کدام ساز مخالف؟!

عکس:حمید جانی‌پور

دامنه اختلافات ایران‌خودرو سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت تنها به حساب و کتاب‌های مالی میان آنها که در قسمت اول گفت‌و‌گو با عباس کاظمی مدیرعامل سازمان بهینه‌سازی، به آن پرداخته شد، ختم نمی‌شود و معیارهایی که برای مصرف سوخت خودروها و نصب برچسب به تصویب رسید نیز جزو موارد اختلاف است.

ایران‌خودرویی‌ها معتقدند در این زمینه به آنها احجاف شده و کاظمی اعتقاد دارد اجحافی نبوده و حتی ارفاق نیز صورت گرفته است. در بخش پایانی گفت‌و‌گو با مدیرعامل سازمان بهینه‌سازی علاوه‌بر این موضوع به موارد دیگری مانند، تعیین سبد سوختی و استفاده از خودروهای دیزلی و هیبریدی نیز پرداخته‌ایم که ماحصل آن را در ذیل می‌خوانید: حمیدرضا بهداد

بخش پایانی

هر چند که مدتی است دیگر از سروصدای خودروسازان بر سر نصب برچسب سوخت روی تولیداتشان خبری نیست اما ظاهرا برخی از خودروسازها هنوز نسبت به روند این اقدام معترض‌اند؟

مگر برچسب‌ها را نچسبانده‌اند؟ پس به چه اعتراض دارند؟

ظاهرا ایده کلی آن را مرسوم نمی‌دانند.

ایده کلی که آنها مرسوم نمی‌دانند ۲۵ سال است در دنیا اجرا می‌شود و ما هم جزو همین دنیا هستیم.

اما خودروهایی که توسط خودروسازهای معتبر دنیا تولید می‌شود برچسب سوخت ندارند؟

باشد! شاید در کاتالوگ آنها این موضوع لحاظ شده است.

پس این ادعا که از سوی برخی دست‌اندرکاران صنعت خودرو مطرح می‌شود مبنی بر این که معیارهای کلی برچسب سوخت موضوعی به اصطلاح «من درآوردی است» را قبول ندارید؟

مسلم است که قبول ندارم! در همه جای دنیا همواره معیارهایی برای مصرف انرژی در نظر گرفته می‌شود و هیچ کس هم نمی گوید که «من درآوردی است» شما نگاهی به کشورهای صنعتی دنیا بیندازید، ببینید پروتکل‌های انرژی آنها در مورد مصرف انرژی چه می‌گوید؟

یک خودرو با مصرف سوخت بالای ۱۰ لیتر را تولید نمی‌کنند و الان هم به طور جدی پیگیر کاهش مصرف و حرکت به سمت خودروهای هیبریدی هستند.

از همه اینها گذشته همان طور که در بحث یارانه خودروهای دوگانه سوز نیز عرض کردم تعیین معیار مصرف سوخت هم مصوبه مجلس شورای اسلامی بوده و به قول آقایان «من درآوردی» نیست.بنده هم قانون را رعایت کردم چرا که در غیر این صورت دیوان محاسبات یقه‌ام را می‌گرفت که چرا چنین کردی و چنان نکردی و باید می‌رفتم زندان!

به اعتقاد بنده آنچه که «من درآوردی» است فکر آقایان است نه معیارهای مصرف سوخت!

به هر حال ما در این زمینه باید به یک سری اصول پایبند باشیم و بر مبنای آن تصمیم‌گیری کنیم.

اما به اعتقاد خودروسازان، استانداردها و معیارهایی که برای مصرف سوخت در کشور تعیین شده چندان تناسبی با گفته‌های شما ندارد؟

