بین برود، طلب بانک‌ها نیز وصول نخواهد شد. ظاهرا آنها حاضرند قطعه‌ساز را به زندان بیاندازند ولی پولشان را به‌دست نیاورند. همین چند وقت پیش که از آنها درخواست تسهیلات جدید کردیم، به ما گفتند تا بدهی‌های قبلی را صاف نکنید، وام تازه‌ای پرداخت نخواهند کرد.

با این توصیفی که شما از وضعیت صنعت قطعه‌سازی کشور بیان کردید، دیگر نباید تاکنون چیزی از آن باقی مانده باشد.

صنعت قطعه‌سازی در حال حاضر حکم خانه‌ای را دارد که سقف آن در حال ریزش است. اگر فکری به حال آن نشود، به همین‌زودی‌ها ویران خواهد شد.