مگر قرار است حتما چنین باشد؟! هر جایی قانون و معیار خاص خودش را دارد. این نشد حرف که چون فلان کشور فلان استاندارد را ندارد ما هم نداشته باشیم. مثلا ما می‌توانیم بگوییم چون پایتخت برزیل چراغ قرمز ندارد، ما هم چراغ قرمزها را جمع کنیم؟! الان در اروپا استاندارد مصرف سوخت را بر حسب مسائل زیست‌محیطی تعیین می‌کنند چرا که دغدغه آنها حفظ محیط‌زیست و کاهش مصرف است در حالی که آمریکایی‌ها چون رفاه طلب بوده و دغدغه اروپایی‌ها را ندارند، استانداردها و معیارهایشان را در این زمینه براساس حجم اتاق در نظر می‌گیرند. ما هم چون مسائل زیست‌محیطی و کاهش مصرف سوخت جزو دغدغه‌های اصلی‌مان است نحوه تعیین معیارهای مصرف را برحسب استاندارد اروپا (یورو) در نظر گرفتیم. چرا که این استاندارد بر کاهش هر چه بیشتر CO۲ و CO تاکید می‌کند. درواقع هم‌اکنون صدها استاندارد در زمینه مصرف سوخت در دنیا موجود است که هر کدام می‌تواند نقیض دیگری باشد. در ساختمان‌سازی هم همین‌طور است مثلا انگلیسی‌ها، ساختمان‌هایشان را مقاوم می‌سازند در حالی که مردم ایتالیا به لوکس بودن آن توجه دارند. البته قبول دارم که استاندارد یورو، سختگیرانه است و ما می‌توانستیم استاندارد آمریکا را لحاظ کنیم ولی طی بررسی‌هایمان به این نتیجه رسیدیم که استاندارد یورو سازگارتر با دغدغه‌های ما است.

دیگر انتقاد خودروسازان به معیارهای در نظر گرفته شده، عدم تطابق این معیارها با نوع سوختی است که در کشور عرضه می‌شود، به اعتقاد آنها چون بنزین عرضه شده فعلی، چندان تناسبی با استاندارد یورو ندارد، نمی‌توان معیارهای مصرف را براساس این استاندارد تعیین کرد.

این درست، سوختی که هم‌‌اکنون در کشور عرضه می‌شود اعم از گازوئیل و بنزین، با استاندارد دنیا تطابق ندارد ولی ما این مساله را نیز در تعیین معیارها لحاظ کردیم. درواقع برای این کار از بنزین با عدد اکتان ۹۵ در خودروهای مورد تست استفاده شد نه بنزین با عدد اکتان ۸۷! در جاده هم ما حالت ترکیبی را در نظر گرفتیم. مثلا گفتیم خودرویی مانند پژو۲۰۶ در صورت استفاده از بنزین با عدد اکتان ۹۵ مصرف سوختش در ۱۰۰کیلومتر ۵/۶لیتر است در حالی که با بنزین دارای عدد اکتان ۸۷، این میزان به ۸لیتر در صد کیلومتر می‌رسد. درواقع ما بهترین حالت را لحاظ کردیم و اگر می‌خواستیم بنزین با عدد اکتان ۸۷ را در تست‌هایمان استفاده کنیم مسلما با توجه به بالا رفتن میزان مصرف سوخت، وضعیت فعلی برچسب‌های تعیین شده به حالت سختگیرانه‌تری درمی‌آمد. ما اختلاف سطح ارتفاع کشور با اروپا را نیز برای تعیین معیارها در نظر گرفتیم.

یعنی می‌خواهید بگویید، در زمینه تعیین معیارهای مصرف سوخت به خودروسازها ارفاق هم شده است؟

بله که ارفاق کرده‌ایم.

اما برخی معتقدند بیشتر اعضای کمیته تعیین معیار مصرف سوخت، شرایط سهل‌تری را نسبت به آنچه که هم‌اکنون به عنوان استاندارد درآمده، در نظر گرفته‌اند؛ اما سازمان بهینه‌سازی ساز مخالف در این زمینه زده است؟

کدام ساز مخالف؟! مطابق قانون برنامه سوم توسعه، کمیته‌ای متشکل از وزارت‌های نفت، نیرو، صنایع و معادن، موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی و سازمان حفاظت از محیط زیست مامور تعیین معیار مصرف سوخت شد و این کمیته نیز معیاری را تهیه کرد که در حال حاضر به صورت کتابچه‌ای، در اختیار موسسه استاندارد است و به معیار ۱/۴۲۴۱ شهرت دارد. سازمان بهینه‌سازی هم که آقایان می‌گویند ساز مخالف زده، به عنوان نماینده وزارت نفت، تنها یک حق رای داشت و کسی حق وتو برایش تعیین نکرد. اتفاقا برخلاف گفته آقایان، معیار به‌دست آمده، مورد اجماع همه اعضای کمیته بود. از طرفی فرض کنید ما مخالف معیار در نظر گرفته‌ شده بودیم مگر می‌توانستیم خلاف مصوبه کمیته عمل کنیم؟ در مجلس شورای اسلامی، ممکن است قانونی با ۵۰ به علاوه یک، تصویب شود. بنده که نمی‌توانم بگویم چون نماینده شهر من رای مخالف به مصوبه داده، بنابراین از اجرای آن سرباز می‌زنم.

چرا از خودروسازها در کمیته تعیین معیار، نماینده‌ای حضور نداشت؟

قانون در این زمینه الزامی نداشت که نماینده خودروسازها در کمیته حضور یابد این کمیته پنج عضو داشت و قرار هم نبود از اعضای دیگری برای حضور در آن دعوت شود.

اصلا نیازی به نماینده خودروسازها نبود.

اواخر سال گذشته پس از اعتراض خودروسازان به معیارهای هفت‌گانه تعیین شده، کمیته معیار، رده G انرژی را به رده D، تبدیل کرد. دلیل این اقدام چه بود!

در این زمینه حضور ذهن ندارم اما در حالت کلی هر قانونی که در کمیته معیار تصویب شد مورد اجماع اعضا بود و فکر نمی‌کنم مصوبات ما آنقدر آرمانی و رمانتیک باشد که نتوان آنها را اجرا کرد و در مجموع ارفاق‌هایی نیز به خودروسازها مانند در نظر گرفتن استاندارد یورو ۲ به جای یورو ۴،کردیم!

با وضعیت فعلی که سوخت ما دارد، فکر نمی‌کنید در نظر گرفتن استاندارد یورو ۲ به جای یورو ۴، بیشتر منطقی است تا ارفاق؟

به هر حال ما هم با توجه به شرایط فعلی، قوانینی را مصوب کرده و معتقدیم باید فرصت لازم را به خودروسازان برای سازگار شدن با استانداردهای مصوب داد.

خارج از بحث اختلاف‌نظرهای پیش‌آمده‌ میان سازمان بهینه‌سازی و خودروسازها، چه برنامه‌ای برای تعیین سبد سوخت کشور دارید؟

وزارت نفت برای تعیین سبد سوخت چند عامل را در نظر گرفت که عبارتند از، عوامل اقتصادی، کاهش مصرف، موجودیت سوخت و شبکه‌پذیری و گستردگی توزیع آن.

با توجه به عوامل مذکور، در سبد سوخت کشور، بنزین به عنوان گزینه اول تعیین شده و پس از آن گاز، دیزل و هیبرید قرار دارند.

اینکه گاز به عنوان سوخت دوم در این سبد جای گرفته را منطقی می‌دانید؟

از چه نظر؟

از این نظر که تجربه سال گذشته نشان داد گاز، سوخت مطمئنی از لحاظ تامین آن برای استفاده در خودروها نبوده و همواره ممکن است با قطع و وصل‌های پی‌در‌پی مواجه شده و صف‌های طویل را در جایگاه‌های CNG پدید آورد.

در حال حاضر، گاز گسترده‌ترین شبکه توزیع را در کشور دارد و طی ۱۰سال آینده گستردگی آن به کل مناطق کشور مانند مناطق شرقی نیز تعمیم داده می‌شود و حتی روستاها نیز از نعمت گاز بهره می‌برند. الان ۶۲درصد انرژی داخلی از همین سوخت در حال تامین است. پس به نظر شما از این سوخت با چنین شرایطی نباید به عنوان دومین گزینه در سبد سوخت استفاده کرد؟

در گستردگی و نقش بالای گاز در تامین انرژی کشور شکی نیست! اما زمستان سال پیش تجربه تلخی برای مالکان خودروهای دوگانه‌سوز بود.

اگر منظورتان قطع شدن گاز جایگاه‌ها است که سال پیش خانه‌های مردم نیز در برخی مناطق کشور با قطعی گاز مواجه شد و زمستان سختی را تجربه کردیم از طرفی هم‌اکنون باید قبول کنیم بحران انرژی کم‌کم دارد خودش را نشان می‌دهد. ما این همه مدعی بودیم که شبکه برق قوی داشته و این شبکه با قطعی مواجه نمی‌شود، اما شد! سازمان بهینه‌سازی این همه حرص‌و‌جوش می‌خورد که مردم مصرف را پایین بیاورند به خاطر همین موضوع بحران انرژی است. در مورد گاز هم شرایط به همین شکل است.

ما در حال حاضر سومین مصرف‌کننده گاز دنیا هستیم و بحران به این سوخت نیز رحم نمی‌کند. ولی به هر حال گاز را با مزیت‌هایی که دارد نمی‌توان کنار گذاشت.

پس بحران انرژی در ایران آغاز شده است! دلیل آن چیست؟

به هر حال در کشور ما، مردم بهای واقعی انرژی را نمی‌پردازند و از طرفی چون سطح رفاه بالا رفته استفاده بیشتر از انرژی نیز مرسوم شده است. در واقع مردم چون انرژی ارزان به دستشان می‌رسد آنچنان که باید و شاید به بهینه مصرف کردن آن توجهی ندارند.

الان در بخشی از مناطق تهران، مردم همه دو دستگاه خودرو در پارکینگ منازلشان است و با یکی دیگر هم به خیابان می‌روند.

مگر اشکالی دارد؟

نه بنده نمی‌گویم که اشکال دارد. حرفم این است که بهای واقعی انرژی در کشور پرداخت نمی‌شود. ما الان ۱۵برابر ژاپن انرژی مصرف می‌کنیم و شما در این کشور شاید ۱۰ دستگاه خودرو ۴هزار سی‌سی هم نبینید؛ چرا که قیمت سوخت در آنجا بالا است. یک زمانی ما ۶میلیون بشکه نفت تولید کرده و مصرف داخلی‌مان ۶۰۰هزار بشکه بود و تازه گاز هم نداشتیم. ولی الان ۴میلیون تولید می‌کنیم و یک‌میلیون و ۸۰۰هزار بشکه آن صرف مصرف داخل می‌شود که اگر به همین شکل پیش برویم کار به صادرات نیز نخواهد کشید. ما می‌گوییم انرژی طوری به مصرف برسد که هم مردم خودرویشان را سوار شوند و هم صادرات نفت جایگاهش را از دست ندهد.

این بحران تا چه زمانی ادامه دارد؟

بستگی به خودمان دارد که چگونه مصرف انرژی را نظم و نظام ببخشیم. زمان دقیق را نمی‌توان برای آن پیش‌بینی کرد هر چند که بنده با توجه به قوانین مصوب، به این موضوع خوشبینم. از طرفی به هر حال برخورد با مشکلاتی از این دست، خودش یعنی زندگی!

امکان دارد که روزی گاز، جایگزین بنزین در سبد سوخت کشور شود؟

خیر! چون به هرحال بنزین مزیت‌هایی دارد که گاز فاقد آن است و از طرفی ما هم‌اکنون ۹پالایشگاه داریم که در حال تولید بنزین هستند و بنزین‌های تولیدی باید فروش بروند. بنابراین نمی‌توان بنزین را حذف کرد. گاز نیز با شرایط‌ سوختی منطقی به نظر می‌رسد و رفیق ناجور و نیمه راه نیست! ضمنا بنزین نیز در حال حاضر دارای شرایط بحرانی بوده و خدای نکرده اگر اتفاقاتی بر سر تامین آن بیفتد می‌توان به گاز دل بست چرا که به هر حال گاز موجود داریم.

از جمله سوخت‌هایی که این روزها بحث استفاده کلان از آن مطرح است، گازوییل بوده که چندین سال نیز برای خودروهای سواری ممنوعیت مصرف داشت! چه برنامه‌ای برای ورود دوباره دیزل به باک خودروهای سواری دارید؟

گازوییل جزو سوخت‌های سبز به حساب می‌آید چون CO کمتری در مقایسه با بنزین تولید می‌کند و همچنین در پیمایش مساوی میزان مصرف آن ۴۰درصد کمتر از بنزین است. البته گازوییل فعلی که در ایران تولید می‌شود مناسب خودرو ما نبوده و باید گازوییل با استاندارد یورو ۴ و یورو ۵ را برای این امر در نظر گرفت. در حال حاضر بالانس این سوخت در کشور منفی است که مجبوریم برای تامین نیاز آنرا وارد کنیم. برنامه‌هایی نیز برای توسعه استفاده از دیزل داریم که از جمله آنها می‌توان به عرضه دو نوع گازوییل در جایگاه‌های سوختگیری اشاره کرد. در حال حاضر نیز چون گازوئیل با کارت هوشمند عرضه می‌شود به خودروهای سواری، کارتی خواهیم داد تا به واسطه آن بتوانند از گازوئیل یورو ۴ استفاده کنند.

برای تولید خودروهای دیزلی چطور؟ آیا برای آن هم برنامه‌ای مد نظرتان است؟

در حال تعامل با خودروسازان هستیم تا آنها تولید خودروهای دیزلی را آغاز کنند.

قراردادی هم در دست نهایی کردن داریم تا طی آن سایپا دیزل نیسان‌های تولیدی‌اش را دیزل سوز کرده و ما کمک بلاعوض به آنها بدهیم.

نیسان در هر ۱۰۰ کیلومتر ۱۸ لیتر بنزین می‌سوزاند که اگر دیزلی شود، مصرف سوخت آن به ۸ لیتر خواهد رسید.

البته تفاهمنامه دیگری هم با ایران‌خودرو تنظیم کرده‌ایم که تا سال ۱۳۹۰ باید موتور گازوئیل سوز را تولید کنند، ۱۳میلیارد تومان نیز در این زمینه به آنها کمک خواهیم کرد که منتظریم تصویب شود و قرارداد را امضا کنیم. البته ما در طراحی موتور پایه گازسوز نیز ۳۰میلیون یورو به آنها کمک کردیم.

با وضعیتی که در حال حاضر گازوئیل دارد آیا این تفاهمنامه‌ها در صورت تحقق با مشکل تامین سوخت مواجه نخواهد شد؟

خیر! چرا که تا سال ۹۰ گازوئیل استاندارد را وارد می‌کنیم و پس از آن خودمان در پالایشگاه‌های کشور گازوئیل با استاندارد یورو ۴ را تولید خواهیم کرد.

اگر تفاهمنامه‌ها قرارداد شود و قراردادها نیز امضا و خودروسازان نتوانند به تعهداتشان عمل کنند چه؟

البته اقدامات انجام شده هنوز در حد تفاهم‌نامه است و به حالت قرارداد در نیامده، اما با توجه به آن که شرکت پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی متعهد به توزیع گازوئیل استاندارد شده و ما هم در حال نهایی کردن اقدامات هستیم فکر می‌کنم زمستان امسال سواری‌های دیزلی به بازار بیایند.

وزارت نفت نیز در حال دادن مجوز به واردات خودروهای دیزلی است و هم‌اکنون نیز تقاضاهایی نیز از شرکت‌های معتبر دنیا رسیده که از میان آنها می‌توان به تویوتا اشاره کرد که البته مجوز وزارت بازرگانی و سازمان محیط‌زیست را نیز می‌خواهد. هر چند که با توجه به پتانسیل‌های موجود امیدوارم خودروسازان داخلی تا سال ۹۰ هم موتور دیزلی بسازند و هم خودروی دیزلی.

در اراده سازمان بهینه‌سازی، کمک به تولید خودروهای هیبریدی نیز جایی دارد؟

این موضوع جزو وظایف ما است و الان نیز تولید خودروهای هیبریدی را در دانشکده فنی تهران حمایت کرده و با کمک ایران‌خودرو، اتوبوس‌های هیبریدی را نیز رواج خواهیم داد.

در واقع ما از هر سامانه سوختی دوگا‌نه‌ای که مصرف را پایین بیاورد حمایت می‌کنیم. دوگانه‌ها تنها راه نجات انرژی در بخش حمل و نقل به حساب می‌آید. احتمالا اتوبوس‌های هیبریدی زمستان امسال به بازار خواهند آمد.

فکر می‌کنید چه زمان استفاده از هیبریدها در کشور رواج پیدا کند؟

بستگی به همت مسوولان امر دارد. به هر حال در قانون مصوب سال گذشته نیز توسعه خودروهای دوگانه‌ها تاکید شده است. در واقع باید دید جهت‌گیری دو قوای مقننه و مجریه در حمایت از این نوع خودروها چگونه است که بنده امیدوارم با توجه به کارهای انجام شده نتیجه لازم به دست آید.

به گفته کارشناسان، LPG نیز سوخت پاکی است. در حالی که وزارت نفت با عدم توسعه آن می‌خواهد از سبد سوخت حذفش کند! آیا این اقدام منطقی است؟

همان طور که اشاره کردم، وزارت نفت با توجه به چهار پارامتری که عنوان شد، سبد سوخت را تعیین می‌کند. LPG چون باید با تانکر حمل شود عکس دیگر مواد نفتی، هزینه‌ استفاده از آن بیشتر است. از طرفی در پالایشگاه‌های کشور تنها چهار درصد تولید، به LPG اختصاص دارد. این سوخت به نوعی سرشیر بنزین به حساب می‌آید. سوخت خوبی بوده ولی قیمت آن هم بالا و در حدود ۹۰۰دلار در هر تن است. البته این را هم بگویم مدرک و نامه‌ای مبنی بر حذف LPG هنوز به دست ما نرسیده و بنده از جزئیات این موضوع بی‌خبرم.